نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: ناراحتی از رفتار خانواده همسر

1087
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16492
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    ناراحتی از رفتار خانواده همسر

    سلام، وقت بخیر ممنون از سایت خوبتون، من به تازگی با این سایت آشنا شده ام. امیدوارم با یاری خداوند همواره موفق باشید.

    در صورت امکان خواهش می کنم در خصوص مشکل زیر مرا راهنمایی کنید.
    بعضی مواقع برای فرد این امکان وجود ندارد که افرادی را که مسبب خشم وی هستند کنار بگذارد، مثل خانواده همسر، از زمانی که ازدواج کردم همواره سعی داشتم به آنها احترام بگذارم. اما بیشتر مواقع از رفتارهای من سوء استفاده کرده اند و سعی کرده اند مرا کوچک کنند. در این مدت انقدر استرس و فشار به من وارد کرده اند که مدام از این نگرانم که نکند دوباره خانواده همسرم به خصوص مادرشان از من ناراحت باشند. این استرس سبب حساس شدن بیش از حد من در محیط خانه و ایجاد تنش های زیادی بین من و همسرم شده است. نمی دانم چه باید بکنم که رفتارهای خانواده همسرم برایم مهم نباشد. هر وقت مسأله ای خلاف میل آنها باشد با سردی برخورد و اخم کردن در جمع خانواده مرا می رنجانند. من هم که نمی دانم با آنها چطور برخورد کنم، ناراحتی و رنجش خاطر خود را در خانه با همسرم در میان می گذارم و نتیجه چیزی جز آسیب رسیدن به رابطه من و همسرم نیست. لطفا مرا راهنمایی کنید.
    متشکرم

  2. کاربران زیر از رویا94 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناراحتی از رفتار خانواده همسر

    درود به مشاورخوش اومدید اولا موارد مشابه شما بارها درانجمن پاسخ داده شده دوست عزیز
    گزینه سرچ وجستجو دربالای انجمن برای هیمن مورد هست
    موضوع ومشکل مورد نظرتون رو وارد وجستجو کنید قطعا به جوابتون میرسید
    درضمن بنوعی خودشما متوجه وجوابیتون رو دادید تنش و حساسیت و کنار نیومدنتون با این موضوع رو روابط خانواده وحریم خصوصیتون اثر منفی گذاشته است .
    پس دقت داشته باشید ب نوعی حریم خصصوصی خونواده رو از روابط فامیلی مجزا وحفظ کنید وبا سیاستهای زنانه سعی دربهبود روابط با همسرتون باشید ومسلط وباهم هوشیاری هممیتونید اینمهمه تحمل وتکنیکهای که درانجمن پاسخ داده شده قلق خانواده همسر رو بدست بیارید وباهموفق وبسازید
    وبا همسرتون مهربان باشید تا دچار فاصله وسردی نشدید گله ومقابله ب مثل وبی احترامی کاری جز تنش مجدد وبدتر شدن موضوع نمیشه
    بهرحال مورد فوق بارها درانجمن بحث شده است روابط زن وشوهر و مشکل با خانواده همسر سرچ کنید به جوابتون نرسیدید من درخدمتتونم یاحق

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ناراحتی از رفتار خانواده همسر

    دوست خوبم خود من تا حالا 3 بار به سوالات مشابه شما جواب دادم. چون خود من هم دچار همچین مسائلی بودم، بالاخره بعد از 5 سال تونستم راهشو پیدا کنم.
    اگه واقعا بین شما و همسرتون هیچ مشکل دیگه ای غیر از اخلاق بد خونواده ایشون نیست، افسار زندگیتونو دست اونا ندین.
    به جای ترس از اینکه الان چی راجع به من میگن، چه فکری میکنن، نظرشون درباره من چیه و....
    به این فکر کنین که همسرتون شما رو برای زندگی مشترک انتخاب کرده، پس حتما ویژگی های مثبت زیادی در شما میبینه، پس شما با استرس بیجا، فقط ذهنیت همسرتون نسبت به خودتون رو خراب میکنین. بعد از یه مدت هم میبینین به خاطر عدم اعتماد به نفس تون، همسرتون برای مقابله با استرس و فشار روانی، به خونواده ش پناه برده و عملا شما رو کنار گذاشته.
    پس قبل از اینکه کار به اینجا بکشه، اول باید سعی کنین بعضی مسائل رو وارد زندگیتون نکنین. کم کم به همسرتون نزدیک بشین و با محبت و مهربونی خصوصا کلامی، اعتمادش رو جلب کنید. طوری زندگی کنین که انگار فقط شما و همسرتون تو دنیا هستین. وقتی بتونین روابط تون رو بهبود بدین، خود به خود جایگاه تون پیش خونواده همسرتون هم حفظ میشه و با احترام باهاتون رفتار میکنن.
    اگرم گاهی دلخوری یا بی احترامی از طرف اونا بهتون بشه، همسرتون جلوی خونواده ش وایمیسته.
    پس تنها راه حل اینه که با اعتماد به نفس، یه زندگی عاشقانه برای همسرتون بسازین. اینجوری هیچ کسی و هیچ چیزی نمیتونه زندگیتونو خراب کنه.
    موفق باشین

  5. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ناراحتی از رفتار خانواده همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط رویا94 نمایش پست ها

    سلام، وقت بخیر ممنون از سایت خوبتون، من به تازگی با این سایت آشنا شده ام. امیدوارم با یاری خداوند همواره موفق باشید.

    در صورت امکان خواهش می کنم در خصوص مشکل زیر مرا راهنمایی کنید.
    بعضی مواقع برای فرد این امکان وجود ندارد که افرادی را که مسبب خشم وی هستند کنار بگذارد، مثل خانواده همسر، از زمانی که ازدواج کردم همواره سعی داشتم به آنها احترام بگذارم. اما بیشتر مواقع از رفتارهای من سوء استفاده کرده اند و سعی کرده اند مرا کوچک کنند. در این مدت انقدر استرس و فشار به من وارد کرده اند که مدام از این نگرانم که نکند دوباره خانواده همسرم به خصوص مادرشان از من ناراحت باشند. این استرس سبب حساس شدن بیش از حد من در محیط خانه و ایجاد تنش های زیادی بین من و همسرم شده است. نمی دانم چه باید بکنم که رفتارهای خانواده همسرم برایم مهم نباشد. هر وقت مسأله ای خلاف میل آنها باشد با سردی برخورد و اخم کردن در جمع خانواده مرا می رنجانند. من هم که نمی دانم با آنها چطور برخورد کنم، ناراحتی و رنجش خاطر خود را در خانه با همسرم در میان می گذارم و نتیجه چیزی جز آسیب رسیدن به رابطه من و همسرم نیست. لطفا مرا راهنمایی کنید.
    متشکرم
    شاید بهترین فردی که بتونه به شما در این خصوص کمک کنه شوهرتون باشه

    به هر ایشون در این خانواده تربیت شده و رشد پیدا کرده و بهتر میدونه که حساسیت ها در چه زمینه ای قرار داره

    به هر حال با کمی محبت و توجه به حساسیت ها میتونید رابطه خوبی رو با خانواده شوهرتون ایجاد کنید

    اگر بتونید استرس خودتون رو کنترل کنید چون همین استرس میتونه عامل تصمیم گیری های عجولانه باشه

    در ضمن اعتراض شما به شوهرتون در مورد خانواده اش هیچ تاثیری روی درست شدن این روابط نداره و بیشتر اوضاع رو متشنج میکنه

    خودتان را با شرایط وفق دهید: زوج‌ها در اوایل ازدواج اغلب تصور می‌کنند که رابطه شان با خانواده همسر باید یکی از بهترین رابطه‌ها باشد.اما وقتی بچه دار می‌شوند، ناچارا درگیر کارها و وظایف بیشتری می‌شوند و نوع رابطه شان تغییر می‌یابد. در این بین مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها و همچنین دیگر بستگان سعی می‌کنند که بفهمند چگونه می‌توانند خودشان را با این وضعیت وفق دهند.اگر زمانی تعارضی بوجود آمد ، هیچ وقت نگذارید همسرتان احساس کند که باید بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند.

    رازهای خانه را برملا نکنید!: با همسرتان توافق کنید که چه چیزهایی را نباید به خانواده همسرتان بگویید. یادتان باشد که هر خانواده جدیدی رازهای خودش را دارد و برملا شدن این رازها هم استقلال خانواده جدید را زیر سوال می برد و هم راه را برای دخالت خانواده ها باز می کند.

    هرگز نباید مسائل مالی تان را با خانواده همسر در میان بگذارید: زمانی که خانواده همسر سعی می کنند زوج را از لحاظ مالی حمایت کنند یا اهداف مالی در سر دارند، عاقلانه آن است که موضوع را عوض کنیم. مطمئنا در بیشتر موارد خانواده همسر سعی می کنند که به فرزند و یا عروس و دامادشان کمک کنند اما اگر آنها این قصد را داشته باشند که روش زندگی خودشان را بر زندگی فرزندشان پیاده کنند، نشان می دهد که آنها قصد دخالت و فضولی در زندگی شما را دارند. دلیلی ندارد که خانواده ها از فرزندانشان به خاطر نحوه خرج کردن پولشان، یا پس انداز کردن آن یا حتی مقدار درآمد ماهیانه شان عیبجویی کنند. اگر نیاز مبرمی به پول پیدا کردید عاقلانه تر آن است که از افراد دیگری پول قرض بگیرید. بهترین راه این است که برخی مسائل زندگیتان را بین خودتان خصوصی و شخصی کنید و در خانواده های همسرتان نفوذ نکند.

    نظرخواهی نکنید، اگر...: ببینید، والدین همسر یا والدین خودتان چه طور شخصیتی دارند. اگر جنبه این را دارند که فقط در مقام مشورت با آن ها حرف بزنید، خب حرف بزنید اما اگر حس می کنید نظرخواهی کردن مساوی است با در منگنه قرار گرفتن و آن ها نظر رابا دستور اشتباه می گیرند، در کل نظرخواهی نکنید.

    دخالت نکنید!: بله! درست خواندید! بعضی ها درباره مسائل خانواده همسر در ظاهر و باطن دخالت می کنند و بعد راه را برای دخالت متقابل باز نگه می دارند. مثلا می گویند نظرت در مورد این خواستگار جدید چیست؟ این جور وقت ها وسوسه نشوید و بگویید: «هر جور که خودتان صلاح می دانید».


    مراقبت از بچه هایتان را به خانواده همسرتان نسپارید: شاید سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر بچه ها هستند. نگهداری فرزندتان توسط خانواده همسر یک اشتباه بزرگ است.
    حتی اگر آنها صلاحیت و توانایی این کار را داشته باشند اما نگهداری فرزندتان توسط آنها می تواند به یک موضوع ناراحت کننده بین شما تبدیل شود. خانواده همسر پدربزرگ و مادربزرگ هستند نه یک مراقب. اگر پدربزرگ و مادربزرگ ها در نقش یک مراقب باشند آنها می توانند تمام رفتارهای شخصی خودشان را وارد تربیت بچه شما بکنند. در این صورت بچه ها دو سری پدر و مادر خواهند داشت و خانواده همسر هم حق دخالت بیشتری در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند شما دارند.

    نگرانی های خانواده همسر را به مهربانی پاسخ دهید: برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. موارد بسیاری وجود دارد که زن ها توسط مادرشوهرانشان احساس تحقیر و سرزنش می کنند. تنها علت قابل قبول آن حس حسادتی است که در این رابطه وجود دارد.
    بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. حتی اگر رابطه عروس و مادرشوهری بسیار دوستانه باشد، مادرشوهر هر شب با عروس تماس می گیرد تا ببیند عروسش برای دردانه اش بعد از پشت سر گذاشتن یک روز سخت کاری چه غذایی درست کرده است. زیرا او نمی تواند تحمل کند که پسرش بعد از یک روز سخت کاری یک غذای آماده و سطحی بخورد.
    درچنین مواردی بهترین طرز برخورد با مادرشوهر، تشکر کردن از اوست. اجازه دهید هرآنچه که می خواهد انجام دهد، و به یاد داشته باشید که این شما هستید که هر شب همسرتان را در خانه می بینید. اگر او فکر می کند شما تنبلید پس چه کسی کارهای خانه پسرش را انجام می دهد؟ او همسر و فرزند شما را دوست دارد و می خواهد بهترین کارها را برای آنها انجام دهد.


    بدگویی همسرتان را نزد خانواده اش نکنید: قانون بعدی با فامیل شوهر این است که آنها هرگز نباید از رفتارهای همسرمان که برای ما ناخوشایند است آگاه شوند. هرگز.
    پدر و مادرها عیوب فرزندانشان را خوب می دانند، و نیازی به یادآوری آنها نیست. انجام دادن این کار مشکلات عدیده ای را سبب می شود. اگر همسرتان مشکلاتی دارد با دوستانتان در میان بگذارید نه با مادرشوهرتان. زیرا زمانی که مشکلتان با شوهرتان حل شد، هرآنچه که شما درمورد همسرتان با مادرشوهرتان مطرح کردید به خاطرش می ماند. بهترین راه این است که مشکلات زناشویی تان را با دوستانتان و یا غریبه ها مطرح کنید یا در دفتر خاطراتتان یادداشت کنید.


    با خانواده شوهرتان صمیمی شوید: سعی کنید با مادرشوهرتان رابطه مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با همدیگر بگذرانید. اجازه دهید او بفهمد که شما چقدر به نظرات و عقایدش احترام می‌گذارید. مطمئن باشید به حمایت‌های وی نیاز پیدا خواهید کرد.
    خواهر شوهرشما وضعیت خاصی دارد. کسانی که احساس کمبود محبت و توجه می‌کنند معمولا از خودشان مطمئن نیستند. زمانیکه وی راجع به موضوعی حرف می‌زند که شما را ناراحت می‌کند، - سخت است – اما دندان‌هایتان را بهم فشار دهید، لبخند بزنید، و موضوع را عوض کنید.

    به این راه فکر کنید: داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسرتان نعمتی است که در آینده فرزندانتان به شما هم خواهند داد.

  7. کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16492
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناراحتی از رفتار خانواده همسر

    سلام، ممنون از وقتی که گذاشتید
    متأسفانه بعد از 9 سال هنوز نتونستم رابطه صمیمی با خانواده همسرم داشته باشم. البته نه اینکه سعی نکرده باشم. موفق نشدم یا شاید بلد نبودم. مثلاً سعی کردم به طور مرتب بهشون سر بزنم و اگر کاری داشته باشه براش انجام بدم اما هیچ وقت استقبال گرمی ازم نشده. مثلاً حداقل انتظاری که از میزبان میره اینه که در زمان ورود میهمان به استقبالش بره اما مادر همسر من فکر می کنه اگه از روی مبل بلند شه و در رو برام باز کنه بهش بی احترامی میشه. در رو باز میکنه و میره میشینه تا من برم پیشش، اما وقتی خواهر همسرم یا جاریم بخوان بیان به دیدنش، با روی گشاده به استقبالشون میره. (بارها جلوی من این اتفاق افتاده که وقتی ما رفتیم ناراحت نشسته بود و با اومدن اونها همه چیز عوض شد)خوب وقتی رفتار سردش رو در این شرایط دیدم سعی کردم در فواصل زمانی طولانی تر و فقط با همسرم به دیدنش برم. در این حالت هم اخم و تخم میکنه که چرا دیر به من سر می زنین. البته ببشتر مواقع به زبان نمیاره فقط با من حرف نمیزنه و اخم میکنه. بنابراین من واقعاً نمیدونم چیکار کنم؟
    اما با وجود همه این حرفها سعی می کنم با توجه به ندای وجدانم در حقشون خوبی بکنم و انتظار خوبی هم نداشته باشم،به این ترتیب چون توقعی ندارم که مهربونی و خوبی ببینم ناراحت هم نمیشم و با توکل به خدا اوضاع بهتر میشه.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سلام به نظرتون علت خجالتی شدن یا خجالتی موندن یه نفر چیه ؟
    توسط mosbat در انجمن خودکشی، ناامیدی و یاس
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 01-20-2014, 12:29 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد