گل در گلدان شکسته هم میشکفد
وقتــی تن کسـی رو زخــمـی میـکنـی ، دیگه بعدش
نوازش کردن فقط دردشـــو بیــشتــر مــــــی کنه ...
روح آدمم همینطوره.
این داستان اگر ناقصی یا اضافی داره دیگه ببخشید.
آدم و شیری روزی با هم دوست بودند، یه روز آدم به شیر گفت که تو چه بویی می دی و شیر ناراحت شد و به آدم گفت یه چاقو بردار و منو زخمی کن و گرنه می کشمت. آدم هم این کار و کرد و از اونجا فرار کرد.
چند سال بعد شیر و آدم دوباره همدیگر رو ملاقات کردن، شیر به آدم گفت: ببین جای زخم چاقوی تو خوب شده ولی زخم زبونت هنوز جاش باقیه.
یه چیز هایی هیچ وقت جاشون خوب نمی شه.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)