نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: مشکل با مادر

1600
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14215
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل با مادر

    سلام من یک مادر پرخاشگر و عصبی دارم. همیشه دعوا میکنه.هرکاری که میگه براش انجام میدم اما یک بهانه دیگه پیدا میکنه و دادو بیداد راه میندازه و جیغ میزنه .من یک دختر 22 ساله هستم. نمیدونم چیکار کنم روزی نیست که سرم داد و جیغ نزنه.همیشه دخترای دیگه رو میکوبه به سر من با اینکه من هرکاری رو که انتظار داره براش انجام میدم. حتی خالم مادرمو به خاطر رفتارش سرزنش میکنه.جدیدا هم میگه دوستون ندارم چیکار کنم از دستتون راحت بشم؟ از زندگی من برید بیرون و ازین حرفا اما 10 دقیقه بعدش دوباره مهربون میشه!!!! تروخدا راهنمایی کنین.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14215
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل با مادر

    جواب بدین دیگه

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل با مادر

    سلام.
    تا حالا شده یه رفتار مثبت انجام بده؟
    که صد در صد هم انجام داده.
    یه نکته ی کوچیک مثبت حتی خیلی خیلی خیلی کوچیک رو ازش پیدا بکنید.بقدری براش بزرگ جلوه بدید که واقعا باور کنه که رفتار خیلی خوبی داشته.
    کم کم سعی میکنه که این نکات مثبتش رو زیاد کنه و این خودش میشه کلی رفتار مثبت و خوب.
    اگر برای یکبار هم یه رفتار مثبتی براتون انجام داد خیلی بزرگش کنید.
    همین دلسوزی ای بعد از کار بدش میکنه رو میتونید بزرگش کنید.مثلا همون موقع بگید چقدر خوبه که اینجوری دلسوزی میکنی.الان احساس میکنم بهترین مادر دنیا هستی.میدونید چقدر تاثیرش بیشتر از این هست که مستقیم بهش بگید.
    هر تذکری که می خوایید بهش بگید رو غیر مستقیم بهش بگید.

    در ضمن همچنان کارهایی رو که ازتون میخواد براش انجام بدید.و بگید این کار رو ببرای مامان خوبم انجام میدم.یه جوری تو رودربایستی قرارش بدید که همیجوری که هست قبولش کردید.

  4. 3 کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14215
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل با مادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    سلام.
    تا حالا شده یه رفتار مثبت انجام بده؟
    که صد در صد هم انجام داده.
    یه نکته ی کوچیک مثبت حتی خیلی خیلی خیلی کوچیک رو ازش پیدا بکنید.بقدری براش بزرگ جلوه بدید که واقعا باور کنه که رفتار خیلی خوبی داشته.
    کم کم سعی میکنه که این نکات مثبتش رو زیاد کنه و این خودش میشه کلی رفتار مثبت و خوب.
    اگر برای یکبار هم یه رفتار مثبتی براتون انجام داد خیلی بزرگش کنید.
    همین دلسوزی ای بعد از کار بدش میکنه رو میتونید بزرگش کنید.مثلا همون موقع بگید چقدر خوبه که اینجوری دلسوزی میکنی.الان احساس میکنم بهترین مادر دنیا هستی.میدونید چقدر تاثیرش بیشتر از این هست که مستقیم بهش بگید.
    هر تذکری که می خوایید بهش بگید رو غیر مستقیم بهش بگید.

    در ضمن همچنان کارهایی رو که ازتون میخواد براش انجام بدید.و بگید این کار رو ببرای مامان خوبم انجام میدم.یه جوری تو رودربایستی قرارش بدید که همیجوری که هست قبولش کردید.
    از راهنماییتون ممنون. درسته مامانم برای من خیلی کارا انجام میده اما صدبار منتشو میزنه به سرم. حتی یکبار فروشنده مغازه گفت خانوم چقدر سر دخترت منت میزاری یک مانتو داری میخری!!!
    من هیچ کاریمو از مادرم مخفی نمیکنم اما همیشه بهم میگه دختر مارموز آبزیرکاه .... با این حرفا میتونم کنار بیام اما وقتی بهم میگه میخوام از دستت راحت بشم یا شوهر کن یا فرار کن یا برو خودتو بکش به من ربطی نداره!!!!چیکار کنم؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل با مادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سارانیلی نمایش پست ها
    از راهنماییتون ممنون. درسته مامانم برای من خیلی کارا انجام میده اما صدبار منتشو میزنه به سرم. حتی یکبار فروشنده مغازه گفت خانوم چقدر سر دخترت منت میزاری یک مانتو داری میخری!!!
    من هیچ کاریمو از مادرم مخفی نمیکنم اما همیشه بهم میگه دختر مارموز آبزیرکاه .... با این حرفا میتونم کنار بیام اما وقتی بهم میگه میخوام از دستت راحت بشم یا شوهر کن یا فرار کن یا برو خودتو بکش به من ربطی نداره!!!!چیکار کنم؟
    ببینید مادرتون الان نیاز به این داره که کاری که برای شما انجام میده از طرف شما دیده بشه.به خاطر همین هم هست که هی می خواد اون کار رو به روی شما بیاره.
    پس نذارید به اونجا بکشه که مادرتون به روتون بیاره.شما پیش قدم بشید برای این کار و زود تر از مادرتون بگید.مامان ممنون از اینکه برام مانتو خریدی.واقعا نمیدونم ازت چجوری تشکر کنم.خودم هم ناراحتم توو این سن می خوای برام مانتو بخری.
    بذارید احساس کنه که داره دیده میشه.
    اما زمانی که داره مانتو میخره شما بهش همون حرف فروشنده رو بزنید مادرتون بدتر میکنه و پیش خودش میگه چرا هر کاری برای سارا میکنم دیده نمیشه و اون بازم از من در خواست داره؟
    تو هر حرفتون در مورد پدر ادرتون باید یه جوری بگید که اونو با حرفتون بالا ببرید نه اینکه ناراحت بشه از دستتون.
    مطمئن باشید بعد از یه مدت که این کار رو بکنید جواب میگیرید.اما این رو هم بگم خسته نشید از این رفتار.یعنی ادامه بدید .شاید این کار مدت ها طول بکشه تا مادرتون درست بشه.
    اگر خدایی نکرده مادرتون مریض بشه ازش مراقبت میکنید .هر چقدر هم سرتون غر بزنه بازم چیزی بهش نمیگید تا زمانی که کاملا خوب بشه.
    الان هم دقیقا همینه اتفاق افتاده.فقط الان مادرتون مریضی روحی داره نه جسمی.مراقبت هاتون رو تا جایی ادامه بدید تا این رفتار بدشون رو کنار بذارن.

