نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: رفتار همسر

977
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15497
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رفتار همسر

    من يه زن ٢٩ ساله هستم كه دوتا بچه دارم همسرم ٣٤ ساله است. پدرم زمانى كه خيلى كوچيك بودم فوت كرد و مادرم تنها من و خواهرم را بزرگ كرد.ما ٦ ساله كه ازدواج كرديم. اوايل ازدواج زندگيمون بد نبود . ميگم بد نبود چون من اجازه نداشتم تنها از خونه برم بيرون يا حتى برم خريد مگر اينكه خيلى ضرورى ميشد. اون روزا كم و بيش ابراز علاقه ميكرد، از همون اوايل به من و خانوادم فحش ميداد، فحش هاى ناموسى خيلى زشت. وقتى هم كه به مادرش ميگفتم فقط ميگفت دعوا ميشه تو چيزى نگو كه عصبانى نشه اما يك كلمه هم به پسرش هيچ چيزى نميگفت. اما من اگه حرفى ميزدم و نميزدم اوضاع هيچ فرقى نميكرد. وقتى بچه ها به دنيا اومدن اوضاع بدتر هم شد با اين كه بچه ها را خيلى دوست دارد اما انگار ازم خيلى دوره. زمان بعد از زايمان خيلى تنها شدم نميدونم چى شد تمام كار بچه ها را خودم تنهايى ميكردم اما هميشه به من ميگفت تو مادر خوبى نيستى، به بچه ها نميرسى در حالى كه من به خاطر اين دو تا بچه حتى چند ماهى وقت نكردم نمازم را بخونم، و هميشه از مادرش تعريف ميكرد. تو اين دوران مادرشم ميخواست بگه خيلى از بچه دارى سر در مياره مدام تو كارام دخالت ميكرد حتى تو توصيه هاى پزشكى و همسرم هم فقط به حرف مادرش گوش ميكرد. برام مهم نبود اما يك سالى ميشه كه اخلاقش واقعاًغير قابل تحمل شده توى اين دو سه سال حتى اگه به خودم هم برسم نه ازم تعريفى ميكنه نه چيزى هميشه در حال مسخره كردن و تكه اندازى به منه. ولى در عوض هر موقع كه مامانش را ميبينه مدام ازش تعريف ميكنه. الآن ٣-٤ ساله كه اگه بخوايم بيرون هم بريم بايد مامانش هم بياد اما اگه يك بار من ازش خواهش كنم كه مامان من بياد دعوا راه ميندازه. به بهانه ى بچه ها هم جاش را ازم جدا كرده تا بچه ها راحت باشن. وقتى ديدم داريم از هم خيلى دور ميشيم به حرفاش گوش نكردم و بچه ها را تو تخت خودشون خوابوندم اما وقتى گفتم كه ميام تو اتاق خودمون و بچه ها هم تو اتاق خودشون مى خوابن فقط بهم به مسخره گفت مادر نمونه را ببين بچه هاشو تنها ميذاره، منم باز رفتم پيش بچه ها. هنوز سر هر چيزى دعوا راه ميندازه و فحش ميده بهانه گيرى ميكنه، ساعت ٥ از سر كار كه تعطيل ميشه ميگه ٢ ساعت اضافه ميمونم بعد هم ميره پياده روى و ساعت ٨:٣٠- ٩:٣٠ مياد بعد هم كه شام ميخوره و ميخوابه. هميشه خستس. نه پولى به عنوان پس انداز بهم ميده نه احترامى بهم ميذاره و من نه حرفى ميزنم نه چيزى اما از نظر اون من دشمنم.از هر حرفى و كارى يه موضوع انحرافى پيدا ميكنه و اونو مدام ميگه و دعوا راه ميندازه. هر كار اشتباهى بكنه حتى اگه جلوى مادرش باشه مادرش هيچى بهش نميگه فقط به من ميگه تو كوتاه بيا. خسته شدم هر چى كوتاه اومدم شرايط بدتر شد، هر كارى كردم نشده ديگه هيچى به ذهنم نميرسه، حتى تصميم گرفتم جداشم اما نميتونم بچه هامو ول كنم اون هم بچه ها را نميده به من. فقط ميخواد اذيتم كنه. تورا خدا شما راهنماييم كنيد. من خيلى درمانده شدم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : رفتار همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط هستى نمایش پست ها
    من يه زن ٢٩ ساله هستم كه دوتا بچه دارم همسرم ٣٤ ساله است. پدرم زمانى كه خيلى كوچيك بودم فوت كرد و مادرم تنها من و خواهرم را بزرگ كرد.ما ٦ ساله كه ازدواج كرديم. اوايل ازدواج زندگيمون بد نبود . ميگم بد نبود چون من اجازه نداشتم تنها از خونه برم بيرون يا حتى برم خريد مگر اينكه خيلى ضرورى ميشد. اون روزا كم و بيش ابراز علاقه ميكرد، از همون اوايل به من و خانوادم فحش ميداد، فحش هاى ناموسى خيلى زشت. وقتى هم كه به مادرش ميگفتم فقط ميگفت دعوا ميشه تو چيزى نگو كه عصبانى نشه اما يك كلمه هم به پسرش هيچ چيزى نميگفت. اما من اگه حرفى ميزدم و نميزدم اوضاع هيچ فرقى نميكرد. وقتى بچه ها به دنيا اومدن اوضاع بدتر هم شد با اين كه بچه ها را خيلى دوست دارد اما انگار ازم خيلى دوره. زمان بعد از زايمان خيلى تنها شدم نميدونم چى شد تمام كار بچه ها را خودم تنهايى ميكردم اما هميشه به من ميگفت تو مادر خوبى نيستى، به بچه ها نميرسى در حالى كه من به خاطر اين دو تا بچه حتى چند ماهى وقت نكردم نمازم را بخونم، و هميشه از مادرش تعريف ميكرد. تو اين دوران مادرشم ميخواست بگه خيلى از بچه دارى سر در مياره مدام تو كارام دخالت ميكرد حتى تو توصيه هاى پزشكى و همسرم هم فقط به حرف مادرش گوش ميكرد. برام مهم نبود اما يك سالى ميشه كه اخلاقش واقعاًغير قابل تحمل شده توى اين دو سه سال حتى اگه به خودم هم برسم نه ازم تعريفى ميكنه نه چيزى هميشه در حال مسخره كردن و تكه اندازى به منه. ولى در عوض هر موقع كه مامانش را ميبينه مدام ازش تعريف ميكنه. الآن ٣-٤ ساله كه اگه بخوايم بيرون هم بريم بايد مامانش هم بياد اما اگه يك بار من ازش خواهش كنم كه مامان من بياد دعوا راه ميندازه. به بهانه ى بچه ها هم جاش را ازم جدا كرده تا بچه ها راحت باشن. وقتى ديدم داريم از هم خيلى دور ميشيم به حرفاش گوش نكردم و بچه ها را تو تخت خودشون خوابوندم اما وقتى گفتم كه ميام تو اتاق خودمون و بچه ها هم تو اتاق خودشون مى خوابن فقط بهم به مسخره گفت مادر نمونه را ببين بچه هاشو تنها ميذاره، منم باز رفتم پيش بچه ها. هنوز سر هر چيزى دعوا راه ميندازه و فحش ميده بهانه گيرى ميكنه، ساعت ٥ از سر كار كه تعطيل ميشه ميگه ٢ ساعت اضافه ميمونم بعد هم ميره پياده روى و ساعت ٨:٣٠- ٩:٣٠ مياد بعد هم كه شام ميخوره و ميخوابه. هميشه خستس. نه پولى به عنوان پس انداز بهم ميده نه احترامى بهم ميذاره و من نه حرفى ميزنم نه چيزى اما از نظر اون من دشمنم.از هر حرفى و كارى يه موضوع انحرافى پيدا ميكنه و اونو مدام ميگه و دعوا راه ميندازه. هر كار اشتباهى بكنه حتى اگه جلوى مادرش باشه مادرش هيچى بهش نميگه فقط به من ميگه تو كوتاه بيا. خسته شدم هر چى كوتاه اومدم شرايط بدتر شد، هر كارى كردم نشده ديگه هيچى به ذهنم نميرسه، حتى تصميم گرفتم جداشم اما نميتونم بچه هامو ول كنم اون هم بچه ها را نميده به من. فقط ميخواد اذيتم كنه. تورا خدا شما راهنماييم كنيد. من خيلى درمانده شدم
    عزیزم در مورد جدایی هر کسی صحبت کنه باید در نظرش قاطع باشه

    اگر بحث جدایی میکنید نباید نگران چیزی و کسی باشید چون اسم طلاق و جدایی با خودشونه

    چون از مادرش حرف شنویی داره ، بهتره بیشتر محبت خودتون رو به مادرشوهرتون ابراز کنید

    اگر بتونید از این طریق عمل کنید مطمئن باشید اعتمادش رو بیشتر از قبل به خودتون جلب کردید و بهش نزدیکتر خواهید شد

    یعد میتونید از این طریق خواست و نظرتون رو از طریق مادرشوهرتون به ایشون برسونید و به نتیجه برسید

    سخته ولی راهکاری بسیار عالیست

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15497
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار همسر

    اوايل با مادرشوهرم صحبت ميكردم اما نتيجه اى نداشت آخرين بار هم كه باهاش درددل كردم و ازش كمك خواستم چنان جوابى بهم داد و كوچيكم كرد كه تصميم گرفتم ديگه هيچ وقت باهاش درددل نكنم و كمك نخوام

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15215
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    چه طوری خودم پیام بزارم؟؟؟؟؟

    با سلام به دوستان اول از هرچیزی من تازه وارد هستم نمیدونم چطوری باید پیام ارسال کنم،یعنی مثل الان پایین نظر بقیه باید بنویسم؟؟؟؟یا جای به خصوصی هستش؟؟؟؟
    ویرایش توسط ناژین : 04-28-2015 در ساعت 04:42 PM

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15215
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار همسر

    سوال دیگه ام اینه ایا مردی که در طول دوازده سال زندگی مشترک همش بد اخلاق بوده،موقع عصبانیت که همیشه هم عصبانی هستش همه چیز و میشکه و پرت میکنه،از خونه بیرون نمیزاره برم،اگه بیرون کسی چپ نگاه کنه میخواد بگیره بزنش،با خانوادم اصلا کنار نمیاد،من تک دختر هستم و یک برادر کوچکتر از خودم دارم.درضمن من ساکن تهران بودم و همسرم اهل مشهد و تمام این سال ها در غربت زندگی کردم.خیلی تنبل هستش الان دوساله مثل کذشته باز بیکاره،یه پسر یک ساله هم دارم.الان یک ماهه با شوهرم قهرم و جواب تلفنش و نمیدم واقعا تحملم تموم شده،ازش خواستم پیش مشاور بره ولی دیروز بهم پیامک داده در خواست طلاق توافقی داده.به نظر شما چیکار کنم بازم کنار بیام یا جدا بشم بهتره؟ممنونم
    ویرایش توسط ناژین : 04-28-2015 در ساعت 04:44 PM

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15497
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه طوری خودم پیام بزارم؟؟؟؟؟

    سلام عزيزم من هم تازه عضو شدم اما به قسمت مشاوره خانواده رفتم اونجا گزينه ارسال موضوع جديد داشت زدم و سؤالم را پرسيدم

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار همسر

    درود - الان که بچه دارید بحث جدایی سخته و هم اینطور شما تعریف کردید باید جوری مجاب بشه باهم برید مشاوره حضوری - و یا تنها برید ایشون سابقه ومشکل خاصی بیماریی ندارند ؟ یا مشکلات مالی چون بیشترین پرخاش مردان اگر بی دلیل ظهور کرد مشکلات مالی هست وتحت فشار وضعیت کاری وشغلی همسرتون چطوره؟
    آیا همیشه شما درقبلا رفتار و این موارد سکوت دارید یا مقابله ب مثل؟
    اگر مقابله ب مثل بشه سوال هایی که با چرا شروع می شوند بدانید این سوال ها همسرتان را در حالت دفاعی قرار می دهد و در او مقاومت ایجاد می کند.
    وبدتر لج میکند وگاهی سکوتم همینطور پس راهی پیش روبگیرید- توجه داشته باشید که هر گونه اعلام نیاز و انتقاد باید ابتدا با عنوان کردن نکات مثبت شخصیت او باشد " تو همسر ایده الی هستی، دوست داشتنی هستی، صبوری، فهمیده ای اما اگه بتونی بیشتر شرایط من رو درک کنی دیگه از همه نظر کاملی، بعضی وقتا میخوام بیشتر در مورد اوضاع فکر کنی و ...." همان طور که میبینی استفاده از کلمات به جا و شایسه می تونه برداشت های متفاوتی رو در افراد ایجاد کنه . وزمان مناسب رودرک وباهم حرف بزنید ب آرامی -این تاپیک رو هم مطالعه کنید کتاب و مقاله مورد نظرتون رو پیدا و دانلود کنید . موفق باشید

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15497
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار همسر

    دوست عزيز ممنون، راستش من قبلاً آروم بودم و جوابى نميدادم اما ديدم نتيجه اى نداره و فقط از رفتارم سوء استفاده ميكنه اما الآن چند وقتيه سعى ميكنم براى علل عصبانيتش يا رفتاراش توجيهاتى پيدا كنم و بحث را خاتمه بدم ولى بعضى وقتها هم واقعاً از كوره در ميرم جون هم فحش هاى ناموسى خيلى زشت ميده و هم خيلى بى منطق بحث ميكنه و براى هر چيزى در رابطه با من و خانوادم بحث راه مى اندازه مثلاً يكبار من و مادرم در مورد يكى از فيلم ها داشتيم صحبت ميكرديم آخرش به اين نتيجه رسيد كه مادرم داشته به اون طعنه ميزده در حالى كه واقعاً اصلاً همچين چيزى نبود. و يكى از رفتاراش هم اينه كه اگر يه چيزى بگه و هر استدلالى كه بكنه حتماً درسته

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط هستى نمایش پست ها
    دوست عزيز ممنون، راستش من قبلاً آروم بودم و جوابى نميدادم اما ديدم نتيجه اى نداره و فقط از رفتارم سوء استفاده ميكنه اما الآن چند وقتيه سعى ميكنم براى علل عصبانيتش يا رفتاراش توجيهاتى پيدا كنم و بحث را خاتمه بدم ولى بعضى وقتها هم واقعاً از كوره در ميرم جون هم فحش هاى ناموسى خيلى زشت ميده و هم خيلى بى منطق بحث ميكنه و براى هر چيزى در رابطه با من و خانوادم بحث راه مى اندازه مثلاً يكبار من و مادرم در مورد يكى از فيلم ها داشتيم صحبت ميكرديم آخرش به اين نتيجه رسيد كه مادرم داشته به اون طعنه ميزده در حالى كه واقعاً اصلاً همچين چيزى نبود. و يكى از رفتاراش هم اينه كه اگر يه چيزى بگه و هر استدلالى كه بكنه حتماً درسته
    یه سوال دیگه آیا رفتار ایشون با سایر اطرافبان خانواده خودش دوستان تغییر دراره یا نه همین خود بینی ومشخصاتی که گفتین ؟
    بعد حتما باید ایشون اینجور شما میگید ی مشکل روحی دارندوآزارشون میده باید برند مشتاوره ورانپزشک.
    چون این رفتارا درجایگاه وفرهنگ یک همسر نیست- فامیل هستین یا نه؟ ازدواجتون برچ مبنا بوده دوستتون داشته یا اجباری ؟ یا ی مشکل خاص باعث این سیردی وجریان شده؟

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15497
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار همسر

    رفتارش با خانواده اش خيلى خوبه حتى گاهى من فكر ميكنم هنوز منو جزئى از خانوادهاش نميدونه، با اقوام خودش هم خوبه اما به كسى بيش از حد رو نميده كلاً خودش را از همه بالاتر ميدونه،اما اين موضوع در برابره خانوادهى من خيلى شدت بيشترى دارد. ما نسبت فاميلى نداشتيم زمانى همزكه با هم آشنا شديم اصلاً اخلاقش اينجورى نبود، حتى قبل از اين كه با مادرش در مورد ازدواج صحبت كنه ازم جواب خواست و بعد با خانواده اش مطرح كرد. اون زمان ميگفت دوستم دارد اما بعد از ازدواج اين رفتارها شروع شد و حتى چندين بار مستقيم به من گفته كه مادرم نفر اول زندگيمه. اما اين را هم بايد گفت وقتى كه خوبه و خوش اخلاقه بسيار مهربانه ولى اين زمان انقدر كم هست كه خيلى راحت ميشه شمرد.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد