نوشته اصلی توسط
مرسده
سلام دوستای گلم.
دوباره ی مشکل دارم که از شما دوستای گلم میخوام راهنماییم کنین.
همنطور که گفتم 26 سالمه و مطلقه هستم و ی دختر 6 ساله هم دارم ، 2 خواستگار داشتم و با راهنایی های شما یکی رو انتخاب کردم .
اونم از زنش جدا شده و 2 تا بچه داشته که اونا رو سپرده به مادرشون.
ایشون با داداش بزرگترش اومدن خواستگاری (مامان باباش فوت شدن) و چند باری هم رو دیدیم و با هم بیرون رفتیم
البته من شناخت زیادی از ایشون ندارم ولی بنظر میاد آدم قابل اعتمادی باشه ولی بازم با این وجود و اتفاقهای که تو جامعه رخ میده من نمیتونم به آسونی بهش اعتماد کنم.
اون من رو خیلی دوس داره ولی ی درخواستی از من داره که همین باعث میشه اعتماد من بهش کم بشه.
اون میخواد ما الان هم (یعنی قبل از عقد) با هم رابطه داشته باشیم ، میگه من رو خیلی دوس داره و حسش بهم زیاده و دوس داره از الان کامل مال اون باشم همه جوره.
ولی من میگم این چه دوس داشتنی هست که از من قبل از عقد این چیز رو میخوای ؟
میگه پس از کی بخوام من و تو الان نامزدیم و خانواده هامون هم راضین وقصدمون ازدواج هست دوس دارم نیازم رو با تو برطرف کنم ن اینکه برم ی جا دیگه میگه تا قبل از اومدن من خودشو کنترل میکرده تا به گناه مرتکب نشه ولی الان که من رو داره دیگه نیازی نیست که بخواد جلو خودشو بگیره و میخواد من نیازشو برآورده کنم.
ولی من هنوز بهش اعتماد ندارم که واقعا ما باهم ازدواج میکنیم یا نه؟؟؟؟
حتی یه روز باه بیرون رفتیم و اونم موقعیتش رو داشت که بخواد از من سو استفاده کنه ولی اینکار رو نکرد و گفت من تو رو واسه همیشه میخوام ن واسه ی بار . واسه مردا تحمل این خیلی سخته ولی با این وجود از خواسته خودش گذشت و نزاشت من ناراحت بشم.
ما قراره تیر ماه عقد کنیم من بهش میگم تا اون موقع صبر کن ولی اون میگه نمیتونه و تحملش براش سخته .
دوستان من موندم چیکار کنم ؟
چی درسته و چی غلط منم دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم و میدونم این درخواست عاقلانه نیست. بهم بگید چیکار کنم. ؟؟؟؟؟؟
مرسی.