  7. کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14215
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل با مادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    ببینید مادرتون الان نیاز به این داره که کاری که برای شما انجام میده از طرف شما دیده بشه.به خاطر همین هم هست که هی می خواد اون کار رو به روی شما بیاره.
    پس نذارید به اونجا بکشه که مادرتون به روتون بیاره.شما پیش قدم بشید برای این کار و زود تر از مادرتون بگید.مامان ممنون از اینکه برام مانتو خریدی.واقعا نمیدونم ازت چجوری تشکر کنم.خودم هم ناراحتم توو این سن می خوای برام مانتو بخری.
    بذارید احساس کنه که داره دیده میشه.
    اما زمانی که داره مانتو میخره شما بهش همون حرف فروشنده رو بزنید مادرتون بدتر میکنه و پیش خودش میگه چرا هر کاری برای سارا میکنم دیده نمیشه و اون بازم از من در خواست داره؟
    تو هر حرفتون در مورد پدر ادرتون باید یه جوری بگید که اونو با حرفتون بالا ببرید نه اینکه ناراحت بشه از دستتون.

    مطمئن باشید بعد از یه مدت که این کار رو بکنید جواب میگیرید.اما این رو هم بگم خسته نشید از این رفتار.یعنی ادامه بدید .شاید این کار مدت ها طول بکشه تا مادرتون درست بشه.
    اگر خدایی نکرده مادرتون مریض بشه ازش مراقبت میکنید .هر چقدر هم سرتون غر بزنه بازم چیزی بهش نمیگید تا زمانی که کاملا خوب بشه.
    الان هم دقیقا همینه اتفاق افتاده.فقط الان مادرتون مریضی روحی داره نه جسمی.مراقبت هاتون رو تا جایی ادامه بدید تا این رفتار بدشون رو کنار بذارن.

    خیلی خیلی ممنونم ازتون. تلاشمو میکنم

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل با مادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سارانیلی نمایش پست ها
    خیلی خیلی ممنونم ازتون. تلاشمو میکنم
    تنها کاری که از دست من بر میاد اینه که برای بهبود روابطتون دعا کنم.
    امید وارم که هیچ مشکلی توو زندگیتون نداشته باشید.

  10. کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26465
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    2
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل با مادر

    [quote=سارانیلی;73856]سلام من یک مادر پرخاشگر و عصبی دارم. همیشه دعوا میکنه.هرکاری که میگه براش انجام میدم اما یک بهانه دیگه پیدا میکنه و دادو بیداد راه میندازه و جیغ میزنه .من یک دختر 22 ساله هستم. نمیدونم چیکار کنم روزی نیست که سرم داد و جیغ نزنه.همیشه دخترای دیگه رو میکوبه به سر من با اینکه من هرکاری رو که انتظار داره براش انجام میدم. حتی خالم مادرمو به خاطر رفتارش سرزنش میکنه.جدیدا هم میگه دوستون ندارم چیکار کنم از دستتون راحت بشم؟ از زندگی من برید بیرون و ازین حرفا اما 10 دقیقه بعدش دوباره مهربون میشه!!!! تروخدا راهنمایی کنین.[/quote
    آیا تاز گیا کاری انجام دادی که موجب اراحتی بیش از حد مادرت بشه؟ اگه انجام دادی سعی کن محبت مادریو جلب کنی هر چند من خودمم این مشکلو دارم ولی نمیتونم برطرفش کنم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد