حسادت خانواده همسر

[30ما]

سلام من دو ساله ازدواج کردم .شوهرم خیلی منو دوس داره.منم همین طور.ولی احساس میکنم خانواده حسودی داره.من از همشون کوچکترم. وقتی کار انجام میدم که به دلشون نیست حسابی ازم ایراد میگیرن ولی وقتی کار خوبی میکنم اصلا به روی خودشون نمیارن.جاریم هم به شدت حسوده و همه هواشو دارن و از بش گله میکنه ازش حساب میبرن.ولی در هیچ موردی از من نظر نمی خوان.قراره باهاشون بریم مسافرت .خیلی نگرانم.شوهرم خیلی هوای جاریم رو داره میگه باهاش خوب باش بهش زنگ بزن یا برو کمکش کن .من باید هر روز بهش زنگ بزنم و حالشو بپرسم.چیکار کنم مسافرت سخت نگذره؟

[Dr . Security]

درود خواهر جان به مشاور خوش اومدی اصولا عمده ترین اختلاف ومشکل همین طرز برخورد وکنا رنیامدن دوخانواده بعد از وصلت و خانواده همسر هست -وهم اینکه میگید اصلا کارها ی شمارو نمیبینند وهم جاریتون با استفاده از حرف وخودنمای واعتراض خود را اثبات میکنه بهتره دراینگونه موارد مرز شخصی زندگی خود را نیز با آنها داشته باشید.
وبا همسرتون هماهنگ باشید ن اینه روابط روتیره کنید چون حساسیت وگله وتنفر رو بروز دادن از خانواده شوهر ممکنه کارو وبدتر کنه بهتره افکارتون رومتمرکز کنید به خودتان آرامش بدهید درموارد یکه مشاجره میشه با متانت بگذارید آنها هر چه می‌خواهند بگویند و فقط شنونده باشید. پاسخ شما بهتر است فقط تأیید و «بله، سعی می‌کنم» باشد و بعدش دنبال کار خودتان بروید؛ چون این افراد هیچ قلقی ندارند و باید حر‌ف‌هایشان را در کمال آرامش شنید و تأیید کرد تا گفتگو کوتاه شود. البته اگر صحبتشان با نظر شما موافق نیست می توانید بدون ابراز مخالفت فقط آن را تأیید نکنید.
مطمئن باشید در هر شرایطی از زندگی با خانواده همسر می‌توانید لذت ببرید، به شرط آنکه شیوه حل اختلافتان و برخورد بااینگونه خانواده ومداخلات را بلد باشید و مرزها را حفظ کنید.
حالا ی سوال واکنش همسرتون دراین مورد چی بوده؟ جز اینکه گفتن احترام نگه داریئ کک حال دیگ رچ از این موادر درجریانند ک مورد تحقیرو معذب هستید ودارید نحمل میکنید؟ مواردی هست بگید درخدمتتونم وراهکاری ب نظر من یا دویتان باشه دریغ نمیکنیم یا حق

[farokh]

سلام من دو ساله ازدواج کردم .شوهرم خیلی منو دوس داره.منم همین طور.ولی احساس میکنم خانواده حسودی داره.من از همشون کوچکترم. وقتی کار انجام میدم که به دلشون نیست حسابی ازم ایراد میگیرن ولی وقتی کار خوبی میکنم اصلا به روی خودشون نمیارن.جاریم هم به شدت حسوده و همه هواشو دارن و از بش گله میکنه ازش حساب میبرن.ولی در هیچ موردی از من نظر نمی خوان.قراره باهاشون بریم مسافرت .خیلی نگرانم.شوهرم خیلی هوای جاریم رو داره میگه باهاش خوب باش بهش زنگ بزن یا برو کمکش کن .من باید هر روز بهش زنگ بزنم و حالشو بپرسم.چیکار کنم مسافرت سخت نگذره؟

راه های غیر مستقیم رو بکار بگیرید ... یعنی با ایجاد رابطه محبت امیز با خانواده شوهر و همین خانم جاری خودتون رو

در واقع به مرکز قدرت نزدیک کنید ، اینطوری میتونید اعتمادشون رو جلب کرده و برای راحت زندگی کردن مشکلی نداشته باشید

باید بپذیرید مخالفت شما با خانواده شوهر نمیتونه تغییری ایجاد کنه جز اینکه ایجاد حساسیت کنه

اگر بتونید این کار رو انجام بدید مسلم بدونید میتونید موقعیت مناسب تری در خانواده شوهر برای خودتون داشته باشید