ویرایش شد...!
خیانت شوهرم
ویرایش شد...!
ویرایش توسط aaxito : 05-18-2015 در ساعت 12:59 AM
خب دیگه لج ولج بازی شده
همونطور که شما با اون اقا در ارتباط بودید و قسد خیانت نداشتید
شوهرتون هم همین فکر ومیکنه
شما هم همسرتون ببرید مشاور حضوری
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
نه همسرم اصلا تو این خط ها نیست که بخواد تلافی کنه.حتی تو این مدت طبق توصیه مشاور یک بار هم به روم نیاورده بود
ولی اخه اون رابطه ش یه جور دیگه ست.اصلا نمیتونم هضمش کنم.ضمن اینکه زیر بار نمیده توضیح بده
درود این دردوحالت میشه استنباط کرد
یکی اینکه دارن با نقشه ایی ارتباط شما درفیس و یک نوع هشدار میدن و مفابله ب مثل تا درک کنید قضیه رو - دوم باعدم توجه کمبود و مشکلی دچار خلا شدند و دارن ارتباطی نو شکل میدن یاهمون خیانت کلامی
درمورد اینکه دارن میگن اگر مخاطب هم زن باشه حلالمه بعید میدونم زن گرفته باشند چون میگید درزندگی باتون راضیند وشاید یکی از محارم خانواده اشون باشند مخاطب مقابل جهت همون موردبالا که گفتم بهر حال نیاز به بررسی وتوجه بیشتر شما هست .
میطلبه توجهتون به زندگی ودیدتون رو نسبت به این دنیای دیچیتال کمی عوض کنید وبار دیگر درکمال ارامش زندگیتون روباهم بررسی وبرای ضعف ونقاط اسیب پذیری چاره ای بیندیشید .
باتوافق ومهربانی قضیه روحل کنید وهردو باهم ب یک مشاورخوب حضوری برید- وبا تکنیک وراهنماییشون بنیان زندگیتون رو مستحکم تر کنید. سوال یا مورد خاصی بود درخدمتتونم
..........پست تکرار در ارسال ویرایش شد
ویرایش توسط Dr . Security : 05-17-2015 در ساعت 12:18 PM
ممنون از راهنماییتون
اخه اون زمانی که همسرم رابطه منو فهمید من بهش توضیح دادم که نمیدونستم این مسائل برات مهمه و حالا که فهمیدم این کار ناراحتت میکنه دیگه انجامش نمیدم.چون من خودم رمز ایمیل رو داده بودم به همسرم که اتفاقی چت ها دیده بود و بعد از اون هم کوچکترین موردی از من ندید
اما وقتی من فهمیدم خیلی ناراحت شدم و بهش گفتم چقدر برام سخته.حتی گفتم میرم
بنابراین اگه قصدش تلافی و تنبیه بوده نباید بازم ادامه میداده.ضمن اینکه روی گوشی و لپتاپش رمز گذاشته و هنوز هم درگیرشه
بهرحال درکمال ارامش باهم صحبت کنید واین مورد رو حلش کنید.
و توجه داشته باشید شک خوره زندگی وبد بینی هم وافقید تبدیل به همین سردی وفاصله ومشاجره ومقابله ولج مخاطبتون میشه که الان شاهدید.
هرگونه مقابله وتهدید ویا جدایی ممکنه کارتون روبدتر کنه ریشه مشکل رادریابید وبا مشاوره مشکلتون رو حل وفصل کنید وبرای بقای زندگیتون تلاش کنید
براتون ارزوی موفقیت دارم
واقعا ممنون از وقتی که گذاشتین
ان شالله خیلی زود حل بشه
برامون دعا کنین.بازم تشکر
سلام.
ببینید ارتباطی که شما داشتید و منجر به ازدواجتون شده بلاخره این مشکلات رو هم داره.
نمی خوام شماتت کنم اما این نوع ازدواج یک مقدار شکاک بودن بین طرفین ایجاد میکنه و این طبیعی هم هست.
با این حال خانم محترم بدون اینکه مطمئن بشید، ویروس شک رو به خودتون راه ندید.
اول مطمئن بشید و در اون زمان دنبال راه کاری بگردید.
مثلا میتونید شما هم برای ایشون یک وقت مشاوره بگیرید و ببریدش مشاوره.
و این شک ها فقط و فقط ریشه ی اصلی به نوع آشنایی شما بر میگرده.
و صد البته ارتباطی که شما داشتید هر چقدر هم بی قصد و غرض بوده باشه تخم شک رو بیشتر کردید.
اما با شفاف سازی در ارتباط هاتون میتونید این رابطه رو سم زدایی کنید.
و از ایشون هم بخواید باهاتون شفاف تر باشه.
امید وارم زندگیتون شاد بشه
خیلی ممنون از کمکتون
ولی چطور میشه که در طول سه سال اثر نوع اشنایی مون رو در همسرم ندیده باشم و حالا اینجوری بخواد بکنه
من تو این سه سال هر وقت از خاطرات قبل ازدواجمون یعنی اشنایی نتی مون حرف میزدم حرفم دوست نداشت و خیلی اوقات میگت اصلا چیزایی رو که تعریف میکنم یادش نمیاد
از یه طرفی هیج جوری نمیتونم مطمئن شم طرفم چه جنسیتی داره و از یه طرفی خودمم نمیتونم اروم کنم.و اصلا موندم چجوری دوباره ارتباط بگیرم با شوهرم یا ازش بخوام برام توضیح بده
نوشته اصلی توسط aaxito
سلام روزتون بخیر
من 3 سال هست که ازدواج کردم.اشنایی م با همسرم از طریق فیسبوک بود
کلا جفتمون خیلی تو فضاهای مجازی فعال بودیم.بعد از ازدواجم رابطه م با دو تا از اقایون ادد لیستم در حد چت های روزمره و معمولی ادامه داشت.2سال بعد از ازدواجم همسرم متوجه شد بعد از کلی ناراحتی که البته به روی من نیاورد دلیلش رو و بعدها فهمیدم تو اون مدت دنبال صحت ماجرا بوده و پیدا کردن مشاور.دقیقا همون زمانی بود که دنبال خونه میگشتیم برای شروع زندگی مشترکمون.بازم با اون حال که من هنوز دلیلش رو نمیدونستم میومد دنبالم و میرفتیم دنبال خونه.تا اینکه یه روز منو به هوای بازار برد بیرون که سر از مرکز مشاوره در اوردم و اونجا برام وقت گرفته بود.مشاور تنها منو خواست و بهم توضیح داد همسرم متوجه رابطه م شده و ناراحته.بماند که اون مشاور چقدر با من بد رفتاری کرد و بعدش هم جلوی همسرم منو خورد کردکه ضربه روحی بدی خوردم و بعد از اون تنهایی پیش چند تا مشاور رفتم تا اروم شم ولی نشد.از همسرم عذرخواهی کردم و گفتم یه لحظه قصد خیانت نداشتم.که البته از چت ها هم مشخص بود.ما حرف خاصی نمیزدیم که جای شک بمونهحالا تقریبا 6ماه از خونه داری م میگذره.چند روزی بود همسرم به شدت مشغول گوشیش بود.یه روز صبح گوشیشو چک کردم(میدونم کار بدی بود) و دیدم داره با یکی چند روزی هست چت میکنه.پیاماشو خوندم اما یه سره به هم میگفتن شما.شک کردم و تا جایی خوندم که دیدم یه جاش لفظ خانومی رو به کار برده(همسرم براش نوشته بود:"این همون پیام خودته خانمی" یا "تو عالی هست")ناشی گری کردم و به روش اوردم.خیلی ناراحت شد و بهم گفت که اون یا مرد هست یا اگر زن هست حلال منه که بهش اینجوری گفتم!
نه زیر بار میرفت که اون خانمه و نه زیر بار میرفت که گناه و خیانتی کرده و همش میگفت نیازی به توجیه نیست.حتی تهدید به رفتن کردم اما بازم جلو مو نگرفت.
فرداش ازش عذرخواهی کردم و باهم اشتی کردیم.بازم که گوشیشو چک کردم دیدم باهم چت میکنن ولی همسرم پاک میکنه دیگه.دیشب دیدم همسرم یه پیام شعر گذاشته براش و اونم جواب میداد و هنوز در ارتباطن.از یه طرفی مطمئن نیستم خانم باشه.از یه طرفی نمیتونم با چت هایی که خوندم باور کنم اون زن نیست.از یه طرف علی رغم اینهمه ناراحتی همسرم هنوز باهاش رابطه داره.و از طرفی همسرم ادعا میکنه اگر اون زن باشه حلالشه.همه اینا منو داغون میکنه.در ظاهر باهم اشتی هستیم و همسرم مثل سابق بهم ابراز علاقه میکنه ولی من نمیتونم حتی دستمو بهش بزنم.دلم اروم نمیگیره
دوست عزیز در این شرایط بسیار سخته که بفهمید طرف مقابل ایشون زن هست یا مرد ...
اگر در گفتن عجله نکرده بودید میتونستید از این موضوع با اطلاع بشید
به هرحال باید با صحبت کردن در این خصوص از همسرتون بخوایت که برای اینکه زندگی روند عادی خودش رو داشته باشه
در جلب اعتماد همدیگه تلاش کنید و گرنه با این شک و تردیدی که وجود داره زندگی مشترک شما دوام نخواهد آورد
یا باید این شرایط رو بدون کم کاست پذیرفت یا اینکه برای رفع سوء تفاهمات تلاش کرد
خـــــدانـگهــــــدار
سلام روزتون بخیر
من 3 سال هست که ازدواج کردم.اشنایی م با همسرم از طریق فیسبوک بود
کلا جفتمون خیلی تو فضاهای مجازی فعال بودیم.بعد از ازدواجم رابطه م با دو تا از اقایون ادد لیستم در حد چت های روزمره و معمولی ادامه داشت.2سال بعد از ازدواجم همسرم متوجه شد بعد از کلی ناراحتی که البته به روی من نیاورد دلیلش رو و بعدها فهمیدم تو اون مدت دنبال صحت ماجرا بوده و پیدا کردن مشاور.دقیقا همون زمانی بود که دنبال خونه میگشتیم برای شروع زندگی مشترکمون.بازم با اون حال که من هنوز دلیلش رو نمیدونستم میومد دنبالم و میرفتیم دنبال خونه.تا اینکه یه روز منو به هوای بازار برد بیرون که سر از مرکز مشاوره در اوردم و اونجا برام وقت گرفته بود.مشاور تنها منو خواست و بهم توضیح داد همسرم متوجه رابطه م شده و ناراحته.بماند که اون مشاور چقدر با من بد رفتاری کرد و بعدش هم جلوی همسرم منو خورد کردکه ضربه روحی بدی خوردم و بعد از اون تنهایی پیش چند تا مشاور رفتم تا اروم شم ولی نشد.از همسرم عذرخواهی کردم و گفتم یه لحظه قصد خیانت نداشتم.که البته از چت ها هم مشخص بود.ما حرف خاصی نمیزدیم که جای شک بمونهحالا تقریبا 6ماه از خونه داری م میگذره.چند روزی بود همسرم به شدت مشغول گوشیش بود.یه روز صبح گوشیشو چک کردم(میدونم کار بدی بود) و دیدم داره با یکی چند روزی هست چت میکنه.پیاماشو خوندم اما یه سره به هم میگفتن شما.شک کردم و تا جایی خوندم که دیدم یه جاش لفظ خانومی رو به کار برده(همسرم براش نوشته بود:"این همون پیام خودته خانمی" یا "تو عالی هست")ناشی گری کردم و به روش اوردم.خیلی ناراحت شد و بهم گفت که اون یا مرد هست یا اگر زن هست حلال منه که بهش اینجوری گفتم!
نه زیر بار میرفت که اون خانمه و نه زیر بار میرفت که گناه و خیانتی کرده و همش میگفت نیازی به توجیه نیست.حتی تهدید به رفتن کردم اما بازم جلو مو نگرفت.
فرداش ازش عذرخواهی کردم و باهم اشتی کردیم.بازم که گوشیشو چک کردم دیدم باهم چت میکنن ولی همسرم پاک میکنه دیگه.دیشب دیدم همسرم یه پیام شعر گذاشته براش و اونم جواب میداد و هنوز در ارتباطن.از یه طرفی مطمئن نیستم خانم باشه.از یه طرفی نمیتونم با چت هایی که خوندم باور کنم اون زن نیست.از یه طرف علی رغم اینهمه ناراحتی همسرم هنوز باهاش رابطه داره.و از طرفی همسرم ادعا میکنه اگر اون زن باشه حلالشه.همه اینا منو داغون میکنه.در ظاهر باهم اشتی هستیم و همسرم مثل سابق بهم ابراز علاقه میکنه ولی من نمیتونم حتی دستمو بهش بزنم.دلم اروم نمیگیره
دوست عزیز در این شرایط بسیار سخته که بفهمید طرف مقابل ایشون زن هست یا مرد ...
اگر در گفتن عجله نکرده بودید میتونستید از این موضوع با اطلاع بشید
به هرحال باید با صحبت کردن در این خصوص از همسرتون بخوایت که برای اینکه زندگی روند عادی خودش رو داشته باشه
در جلب اعتماد همدیگه تلاش کنید و گرنه با این شک و تردیدی که وجود داره زندگی مشترک شما دوام نخواهد آورد
یا باید این شرایط رو بدون کم کاست پذیرفت یا اینکه برای رفع سوء تفاهمات تلاش کرد
خـــــدانـگهــــــدار
Salam man chetor mitonam ba modire sayt dar ertebat basham?
درود مدیر سایت که یک پیام بالاتر از شما تاپیکو جواب دادند -شما تاپیک بزنید درصورت مقدور ومعقول بودن مدیر جوابگوهستن برا یمشاوره آنلاین هم شماره هایی هست میدن خدمتتون
درخدمیتم یاحق
تنها راه ارتباطی شما با همسرتون اعتماد هست ، باید دنیال جلب اعتماد هم باشین ، و اینکه نباید دیگه توو همچین فضاهایی باشین. شوهر شما ب نوعی داره جبران کار شما رو میکنه ولی اگه اعتمادش کاملا بهتون برگرده دیگه این کار رو نخواهد کرد.با طمئنینه باهاشون حرف بزنین واسه این مشکل وقت بذارین و با حوصله برخورد کنین ، محبتتاتون رو بیشتر کنین ک بفهمه همه ی زندگیتون ایشون هستن، محبت جواب همه چی رو میده اما یادتون نره ک اعتماد بهش بدین
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
