نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: رابطه پنهانی شوهر

1535
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15728
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه پنهانی شوهر

    سلام من نمیدونم این تایپک رو تو بخش درست زدم یا نه ولی احساس کردم به این بخش بیشتر می خوره
    مشکلی که می خوام بازگو کنم مشکل خودم نیست و مشکل یکی از بهترین دوستامه که چند سالی از من بزرگتره
    من نوشته رو از زبون خودش که برام ایمیل کرده می نویسم بنا به دلایلی نخواسته خودش اینجا عضو بشه .
    پس اگه میشه مثل همیشه با مشاوره های مفیدتون کمک حال دوست منم باشید ممنون .


    « سلام اسم من صدفه و 22 سال دارم و دانشجوی رشته ی پرستاری هستم . من به مدت چند ماهه که ازدواج کردم و قبل از اون به مدت 6 ماه نامزد بودم . شوهرم رو واقعا دوست دارم ولی مشکلی که الان برام پیش اومده باعث شده که دیگه نتونم تو روش نگاه کنم . به خواست و علاقه ی خودم ازدواج کردم و قبل از ازدواج با شوهرم دوست بودم . توی دورانی که دوست بودیم هیچ خطایی ازش ندیدم نهایتش این بود که دیگه دستمو بگیره ولی چیزی دیگه ای ازش ندیدم که بخوام برداشتی ازش بکنم چون دوستش داشتم و واقعا بهش علاقه داشتم به خواستگاریش جواب مثبت دادم و تقریبا 6 ماه نامزد بودیم . توی این مدت خیلی بهم نزدیک تر شدیم ولی خب بازم حد و حدودی که باید رعایت می کردیم شکسته نشد . تمام این مدت خوش و خرم بودیم با هم . الان به یک سال هم نکشیده که سر خونه و زندگی خودمونیم و دو ماه پیش که از دانشگاه اومدم دیدم یه دختر جوان جلوی خونمونه . وقتی جلو رفتم و ازش پرسیدم که با کسی کار داره و این حرفا به من گفت که دوست دختر قبلی شوهرم بوده . خب زیاد جا نخوردم چون میدونستم شوهرم قبل از من با دخترای دیگه هم دوست بوده ولی وقتی برگشت گفت که تا کجا ها با شوهرم پیش رفته هم جا خوردم و هم نتونستم باور کنم چون ادعا داشت که از شوهر من حامله شده و بنا به دلایلی بچه سقط شده . اولش باورم نشد چون فکر می کردم می خواد زندگیم رو بهم بزنه و از این حرفا ولی وقتی از شوهرم پرسیدم با سکوتش مهر تایید زد به حرفای اون دختر . گفت که می خواسته بهم بگه ولی ترسیده از دستم بده و از این جور حرفا. اولش کلی گریه کردم و خواستم برم خونه پدرم چون واقعا باورم نمیشد شوهرم همچین کاری کرده باشه ولی واقعا روم نمیشد برم خونه پدرم چون نمیدونستم چی باید بگم . خونه پدرم نرفتم ولی توی این دوماه شاید بیشتر از 10 کلمه بیشتر با شوهرم حرف نزدم . چند بار ازش خواستم که توافقی جدا بشیم ولی قبول نکرد و رفتار تندی از خودش نشون داد با اینکه هنوزم همون حس قبل رو بهش دارم و واقعا دوستش دارم ولی نمی تونم این چیزی که الان فهمیدم رو هم نادیده بگیرم . چون من خودم به این جور اصول خیلی پایبند بودم و فکر می کردم این مسائل فقط واسه فیلماست . خواهش می کنم یکی به من بگه چیکار کنم ؟ من نمی تونم به دوری از شوهرم فکر کنم ولی از طرفی هم اعتمادم بهش کلا از بین رفته من تو دورانی که می شناختمش ازش خطایی ندیدم و طبق گفته ی خودش فقط با همون دختر خانومی که نمیدونم چرا یدفعه اومد زندگی منو خراب کرد و رفت بوده و تا این حد پیش رفته . ببخشید که طولانی شد و امیدوارم که بخوندیش . خانوما خواهش بگن اگه جای من بودن چه واکنشی نشون میدادن ؟
    ویرایش توسط Atefeh22 : 05-05-2015 در ساعت 08:37 PM

  2. 2 کاربران زیر از Atefeh22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Atefeh22 نمایش پست ها
    سلام من نمیدونم این تایپک رو تو بخش درست زدم یا نه ولی احساس کردم به این بخش بیشتر می خوره
    مشکلی که می خوام بازگو کنم مشکل خودم نیست و مشکل یکی از بهترین دوستامه که چند سالی از من بزرگتره
    من نوشته رو از زبون خودش که برام ایمیل کرده می نویسم بنا به دلایلی نخواسته خودش اینجا عضو بشه .
    پس اگه میشه مثل همیشه با مشاوره های مفیدتون کمک حال دوست منم باشید ممنون .


    « سلام اسم من صدفه و 22 سال دارم و دانشجوی رشته ی پرستاری هستم . من به مدت چند ماهه که ازدواج کردم و قبل از اون به مدت 6 ماه نامزد بودم . شوهرم رو واقعا دوست دارم ولی مشکلی که الان برام پیش اومده باعث شده که دیگه نتونم تو روش نگاه کنم . به خواست و علاقه ی خودم ازدواج کردم و قبل از ازدواج با شوهرم دوست بودم . توی دورانی که دوست بودیم هیچ خطایی ازش ندیدم نهایتش این بود که دیگه دستمو بگیره ولی چیزی دیگه ای ازش ندیدم که بخوام برداشتی ازش بکنم چون دوستش داشتم و واقعا بهش علاقه داشتم به خواستگاریش جواب مثبت دادم و تقریبا 6 ماه نامزد بودیم . توی این مدت خیلی بهم نزدیک تر شدیم ولی خب بازم حد و حدودی که باید رعایت می کردیم شکسته نشد . تمام این مدت خوش و خرم بودیم با هم . الان به یک سال هم نکشیده که سر خونه و زندگی خودمونیم و دو ماه پیش که از دانشگاه اومدم دیدم یه دختر جوان جلوی خونمونه . وقتی جلو رفتم و ازش پرسیدم که با کسی کار داره و این حرفا به من گفت که دوست دختر قبلی شوهرم بوده . خب زیاد جا نخوردم چون میدونستم شوهرم قبل از من با دخترای دیگه هم دوست بوده ولی وقتی برگشت گفت که تا کجا ها با شوهرم پیش رفته هم جا خوردم و هم نتونستم باور کنم چون ادعا داشت که از شوهر من حامله شده و بنا به دلایلی بچه سقط شده . اولش باورم نشد چون فکر می کردم می خواد زندگیم رو بهم بزنه و از این حرفا ولی وقتی از شوهرم پرسیدم با سکوتش مهر تایید زد به حرفای اون دختر . گفت که می خواسته بهم بگه ولی ترسیده از دستم بده و از این جور حرفا. اولش کلی گریه کردم و خواستم برم خونه پدرم چون واقعا باورم نمیشد شوهرم همچین کاری کرده باشه ولی واقعا روم نمیشد برم خونه پدرم چون نمیدونستم چی باید بگم . خونه پدرم نرفتم ولی توی این دوماه شاید بیشتر از 10 کلمه بیشتر با شوهرم حرف نزدم . چند بار ازش خواستم که توافقی جدا بشیم ولی قبول نکرد و رفتار تندی از خودش نشون داد با اینکه هنوزم همون حس قبل رو بهش دارم و واقعا دوستش دارم ولی نمی تونم این چیزی که الان فهمیدم رو هم نادیده بگیرم . چون من خودم به این جور اصول خیلی پایبند بودم و فکر می کردم این مسائل فقط واسه فیلماست . خواهش می کنم یکی به من بگه چیکار کنم ؟ من نمی تونم به دوری از شوهرم فکر کنم ولی از طرفی هم اعتمادم بهش کلا از بین رفته من تو دورانی که می شناختمش ازش خطایی ندیدم و طبق گفته ی خودش فقط با همون دختر خانومی که نمیدونم چرا یدفعه اومد زندگی منو خراب کرد و رفت بوده و تا این حد پیش رفته . ببخشید که طولانی شد و امیدوارم که بخوندیش . خانوما خواهش بگن اگه جای من بودن چه واکنشی نشون میدادن ؟

    دوست عزیز وقتی سابقه رفتارش با شما خوب بوده پس نمیتونید با گفته های یک فرد زندگی خودتون رو نابود کنید

    بقول قدیمیا که میگفتن با یک گل بهار نمیاد

    بهتره آرام باشید و سعی کنید بهش یک فرصت دوباره بدید

    اگر مشکلی در کار باشه مسلما" در آینده ای نه چندان دور خودش رو به شما نشون میده
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 4 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6722
    نوشته ها
    77
    تشکـر
    0
    تشکر شده 34 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    عزیزم اون واسه گذشته بوده و اون موقع تو تو زندگیش نبودی ، دوست عزیز ی فرصت به عشق و زندگیت بده
    وقتی اون اشتباهش رو قبول داره پس هیچوقت دیگه تکرارش نمیکنه
    تو شوهرتو دوس داری پس نباید بزاری ی نفر بیاد و زندگیت رو بهم بریزه از کجا معلوم شاید تنها قصد اون خانوم همین بوده؟

  6. 6 کاربران زیر از مرسده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15307
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    1,185
    تشکر شده 204 بار در 134 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    سلام
    مهم اينه ک رفتارش با شما چطور بوده.و اينکه الان با شماست.سعي نکنيد تو بشقاب گذشته قاشق بزنيد و زير و روش کنيد تا ي لقمه بدمزه رو دراريد.گذشته تموم شد.بيخيال.اينکه فکرتون ناراحت شده حق داريد،ولي کنترل کنيد احساستون رو.اصلا نبايد بروي شوهرتون مياورديد حالام ک بهش گفتيد،جدي باهاش صحبت کنيد و بگيد بخاطر عشقمون ادامه ميدم چون مربوط ب گذشته ست و الان مهمه.
    ي نکته ديگه.با خودتون فک نکرديد اون خانوم چرا اومد اينارو گفت و رفت!؟!؟قصدش فقط جدايي شما بوده ک بعد خودش صاحب شوهرتون شه.پس اين حرفهاي خاله زنکي رو بندازيد دور
    موفق باشيد

  8. 4 کاربران زیر از atoosa66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15307
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    1,185
    تشکر شده 204 بار در 134 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    شما اسم تاپيک رو ي جوري انتخاب کرديد ک انگار در حال حاضر شوهرتون با يکي ديگست!!!!
    اصلا بهش فک نکنيد.با محبت کردن فراموش کنيد

  10. 3 کاربران زیر از atoosa66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    سلام
    به نظر من اون گذشته شوهرش هستش
    و اون خانم برای شوهر شما فقط و فقط یه هوس بوده
    و شک نکن که عاشق تو شده اگه تو هم مس اون خانم بودی براش چندین بار باهات رابطه قبل ازدواج برقرار میکرد
    این خانم مال قبل اشنایی شما با همسرتون

    خب کاملااا مشخص این خانم خیلییی به شما حسودی کرده
    به این که میبینه شوهرتون عاشقانه شمارو دوس داره
    و برای بهم زدن رابطه شما اینکار و کرده. حسادت کرده

    شما هم با اینکارتون که میخواید ازش جدا بشید فقط دارید دل اون خانم خوش میکنید

    به نظر من بذارش کنار همین امشب با شوهرت صحبت کن و ازش بخواه که کمکت کنه که این مسئله کم رنگ بشه و از همین امشب زندگی دوباره با همسرت بساز

    شک ندارم شوهرتون عاشق شماست مسلما کسی دوس نداره عشقشو از دست بده واسه همین سوکوت کرده

    شمااگه باور کنی که خیلی شوهرت دوستت داره و شما هم دوستش داری. دیگه گور بابای گذشته

    اسمش روشه گذشته اصلا ربطی به اینده نداره

    فقط باور داشته باش که شوهرت دوستت داره کم کم برات بی اهمیت میشه بهت قول میدم
    نذار با دعوا و جدایی اون زن خوشحال شه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  12. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12485
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    210
    تشکر شده 88 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    اگه میگی از وقتی با تو بوده راهش درست بوده پ خودتو اذیت نکن عزیزم
    سعی کن نامحسوس رفتاراشو زیر نظر بگیری که خیالت راحت شه الان دیگه کار اشتباهی نمیکنه
    ولی فک کن مردای دیگه قبل ازدواجشون شاید خیلی روابط جنسی داشته باشن ولی کسی نمیفهمه
    آروم باش عزیزم
    امضای ایشان
    در مقایسه با انسانهای سخت و روزهای سخت
    این
    انسانهای سختن که میمونن
    نه روزهای سخت

  14. 2 کاربران زیر از mahtab1366 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    دوستان خوب جواب دادن منم باهاشون موافقم

    قصد قضاوت در مورد رفتار گذشته فردی رو ندارم اما فقط میدونم اگه شخصی از اشتباهاتش درس بگیره میشه بهش اعتماد کرد .

    اگه اون خانوم این پست رو میخونن و دنبال بهتر شدن زندگیشون باشن خوندن این پست میتونه براشون مفید باشه : http://forum.moshaver.co/f125/%D8%A8...-%D8%9F-15413/

  16. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15728
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    دوستان عزیز بی نهایت ممنونم که کمک کردین
    صدف عزیزم ازتون خیلی ممنونه
    امیدوارم حرفاتون روش اثر بذاره و زندگیش رو سر هیچ و پوچ خراب نکنه

  18. کاربران زیر از Atefeh22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Atefeh22 نمایش پست ها
    دوستان عزیز بی نهایت ممنونم که کمک کردین
    صدف عزیزم ازتون خیلی ممنونه
    امیدوارم حرفاتون روش اثر بذاره و زندگیش رو سر هیچ و پوچ خراب نکنه

    اوهم دقیقا
    بهش بگو هرکسی ممکنه از راه برسه و زندگی شماروبخواد بهم بزنه نباید به این سادگیا کوتاه امد

    امیدوارم به زندگیش ادامه بده و با عشق همسرش گذشته روفراموش کنه خوشبخت شه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  20. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15728
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه پنهانی شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    اوهم دقیقا
    بهش بگو هرکسی ممکنه از راه برسه و زندگی شماروبخواد بهم بزنه نباید به این سادگیا کوتاه امد

    امیدوارم به زندگیش ادامه بده و با عشق همسرش گذشته روفراموش کنه خوشبخت شه
    خیلی ممنون بازم که کمک حالش بودید

  21. کاربران زیر از Atefeh22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا انگشت توی دماغ خود می کنیم؟
    توسط شهرام2014 در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-09-2015, 02:03 PM
  2. حرف توی ذهنم نمی آید
    توسط elisakhanoom در انجمن اختلال رشد سیستم عصبی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 10-20-2014, 03:48 PM
  3. حرف توی ذهنم نمی آید
    توسط elisakhanoom در انجمن تیپ های شخصیتی بیمارگونه
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-19-2014, 04:18 PM
  4. توی انتخاب رشته دچار سردرگمی شدم!
    توسط kimi*ya در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-19-2014, 09:46 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد