سلام دوستان...من مشكلى ترس از دست دادن دارم..من مادرمو يازده ساله از دست دادم...و كلا توى هر رابطه ى هم كه باشم همش فكر منفى دارم كه من الان حرفى زدم كارى ى كردم از من خوشش نمياد ميزاره ميره...الان توى رابطه ى شناخت ازدواج هستم و همينطورم فك ميكنم الان ميزاره ميره حتما زشتم يا كاره بدى كردم..البته توى روابط گزشته هم اين موضوع واسم پيش اومد كه بي دليل رفتن ولى خوب اونا دنبال چيزه ديگه بودن نه ازدواج..مثلا الان دارم به دوماه ديگه فك ميكنم يهو فكرا منفى ميكنم و ميگم واى من تنهام چون حتما اين رابطه هم تموم ميشه و به ازدواج نميرسه(با اينكه اون اقا از من خيلى خوشش مياد و مشكلى هم نداريم)باورم نميشه تا اونجا ها پيش بريم و ميگم ميخوره بهم....من عروس بشم!!!!!!!!!مگه ميشه!!!!!!از من خوشش مياد!!!!!!!!!!ته دلم همش خاليه و نا اميدى و اينده ى تيره.....بهش وابسته نيستم وگريه زارى هم نميكنم ولى كلا احساس ميكنم اينم ميره و اينده ى روشن دونفره رو واقعا براى خودم محال ميدونم..همش فكره منفى همش استرس و نگرانى..مثلا فك ميكنم تا اخره عمر تنهام ..با اينكه مستقلم و بسته به كسي نيستم ولى از نظره احساسي و زندگى مشترك ميگم