نوشته اصلی توسط
sanam63
با سلام، تو رو خدا کمکم کنید،صنم هستم 30 ساله،پدر و مادرم بعد از 15 سال اختلاف از هم جدا شدن،با مادرم زندگی میکنم و دو خواهر،برادر ندارم،از یه طرف با خانواده مشکل دارم از یه طرف هم تقریبا 9 ماهی میشه درگیر یه رابطه ی عاطفی شدید هستم،اول از مشکلی که با خانواده م دارم میگم،اونا بیشترین توقع رو توی همه ی امور از من دارن،البته ناگفته نمونه که من دختر بزرگ خانواده هستم،بارها پیش اومده که دو خواهرم ( یکی 26 ساله وخواهر کوچیکم 20 ساله) بیکار تو خونه بودن اما مادرم از من توقع داره،من به صورت نیمه وقت هم شاغلم،بارها شده از خستگی نای تکان خوردن نداشتم اعتراض هم که میکنم همه یک جا بهم حمله میکنن که چرا اعتراض داری،تو روابط عاطفیم هم با یه مرد متاهل آشنا شدم که متاسفانه آدم مذهبی و بد دلیه،باید از ریز و درشت کارهام اطلاع داشته باشه،خدا نکن کاری بکنم که در جریانش نباشه بابد ساعتها یا روزها بهش توضیح بدم که آخرش هم قانع نمیشه و دلیلشم اینه که من در گذشته از نظر اون آدم بی حجاب و بی پروایی بودم، باور کنید خسته شدم از یه طرف خانواده م منو درک نمیکنن و مجبورم برای نیاز عاطفیم دست به دامن یکی دیگه بشم از یه طرفم فردی که برای از بین بردن نیاز عاطفیم بهش پناه بردم آزارم میده حتی گاهی ازش خواستم جدا شیم ولی نمیذاره حرف که میزنم میگه میخوای بری سراغ کارهای سابقت،توی یک سال اخیر سه بار خودکشی کردم که یا به خاطر خانواده م بوده یا به خاطر این علاقه ی کذایی،دیگه امیدی برای زندگی ندارم.