نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: 'گم کردن خود

7905
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14282
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    365
    تشکر شده 396 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    Unhappy 'گم کردن خود

    سلام به همه مرثی بابت اینکه تو تایپیک قبل،کمکم کردین ،مشکلم حل شد
    راستش من یه مشکل خیلی بزرگ دارم که هیچکس نمیتونه حلش کنه،البته به فرد خاصی نگفتم بیشتر مطالعه کردم ولی بیشتر کتابا و متنا هم متاسفانه ،خیلی تیوری با مسایل روانشناسی برخورد میکنن و راهکار عملی نمیدن
    مشکلم اینه که خودمو گم کردم ،من واقعا نمیدونم که چه شخصیتی دارم و چه چیزاییو دوس دارم و از چه چیزایی بدم میاد،!کلا چیا برارم ارزشن..!و چیا نیستن؟کلا نمیدونم هدفم از زندگی کردن چیه و دوس دارم تو زندگیم به کجا برسم؟برنامم برا آینده ی نزدیک چیه و واسه آینده ی دورم چیه؟!
    باور کنین این خیلی مشکل بزرگیه؟کمکی که من از شما میخام اینه...من میخام خودموپیدا کنم بدونم چجوریم و چه چیزایی برام مهمه و یه مسیریو برا خودم مشخص کنم تا در طول زندگیم برای رسیدن بهش تلاش کنم،و شده تا پای جون برم ولی دست از رسیدن به هدفم بر ندارم....
    حالا یه سری توضیحات راجع به خودم میدم که ببینین چرا از این قضیه دارم زجر میکشم.:

    من همه رو درک میکنم و به همه حق میدم (چون میدونم اکثر قریب به اتفاق آدما از روی بدجنسی نیست که یه حرفی میزنن یا یه کاری میکنن و به خاطر شرایط زندگیشون،خانوادگیشون،زاوی ه ی

    دیدشون،سطح فرهنگشون و خیلی چزای دیگس که نوع نگاهشون فرق کرده )این قضیه باعث شده 1.هیچ وقت نتونم از خودم و کاری که کردم دفاع کنم چون اساسا مطمین نیستم کار من صددر صد درست

    بوده،و هر کار دیگه ای هم میتونسته درست باشه

    2.قدرت تصمیم گیری ندارم چون به نظرم در هر موضوعی هر تصمیم گیری ای با توجه به زاویه ی دید خودش درسته و در عین حال میتونه همش غلط باشه

    3.همیشه از تصمیم گیری های گذشتم ناراحتم و پشیمون

    4.تو هر موضوعی طرفدار همه ی جناحها و رای ها هستم چون همه رو درک میکنم.(مثلا توجریان سیاسی کشور من طرفدار همه ی جناح ها هستم و در عین حال طرفدار هیچ کدوم نیستم.چون میفهمم

    هرکدوم چه خوبی هایی و چه بدی هایی داره.بنابراین هیچ وقت هیچ بحثی در هیچ موردی با هیچکس ندارم..و از هیچی دفاع نمیکنم

    5.من همه ی حرفه ها و هنرها وشغل ها رو دوست دارم و به همشون عشق می ورزم و وارد خیلیاش شدم و انصافا تو هرکدومم رفتم موفق بودم،منظورم تعریف کردن از خودم نیست ،این طبیعیه وقتی به

    هرکاری عشق می ورزم و با تمام وجود انجامش میدم توش موفق میشم ،در کل الان همه کاره هیچ کارم و این داره منو اذیت میکنه چون نمیتونم تصمیم بگیرم باید چیکار کنم و چه حرفه ایو دنبال کنم.

    و همیشه از این شاخه به اون شاخه میپرم ،باورتون میشه من دو سه تا ایده ی اختراع نصفه و کاره دارم که مطمینم اگه مثل آدم میشستم سرش الان به یه جایی میرسید ولی هر بار که دو روز روش کار

    میکنم دوباره بیخیال میشم و میرم دنبال یه کار دیگه

    5.علاوه بر اینکه من هیچ شغلی ندارم به خاطر گم کردن خودم،بلکه من هیچ شیوه ای واسه زندگی کردن ندارم..چون همه ی شیوه ها رو قبول دارم.و هر روز با توجه به شرایط اون روز،خوبی های یه شیوه میاد

    تو ذهنم و عین آفتاب پرست شیوه ام عوض میشه..مثلا یه روز تصمیم میگیرم بشینم تو خونه و بیخیال اختراع و ادامه تحصیل و هنر و ورزش و عکاسی و تیاتر و خدا تا چیز دیگه که من انجامشون دادم تا نصفه و

    ولشون کردم،شم و ازدواج کنم و یه خانواده ی نمونه تحویل جامعه بدم..

    یه روز دیگه تصمیم میگیرم ارشد بخونم و رتبه ی خوبی بیارم (تازه تو هرکدوم دوباره صد تا راه دیگه وجود داره ،مثلا چون من همه ی رشته هارو دوست دارم،نمیدونم رشته ی خودمو که عاشقشم ادامه بدم یا

    بقیه ی رشته ها ،که اونارم دوست دارم!)باز میگم ارشد به چه درد میخوره این همه دکتر و فوق دکتر و فوق لیسانس..آخرش چه کردن چه فایده ای واسه و خودشون وخونوادشون و جامعشون دارن..

    یه روزم میگم بزار مقاله هامو کامل کنم بفرستم اونور برم خارج ادامه تحصیل بدم(پولم ندارما ولی یقین دارم اگه بخام میشه)

    یه روزم میگمم برم کار کنم یک عالمه و ثروتمند شم(آخه من کار کردنم خیلی دوس دارم ،حتی اگه در ازاش بم پولم ندن!!)باز فرداش میگم:بروبابا حالا اومد و من سی سالم شد ثروتمندترین آدم روی زمین

    شدم به چه دردم میخوره(البته خوبیهای ثروتمند بودنو میدونما)اونی که واسه آدم میمونه عشقه و ازدواج و زندگی کنار مکمل ...باز میرم سر خونه اول

    آخ که اگه بخوام از سردرگمیام بگم کل سایتو باید بنویسم...

    من الان مث یه اتوموبیل خوب و سالم میمونم که وسط یه هزار راهی موندم ومیدونم هر کدوم از راههاو جاده ها به یه جای خوشگل و خوش آب وهوا میرسه که هر کدوم خوبیهای خودشو داره،و از نظرمم همه

    ی جاده ها قشنگن و همه ی جاده هارو دوس دارم ..وبه خاطر همین اصلن حرکت نمیکنم فقط بعضی موقع ها تا یه کیلومتری یه جاده میرم و برمیگردم میرم تو یه جاده ی دیگه و...همچنان همونجا می

    ایستم...

    تروخدا بم بگین چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    راستی من یه دختر 22 سالم ،تازه لیسانس یه رشته ی خوبو تو یه دانشگاه دولتی با کارنامه ی خوب گرفتم،سر هیچ کاری نمیرم.بیکار بیکارم با هزارتا فعالیت نصفه کاره....


  2. 4 کاربران زیر از atrin1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    سلام
    جالبه، با توجه به دختر بودنتون باز تونستید کارهای متنوعی انجام بدید.
    این که الان سردرگمی طبیعیه چون تازه دانشگاهت رو تموم کردی، همه اکثرا دچار این تردید ها میشن.
    دقیقا مشکلت نداشتن هدفه، اینکه تونستی تو هر کاری که ورود کردی موفق بشی هم خوبه و هم بد چون سردرگمت کرده. باید اول ببینی چی هستی و چی می خوای. اول باید ببینی کجای نقشه هستی تا بتونی مقصد رو تعیین کنی. به همین دلیل مراجعه به تاپیک زیر می تونه کمکت کنه:
    تست MBTI

    در ضمن خوندن کتاب های هدف رو هم بهت توصیه می کنم مخصوصا خوندن کتاب ریچارد لیدر به نام "برنده باشیم". با خوندن این کتاب به ماهیت هدف و رابطه اش با خودت پی می بری.
    پ.ن:
    کسی که سردرگمی زیادی داره باید توجه ویژه ای به خودشناسی داشته باشه.
    امضای ایشان


  4. 4 کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : 'گم کردن خود

    سلام

    افکارتون برام آشناس ، منم به بیشتر مسائل مثل شما فکر میکردم ، به نظر من این نشون دهنده اینه که دارین خودتون رو میشناسید و این همه اطلاعات از خودتون دارین و هنوز دارین در این راستا پیش میرین تا به خودشکوفای برسین
    اینکه شما دیدتون نصبت به آدمای اطراف بدبینانه یا زیاد خوشبینانه نیست نشون میده آدمی هستین اهل اعتدال و منطق
    وقتی به آدمای اطرافتون فکر میکنید و بدون تعصب میتونید درکشون کنید نشون دهنده بالا بود حس همدلیتونه
    اگه در مورد مسائل سخت به یک تصمیم میرسید دلیلش اینه که میخواید خوب فکر کنید تا به بهترین تصمیم رو بگیرین یک آدم ایده آلیست
    فکر کردنتون در مورد رفتار افکار و گذشته و پیدا کردن اشتباهات یعنی فردی هستین که از اشتباهاتتون درس میگیرید و نمیخواید یک اشتباه رو دوبار تکرار کنید
    این که به هر کاری علاقه دارید و احساس میکنید توانایش رو دارید به خاطر اینه که شما همه کاراتون رو با عشق و علاقه انجام میدین که بهترین روش برای زندگیه ، فقط باید ببینید توانای هاتون تویه چه زمینه ای بیشتر اونا رو تقویت و افزایشش بدین و ادامه
    در مورد ادامه تحصیل و ازدواج هم باید خودتون فکر کنید و به این تصمیم برسید که کودومش رو بیشتر دوست دارین یا میخواد انجام بدین تا در آینده افسوسش رو نخورید و وقتتون هم هدر نره ، راه و کاری که فکر میکنید درسته رو بدون شک انتخاب کنید(میتونید برین مشاوره)
    به نظر من شما یک آدم موفق هستین که هر کاری بخواد رو انجام میده ، رویاهاتون رو فراموش نکنید به خودتون و توانای هاتون هم اعتماد داشته باشین ، روی اعتماد بنفستون هم کار کنید ورزش هم فراموش نکنید
    اگه کاری پیدا کردین که احساس میکنید با تونای هایتون همخانی داره دنبالش برید ، ساکن نباشید با همه ارتباط برقرار کنید تا هم خودتون بیشتر بشناسید هم افسردگی سراغتون نیاد
    برای اینکه اینکه همیشه حس خوبی داشته باشید و این حس ها بد نباشه ، یک هدف انتخاب کنید ، برای روحیتون خیلی خوبه ، بهتون انگیزه میده
    همانطور که دوستم گفتن منم باز میگم روی خودشناسی تون بیشتر کار کنید تا به خود شکوفای برسین
    انشالله همیشه موفق و پیروز باشید
    امضای ایشان
    یا قائم آل محمد

  6. 4 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : 'گم کردن خود

    سلام

    من فکر میکنم توضیحاتی که دادین نشان دهنده وسواسی هست که روی "درست انجام دادن کارها" دارین،

    در واقع کمال طلبی بیش از حد باعث میشه که همه ی جنبه های یک تصمیم و همه گزینه های موجود را مدام، بارها و بارها بررسی کنیم، و در نهایت اینقدر به جزء وارد بشیم که کل فراموش شه

    در این حالت شخص کارهاشو نصفه کاره رها میکنه، چون میدونه در نهایت نمیتونه بی نقص و پرفکت انجامش بده و از این موضوع به شدت میترسه

    وسواس انتخاب درست، وسواس بی عیب بودن کارها، وسواس بهترین تصمیم... همه این وسواس ها از ترس ها و اضطراب های درونی ما سرچشمه میگیره،: ترس از اشتباه

    با مراجعه حضوری به روانشناس میتونین ریشه این ترس درونی را پیدا کنین
    امضای ایشان



  8. 2 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14282
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    365
    تشکر شده 396 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    اول مرثی بایت نظرتون،بعدم شما دقیقا درست میگین:
    دقیقا مشکلم نداشتن هدفه، اینکه تونستم تو هر کاری که ورود کنم موفق بشم هم خوبه و هم بد چون سردرگمم کرده. باید اول ببینم چی هستم و چی می خوام. اول باید ببینم کجای نقشه هستم تا بتونم مقصد رو تعیین کنم...."
    من اینایی که شما گفتی رو مو به مو قبول دارم ولی دقیقا چجوری؟من دقیقا چجوری باید بفهمم چی هستم و چی میخام (اصن یه مشکل من همینه...همینه که نمیدونم چجوری باید بفهمم چی هستم و چی میخام و کجای نقشه هستم و....
    ممنون بابت اون تست،انجامش دادم و نتیجش خوب و جالب بود ولی اینکه عملا باید چیکار کنمو نمیدونم!

  10. کاربران زیر از atrin1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14282
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    365
    تشکر شده 396 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها
    سلام

    افکارتون برام آشناس ، منم به بیشتر مسائل مثل شما فکر میکردم ، به نظر من این نشون دهنده اینه که دارین خودتون رو میشناسید و این همه اطلاعات از خودتون دارین و هنوز دارین در این راستا پیش میرین تا به خودشکوفای برسین
    اینکه شما دیدتون نصبت به آدمای اطراف بدبینانه یا زیاد خوشبینانه نیست نشون میده آدمی هستین اهل اعتدال و منطق
    وقتی به آدمای اطرافتون فکر میکنید و بدون تعصب میتونید درکشون کنید نشون دهنده بالا بود حس همدلیتونه
    اگه در مورد مسائل سخت به یک تصمیم میرسید دلیلش اینه که میخواید خوب فکر کنید تا به بهترین تصمیم رو بگیرین یک آدم ایده آلیست
    فکر کردنتون در مورد رفتار افکار و گذشته و پیدا کردن اشتباهات یعنی فردی هستین که از اشتباهاتتون درس میگیرید و نمیخواید یک اشتباه رو دوبار تکرار کنید
    این که به هر کاری علاقه دارید و احساس میکنید توانایش رو دارید به خاطر اینه که شما همه کاراتون رو با عشق و علاقه انجام میدین که بهترین روش برای زندگیه ، فقط باید ببینید توانای هاتون تویه چه زمینه ای بیشتر اونا رو تقویت و افزایشش بدین و ادامه
    در مورد ادامه تحصیل و ازدواج هم باید خودتون فکر کنید و به این تصمیم برسید که کودومش رو بیشتر دوست دارین یا میخواد انجام بدین تا در آینده افسوسش رو نخورید و وقتتون هم هدر نره ، راه و کاری که فکر میکنید درسته رو بدون شک انتخاب کنید(میتونید برین مشاوره)
    به نظر من شما یک آدم موفق هستین که هر کاری بخواد رو انجام میده ، رویاهاتون رو فراموش نکنید به خودتون و توانای هاتون هم اعتماد داشته باشین ، روی اعتماد بنفستون هم کار کنید ورزش هم فراموش نکنید
    اگه کاری پیدا کردین که احساس میکنید با تونای هایتون همخانی داره دنبالش برید ، ساکن نباشید با همه ارتباط برقرار کنید تا هم خودتون بیشتر بشناسید هم افسردگی سراغتون نیاد
    برای اینکه اینکه همیشه حس خوبی داشته باشید و این حس ها بد نباشه ، یک هدف انتخاب کنید ، برای روحیتون خیلی خوبه ، بهتون انگیزه میده
    همانطور که دوستم گفتن منم باز میگم روی خودشناسی تون بیشتر کار کنید تا به خود شکوفای برسین
    انشالله همیشه موفق و پیروز باشید
    ممنون حرفاتون خیلی بم روحیه داد تو هر موضوعی که من گفته بودم،نیمه ی پر لیوانو دیده بودین و چیزای مثبتشو دیدین.مرثی....من موافقم که باید برم مشاوره یا روانشناس تا حضورا کمکم کنه...ولی یه بار با یکی از مطرح ترین روانشناسای کشور در این باره صحبت کردم ...ولی بیست دقیقه 60 هزارتومان...میدونید بعد اون دیگه دید خوبی به روانشناس حضوری ای که فکرش فقط پوله ندارم...البته اونا هم حق دارن چون درس خوندن زحمت کشیدن وباید خرج زندگیشونو درآرن...)ولی دوست دارم روانشناس به فکرم باشه نتیجه گرفتن من براش مهم باشه پیگیر کار من باشه و همینطور راهکار عملی بم بده نه این که بخاد با گفتار درمانی من به نتیجه ی مطلوب برسم (مثل همون روانشناسی که بیست دقیقه بود و همش خودش حرف زد و فقط میگفت خودتو باور داشته باش"آخرشم من تا اومدم حرف بزنم گفت ایشالا بقیش جلسه ی بعد!!!! واس همین رفتم سراغ ساختمان مشاوره ی دانشگاهمون که رایگان بود ،انصافا چون کارشون پولی نبود خیلی به فکرتر و پیگیر تر بودن ولی اونم یه جلسه رفتم و فقط وقت شد مشکلمو بگم بعدش افتاد تو امتحانای آخر سال و پایان نامه و بعدشم دانشگاهمون تموم شد الانم چون دانشگاهم شهرستان بود دیگه دسترسیم سخته...خلاصه اگه مشاوره ی خوب و به فکر و پیگیر و البته ارزان سراغ دارین...تمایل دارم برم

  12. کاربران زیر از atrin1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    نقل قول نوشته اصلی توسط atrin1 نمایش پست ها
    اول مرسی بایت نظرتون،بعدم شما دقیقا درست میگین:
    دقیقا مشکلم نداشتن هدفه، اینکه تونستم تو هر کاری که ورود کنم موفق بشم هم خوبه و هم بد چون سردرگمم کرده. باید اول ببینم چی هستم و چی می خوام. اول باید ببینم کجای نقشه هستم تا بتونم مقصد رو تعیین کنم...."
    من اینایی که شما گفتی رو مو به مو قبول دارم ولی دقیقا چجوری؟من دقیقا چجوری باید بفهمم چی هستم و چی میخام (اصن یه مشکل من همینه...همینه که نمیدونم چجوری باید بفهمم چی هستم و چی میخام و کجای نقشه هستم و....
    ممنون بابت اون تست،انجامش دادم و نتیجش خوب و جالب بود ولی اینکه عملا باید چیکار کنمو نمیدونم!
    خوبه
    ببین انتظار نداشته باش که الان همه چیز به یکباره برات مشخص بشه، الان باید تکه های پازل رو کنار هم قرار بدی. تو تست بعضی چیزها مشخص شد پس می دونی الان کجایی و چه کارهایی (نظیر فروشندگی و بازاریابی و...) مناسبته.
    بعد باید ماهیت هدف رو بفهمی و بعدش هدفت رو پیدا کنی، مطالعه کتابی که توصیه کردم رو فراموش نکن. هدف پیدا کردنیه نه دادنی و پیدا کردن هدف زندگیت زمان می بره، مشکلی که برای تیپ شخصی مثل تیپ تو وجود داره عدم داشتن ساختار و سازمانه، فقط دنبال خلاقیت و میانبر نباش بلکه اصولی بودن و وابسته به مسیر بودن رو هم یاد بگیر.
    برای کار هایی که می کنی دورنمای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشه باش و بدون که پیدا کردن هدف یه پروژه کوتاه مدت نیست.
    اگه همینطور ادامه بدی یه شخص آماتوری میشی که از اکثر موضوعات سر در میاره ولی حرفه ای نیست و فاقد هر گونه دستاوردیه!
    کتاب ها، سمینار ها و فایلهای صوتی هدف گذاری کمک شایانی بهت می کنن.
    امضای ایشان


  14. کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14282
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    365
    تشکر شده 396 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    سلام

    من فکر میکنم توضیحاتی که دادین نشان دهنده وسواسی هست که روی "درست انجام دادن کارها" دارین،

    در واقع کمال طلبی بیش از حد باعث میشه که همه ی جنبه های یک تصمیم و همه گزینه های موجود را مدام، بارها و بارها بررسی کنیم، و در نهایت اینقدر به جزء وارد بشیم که کل فراموش شه

    در این حالت شخص کارهاشو نصفه کاره رها میکنه، چون میدونه در نهایت نمیتونه بی نقص و پرفکت انجامش بده و از این موضوع به شدت میترسه

    وسواس انتخاب درست، وسواس بی عیب بودن کارها، وسواس بهترین تصمیم... همه این وسواس ها از ترس ها و اضطراب های درونی ما سرچشمه میگیره،: ترس از اشتباه

    با مراجعه حضوری به روانشناس میتونین ریشه این ترس درونی را پیدا کنین
    بله حق با شماست ،همونطور که گفتم نیاز به یک مشاوره دارم وممنون میشم اگه مشاوره ا ی به اصطلاح کارکشته،کسی که مراجعه کننده هاش براش مهم باشن و متعهد به کارشه،رو میشناسین بم معرفی کنین ...
    به قول شما کسی باشه که این ریشه ی ترسو پیدا کنه و به کمک هم از بین ببریمش .نه اینکه فقط گفتار درمانی داشته باشه و به من بگه خودت باید این ریشه رو پیدا کنی"

  16. کاربران زیر از atrin1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : 'گم کردن خود

    نقل قول نوشته اصلی توسط atrin1 نمایش پست ها
    بله حق با شماست ،همونطور که گفتم نیاز به یک مشاوره دارم وممنون میشم اگه مشاوره ا ی به اصطلاح کارکشته،کسی که مراجعه کننده هاش براش مهم باشن و متعهد به کارشه،رو میشناسین بم معرفی کنین ...
    به قول شما کسی باشه که این ریشه ی ترسو پیدا کنه و به کمک هم از بین ببریمش .نه اینکه فقط گفتار درمانی داشته باشه و به من بگه خودت باید این ریشه رو پیدا کنی"
    راستش من روانشناس خاصی رو نمیشناسم که معرفی کنم...

    اما این فایل صوتی که براتون لینکشو میذارم از دکتر فرهنگ هلاکویی در همین مورده، که فکر میکنم میتونه براتون بسیار مفید باشه :

    http://s1.p30download.com/users/101/...wnload.com.rar
    امضای ایشان



  18. 2 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14282
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    365
    تشکر شده 396 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    نقل قول نوشته اصلی توسط e.v نمایش پست ها
    خوبه
    ببین انتظار نداشته باش که الان همه چیز به یکباره برات مشخص بشه، الان باید تکه های پازل رو کنار هم قرار بدی. تو تست بعضی چیزها مشخص شد پس می دونی الان کجایی و چه کارهایی (نظیر فروشندگی و بازاریابی و...) مناسبته.
    بعد باید ماهیت هدف رو بفهمی و بعدش هدفت رو پیدا کنی، مطالعه کتابی که توصیه کردم رو فراموش نکن. هدف پیدا کردنیه نه دادنی و پیدا کردن هدف زندگیت زمان می بره، مشکلی که برای تیپ شخصی مثل تیپ تو وجود داره عدم داشتن ساختار و سازمانه، فقط دنبال خلاقیت و میانبر نباش بلکه اصولی بودن و وابسته به مسیر بودن رو هم یاد بگیر.
    برای کار هایی که می کنی دورنمای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشه باش و بدون که پیدا کردن هدف یه پروژه کوتاه مدت نیست.
    اگه همینطور ادامه بدی یه شخص آماتوری میشی که از اکثر موضوعات سر در میاره ولی حرفه ای نیست و فاقد هر گونه دستاوردیه!
    کتاب ها، سمینار ها و فایلهای صوتی هدف گذاری کمک شایانی بهت می کنن.
    کتابها وسمینارها و فایلهای صوتی ای که گفتین یادم میمونه حتما پیگیرش خواهم بود ولی به من بگین با تفاسیری که از خودم دادم و سردر گمی هایی که در حال حاضر دارم تاز مانی که هدفمو پیدا کنم و با مطالعه و به قول

    شما چیدن تکه های پازل کنار هم انجام بشه و به نتیجه برسه،چیکار کنم یعنی یه راهکار عملی...!فرض کنین این بازه ای که شما گفتین طول میکشه تا به نتیجه برسم فرضا با خوشبینانه ترین حالت سه ماه طول

    بکشه...من تو این فاصله چیکار کنم...من الان فردا صبح که پا میشم چیکار کنم برنامم چی باشه؟ (میدونین من الان برنامه ی کوتاه مدت ندارم و هر روز به عیر از کارای روتین که فقط نشانی از زنده بودن من دارند،مثل غذا

    خوردن،مسواک زدن،نظافت،و...وکلی فکر راجع به همه ی چیزهایی که تو تایپیک گفتم ندارم،دلم لک زده واسه برنامه ی کوتاه مدت... میدونین من فقط زمانی برنامه ی کوتاه مدت دارم که مجبورم کرده باشن یه کاریو انجام

    بدم...مثلا تو دوره ی دانشگاه همه ی پروژه هامو کارامو و امتحاناتو سایر فعالیتامو چون مجبور بودم تو یه بازه ی زمانی خاصی انجام بدم ،میشد واسم هدف کوتاه مدت و...و واقعن هم انجام مییدادم به بهترین شکل ممکن و

    حتی همه ی کارها و فعالیتایی هم که گفتم(ورزش،هنر،موسیقی،نقاش ،اختراع،فیلم نامه،تیاتر و..) در کنار این هدف انجام میدادم اما الان هیچ هدف کوتاه مدتی ندارم که در کنارش باقی علایقمم انجام بدم...من اول باید

    یکی از علایقمو بکنم هدف اصلیم و بقیشو در کنرش انجام بدم...ولی نمیتونم هیچکدومو به عنوان اصلی انتخاب کنم....اصلا....حالا متوجه میشم اشکال کارم کجاس ،تا همین پارسال که مجبور بودم درسمو ادامه بدم،درس

    واسم شده بود اصلی و باقی چیزا همونطوز که گفتم فرعی و انصافا هم به همش می رسیدم ولی از الان به بعد چون هیچکاریو مجبور نیستم انجام بدم ،همه ی کارام فرعیند و انصافا به هیچکدومشم نمیرسم و اصلا

    هیچکدومو انجام نمیدم ...الان خودم به یه نتیجه ای رسیدم که باید مجبور شم یکی از کارهامو به عنوان کار و هدف کوتاه مدت اصلیم انتخاب کنم(جدا از اون هدف بلند مدت که قراره با کتاب خوندن و سمینار و در طول زمان به دست بیاد)
    اما سوال اینجاس چجوری میشه مجبور شم یکیشو به عنوان کار اصلی انتخاب کنم؟

  20. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    ببین مسئله رو پیچیده نکن
    هدف کوتاه مدت رو بزار روی افزایش مهارت های فردی زندگیت که باعث می شه دید و هدف زندگیت رو پیدا کنی.
    فردا صبح که پا میشی کتابت رو بخون و به تمرین هایی که داره عمل کن، اینقدر هم سعی نکن Doing باشی، یکم سعی کن Being باشی. شناخت از خود در تنهایی انجام میگیره، فکر کنم از اون دسته از آدمایی باشی که با مدیتیشن رابطه خوبی ندارن، درسته؟ آدمهایی که همش در حال انجام کاری هستن فرصت نمی کنن که کارهاشون رو جمع بندی کنن. تو باید سعی کنی این کار رو انجام بدی.

    من اول باید یکی از علایقمو بکنم هدف اصلیم و بقیشو در کنارش انجام بدم...ولی نمیتونم هیچکدومو به عنوان اصلی انتخاب کنم
    اگه اینطوری جواب میگیری خب پس انجامش بده فقط یادت باشه اولویت بندی کنی، اگه همه کارها رو مهم در نظر بگیری عملا هیچ کاری رو مهم فرض نکردی. اولویت بندی کردن رو یاد بگیر.

    اما سوال اینجاس چجوری میشه مجبور شم یکیشو به عنوان کار اصلی انتخاب کنم؟
    کاری رو انتخاب کن که در آینده می تونی استفاده های بهتری ازش داشه باشی، مثلا بین تئاتر و زبان فکر کنم زبان گزینه آینده دار تری باشه.
    امضای ایشان


  21. کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13931
    نوشته ها
    96
    تشکـر
    108
    تشکر شده 35 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 'گم کردن خود

    منم دوسال پیش درست حس شمارو داشتم
    الان بعددوسه سال دارم درجا میزنم و سرجای اولم هستم
    فقط خواستم بگم این افکارو ازخودت دور کن
    زودتر بجنب
    من فکرنمیکنم شما توهرزمینه ای کارکنی چون من اینطورنبودم میخواستم همون اول تو بهترین رده قراربگیرم و همیشه دنبال عالی بودن بودم خواستم بگم شما کمال گرا نباش همون اول چون اینطوری به نتیجه ای که میخوای نمیرسی

  23. 2 کاربران زیر از sinaalaman بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : 'گم کردن خود

    نقل قول نوشته اصلی توسط atrin1 نمایش پست ها
    ممنون حرفاتون خیلی بم روحیه داد تو هر موضوعی که من گفته بودم،نیمه ی پر لیوانو دیده بودین و چیزای مثبتشو دیدین.مرثی....من موافقم که باید برم مشاوره یا روانشناس تا حضورا کمکم کنه...ولی یه بار با یکی از مطرح ترین روانشناسای کشور در این باره صحبت کردم ...ولی بیست دقیقه 60 هزارتومان...میدونید بعد اون دیگه دید خوبی به روانشناس حضوری ای که فکرش فقط پوله ندارم...البته اونا هم حق دارن چون درس خوندن زحمت کشیدن وباید خرج زندگیشونو درآرن...)ولی دوست دارم روانشناس به فکرم باشه نتیجه گرفتن من براش مهم باشه پیگیر کار من باشه و همینطور راهکار عملی بم بده نه این که بخاد با گفتار درمانی من به نتیجه ی مطلوب برسم (مثل همون روانشناسی که بیست دقیقه بود و همش خودش حرف زد و فقط میگفت خودتو باور داشته باش"آخرشم من تا اومدم حرف بزنم گفت ایشالا بقیش جلسه ی بعد!!!! واس همین رفتم سراغ ساختمان مشاوره ی دانشگاهمون که رایگان بود ،انصافا چون کارشون پولی نبود خیلی به فکرتر و پیگیر تر بودن ولی اونم یه جلسه رفتم و فقط وقت شد مشکلمو بگم بعدش افتاد تو امتحانای آخر سال و پایان نامه و بعدشم دانشگاهمون تموم شد الانم چون دانشگاهم شهرستان بود دیگه دسترسیم سخته...خلاصه اگه مشاوره ی خوب و به فکر و پیگیر و البته ارزان سراغ دارین...تمایل دارم برم
    دوباره سلام
    تا جای که من حس میکنم شما خودتون رو تا حد لازم میشناسین ، و بیشتر شناختن خوب تر هم میتونه باشه .
    میمنونه مسئله اصلی که شما دنبالشین یک هدف یا اهدافی برا زندگی ، اهدافی که ما برای زندگیمون انتخاب میکنیم از رویا ها و آرزو ها مون الهام میگیره ، و عواملی که روش تاثییر داره و باعث میشه رویا های ما شکل بگیره محیطی است که توش زندگی میکنیم آدمای اطرافمون اشیاء ، آبو هوا ، طبیعت . . . و هر چیزی که تو محیط اطراف ما هست باعث میشه رویا هامون شکل بگیره مثل یک فیلم قشنگ که جذبش میشیم ، شخص خاصی که از سبک زندگیش خوشمون میاد یا بلعکس و . . . ، عوامل وراثت هم میتونه تاثیر گذار باشه . . .
    خوبیش اینه که شما تا الان تحت تاثیر هیچ نوع عامل منفی قرار نگرفتین ، و الان حق انتخاب و اختیار دارین . . .
    به رویا هاتون و علایقتو اجازه رشد بدین و تا هدف هاتون برای زندگی شکل بگیره
    شاید بعضی وقتا یک علاقه یا سرگرمی رو دنبال کنید و خسته بشین از و دست بکشین اما همیشه رویا های که میاد تو سرتون و افکارتون بخشی از شماس
    انسان موجودیه که حالت پویای داره و همیشه در حال رشد و تکامله تا خودشو به کمال برسونه پس این که علایق شما همیشه در حال رشد باشه یک چیز طبیعیه
    فقط از شاخه ای به شاخه ای دیگه پریدن و بیشتر از حد به حس ها بها دادن وقتتون رو تلف میکنه
    روانشناس و مشاور هم کمکش به نحویه که هدایتت کنه نه میتونه برات هدف ایجاد کنه نه رویا ، خودت باید پیداشون کنی و به خودت کمک . . . میتونی با عقلت به دلت جهت بدی و رویاهاتو بسازی
    و در آخر زندگی رو سخت نگیرین و ازش لذت ببرین
    امضای ایشان
    یا قائم آل محمد

  25. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد