با سلام
دختری 25 ساله هستم که مدت یکسال با پسری دوست بودم بهد از کلی بحث با خانواده ها الان 2 ماهه نامزد کردیم اما باباش بخاطر ناراضی بودنش داره سنگ میندازه مثلا میگه مهریه حتما 14 تا سکه درصورتیکه تو خونواده ما کمترینش 300 تا بوده خونه نمیده به پسرش فقط یه مراسم میگیره از طرفی خونواده من رسم دادن جهیزین ندارن اما بخاطر من قبول کردن بدن اما باباش میگه جهیزیه کامل که عمرن خونوادم قبول کنن .
من چون خودم شاغلم مشکل اینارو حل میکنم اما الان نامزدمم داره حرف باباشو تکرار میکنه و میگه مهریه 14 تا اگه زن زندگی باشی که نباید دنبال این چیزا باشی جهیزیه بابام نمیده چند تیکه منم که پول ندارم خونم که باباش نمیده .
در کل همه چیو میندازه گردن من و جالبترش اینکه سر هر اتفاقی که به مشکل میخوریم میگه من که نمیخواستم ازدواج کنم تو گفتی .
واقعا موندم چیکار کنم خونواده خودم میگن این مرد زندگی نیست چون اصلا نمیخواد واسه زندگیش تلاش کنه تو چرا یه نفره خودتو واسش میکشی.
درضمن بگم که من قبلا عقد کردم و بعد 6 ماه جدا شدم و با ترس و استرس زیاد دارم پیش میرم .
خواهشا کمکم کنین