نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: پرخاشگری

1134
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16667
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پرخاشگری

    من ی دختر 14 ساله ام که حتی پدرمم مشاوره اما هیچ وقت نتونستم باهاش حرف بزم هعی
    من ناخود اگاه رفتارای عجیبی ازم سر میزنه پرخاشگری میکنم خیلی زود عصبی میشم .همیشه ناخود اگاه رفتار هایی انجام میدم که تو عرف و جامعه یجورایی خوب به نظر نمیاد .دعوا میکنم با همکلاسیام و از اینکه ازم کتک خوردن و شاید درد بکشن ناراحت نمیشم نسبت به رفتارام کنترل ندارم و گاهی اوقات حرف های ازار دهنده ای میزنم که اطرافیانم رو به شدت ناراحت میکنه
    من چمه؟

    +++
    اهم فیلم نیس نه بد بختی ماست
    اقوی مشاور
    فقط از دست این جمله ی (تو فرق داری خستهام) دیگه نمیخوام اینطور باشم
    بابام گاهی بم میگه اتنی شسورا نمیدونم انتی سشمورال یه چیزی تو این مایه ها پووووف
    میبینی اینم تو اتنی داری
    چرا همه میگم من ضدم؟نمیخوام دیگه اینو بشنوم
    شما اینو نگید باشه؟
    ویرایش توسط hsh : 05-25-2015 در ساعت 12:25 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : پرخاشگری

    نقل قول نوشته اصلی توسط hsh نمایش پست ها
    من ی دختر 14 ساله ام که حتی پدرمم مشاوره اما هیچ وقت نتونستم باهاش حرف بزم هعی
    من ناخود اگاه رفتارای عجیبی ازم سر میزنه پرخاشگری میکنم خیلی زود عصبی میشم .همیشه ناخود اگاه رفتار هایی انجام میدم که تو عرف و جامعه یجورایی خوب به نظر نمیاد .دعوا میکنم با همکلاسیام و از اینکه ازم کتک خوردن و شاید درد بکشن ناراحت نمیشم نسبت به رفتارام کنترل ندارم و گاهی اوقات حرف های ازار دهنده ای میزنم که اطرافیانم رو به شدت ناراحت میکنه
    من چمه؟




    دوست عزیز مشخصه که شما از این پرخاشگری یه جور مبارزه منفی برای تخلیه ناراحتی خودتون استفاده میکنید


    رفتارهای پرخاشگرانه ممکن است به شکل های مختلفی جلوه گر شود از قبیل: آزار و اذیت دیگران، کتک زدن، شکستن، پاره کردن وسایل و لوازم منزل، به دیگران دشنام دادن، مخالفت، پرت کردن اشیاء و لوازم، تمسخر، تحقیر دیگران، بی ادبی، پایکوبی،


    غرغرکردن، فریاد زدن و گاهی نیز به صورت انزوا و سکوت یا در خود فرورفتن همراه با بغض کردن، غذا نخوردن یا گریه کردن و ... بعضی از نوجوانان و جوانان نیز با بلند کردن موهای خود، کتک زدن خود، کوبیدن سر به دیوار و یا به جای زنگ زدن برای ورود به منزل با استفاده از مشت و لگد، پرخاشگری خود را ابراز می کنند.

    ویژگی های نوجوانان پرخاشجو
    نوجوانان پرخاشجو معمولاً همزمان ممکن است چند عامل از عوامل زیر را دارا باشند:
    1- همانند سازی یک رفتار پرخاشگرانه که می تواند با توجه به باورهای شخصی و هنجارهای اجتماعی و فردی متفاوت باشد.
    2- رفتار پرخاشگرانه دارای درجات گوناگونی است که می تواند به صورت مطلق، تک بعدی یا چند بعدی بروز کند.
    3- پرخاشگری در میان نوجوانان شایع است، این رفتار می تواند در کودکی یا نوجوانی آغاز شود و در بزرگسالی هم ادامه داشته باشد.
    4- اگر پرخاشگری در سنین پایین آغاز شود به مرور زمان پایدارتر می شود.
    5- میزان پرخاشگری در پسران چهاربرابر میزان پرخاشگری در دختران است.
    6- نوجوانان پرخاشگر تمایل بسیاری به بیرون کردن رفتار یا تنش خود دارند و می خواهند دیگران را مؤثر بدانند و می خواهند آنها را خشنو عصبانی تصور کنند «انتساب خشونت»
    7- نوجوانان پرخاشگر تحمل خستگی را ندارند، حساس هستندو رفتاری جنجال برانگیز، غیرقابل پیش بینی، و توأم با مخالفت دارند.
    8- ارتکاب به دزدی و تخریب، قلدری و بی رحمی در بین این نوجوانان دیده می شود.
    9- معمولاً از سوی همسالان خود پذیرفته نمی شوند، در ایجاد رابطه با آنان دچار مشکل هستند، عزت نفس بسیار کمی دارند ولی می توانند با افراد بزهکار و تبهکار بزرگتر یا کوچکتر از خود دوستی برقرار کنند.
    10- پرخاشگری با فزون کاری، مصرف مواد مخدر، مشکلات یادگیری و عدم موفقیت تحصیلی همراه است «آخوندی،1378».

    عوامل خانوادگی پرخاشگری
    1- نحوه ی برخورد والدین با نیازهای کودک
    2- وجود الگوهای نامناسب
    3- تأیید رفتار پرخاشگرانه
    4- تشویق رفتار پرخاشگرانه
    5- تنبیه والدین و مربیان

    تکنیک های لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده
    1- صمیمیت. صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا سهم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد. بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش می یابد که افراد خانواده در امور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند، همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین اعضای خانواده باعث صمیمیت می شود.
    2- تأمل و سکوت. یکی از بهترین راه های کنترل خشونت در خانواده، کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شگرد در این هنگام آن است که دیگران سکوت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند. سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی برسند.
    3- تخلیه. یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان داده که پرخاشگری ملاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمی دهد باعث افزایش آن نیز می شود.
    4- مدل پرخاشگری غیرپرخاشگرانه «قدم زدن و ...». تحقیقات نشان داده که افراد عادی که پرخاشگری خود را بدون رفتار پرخاشگرانه بروز داده ند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشته اند ولی به طور کل این روش هم زیاد مؤثر نیست.
    5- تنبیه. در طول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنبیه بوده است که توسط آن جلوی تجاوز، خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را می گرفتند. ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت را میگیرد و برعکس در طولانی دت به طور مستقیم باعث تقویت آن می شود.
    6- صحبت کردن در مورد مشکل. بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است. این تکنیک به طور عملی است، یعنی هنگامیکه پرخاشگری به حد اعلای خود می رسد، یکی از طرفین سکوت اختیار می کند و سعی می کند قایله را ختم کند. ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان می گذارند و آن را حل و فصل می نمایند.

    درمان پرخاشگری
    برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است. با شناخت این عوام می توان همکاری های لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارایه نمود. مانند سرگرم نمودن فرد، مهر و محبت و دلجویی، آموزش تنهای فکر کردن، صبر و متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری، تشویق جهت استحمام و دوش گرفتن، اجرای عدالت در منزل، برآورده کردن نیازهای نوجوان و جوان، مساعد ساختن جو آزادی های کنترل شده، جلوگیری از توهین و ناسزاگویی به آنها و یا مقابله به مثل نکردن با آنها، جلوگیری از تهدید و ترساندن، الگوهای خوب را به آنها نشان دادن، رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش بادیگران، تشویق به بازی های گروهی و رعایت نزاکت و قوانین در زندگی با دیگران، عادت دادن آنها به گذشت، یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و در پایان چنانچه رعایت عوامل فوق تأثیری نداشت می توان از عوامل دیگری مثل توبیخ، اخطار، تحکم، علامت، مقابله به مثل، تنبیه، قهر و ... استفاده نمود.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16667
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    من چمه 2

    من واقعا احساس میکنم شما خوب به حرفام دقت نکردین ..
    یکی از مشکلاتم پرخاشگری که در برابر مشکلات دیگه ام هیچه
    من در ارتباط برقرار کردن زبلم و همیشه گل سر سبد مجالسم ... زبونبازم ... اما همیشه در مورد موضوعاتی مردم عکس العمل های بیجا نسبت به من نشون میدن
    مدادم به اینکه من بی وجدانم سرزنش میشم و مورد انتقاد این و اونم
    ولی من واقعا درک نمیکنم
    خیلی ها میگن رفتارای تو مثل بقیه نیست
    ساعت ها فک میکنم و به نتیجه ای نمیرسم
    یکی از مشکلاتم اینه به حقوق این و اون اهمیت نمیدم البته پدرم میگه
    دوستم یه بتری اب دستش بود من خیلی تشنه تر از اون بودم پس بتری رو به زور ازش گرفتم و نصفشو خودم خوردم و نصفشو دادم به اون ...اما اون واقعا انتظار داشت معذرت خواهی کنم اما واضحه من خیلی تشنه تر بودم نصفشم دادم به اون
    اخرشم معذرت خواهی کردم چون واقعا نه اینکه ناراحتم باشم
    اون روز امتحان داشتیم و من واقعا بهش نیاز داشتم سر جلسه
    متوجه ای که؟
    لطفا جوابم رو همینجا بدید
    ویرایش توسط hsh : 05-25-2015 در ساعت 12:39 AM

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من چمه 2

    فیلم سینمایی هست؟ من چمه 2 :|
    دوست عزیز خوب تو همون تایپیک قبلی پیگیری بکنید و مشکلوتون رو بازتر بکنید...لطفا تایپیک نزنید
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16667
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پرخاشگری

    دیگه ازین باز تر ؟

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : من چمه 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط hsh نمایش پست ها
    من واقعا احساس میکنم شما خوب به حرفام دقت نکردین ..
    یکی از مشکلاتم پرخاشگری که در برابر مشکلات دیگه ام هیچه
    من در ارتباط برقرار کردن زبلم و همیشه گل سر سبد مجالسم ... زبونبازم ... اما همیشه در مورد موضوعاتی مردم عکس العمل های بیجا نسبت به من نشون میدن
    مدادم به اینکه من بی وجدانم سرزنش میشم و مورد انتقاد این و اونم
    ولی من واقعا درک نمیکنم
    خیلی ها میگن رفتارای تو مثل بقیه نیست
    ساعت ها فک میکنم و به نتیجه ای نمیرسم
    یکی از مشکلاتم اینه به حقوق این و اون اهمیت نمیدم البته پدرم میگه
    دوستم یه بتری اب دستش بود من خیلی تشنه تر از اون بودم پس بتری رو به زور ازش گرفتم و نصفشو خودم خوردم و نصفشو دادم به اون ...اما اون واقعا انتظار داشت معذرت خواهی کنم اما واضحه من خیلی تشنه تر بودم نصفشم دادم به اون
    اخرشم معذرت خواهی کردم چون واقعا نه اینکه ناراحتم باشم
    اون روز امتحان داشتیم و من واقعا بهش نیاز داشتم سر جلسه
    متوجه ای که؟
    لطفا جوابم رو همینجا بدید

    خب مشکل شما برمیگرده به این مشکل که باید طرز برخورد مناسب بادیگران رو یاد بگیرید

    شما نزاکت رو رعایت نمیکنید و در برابر نزاکت صمیمیت قرار داره

    پس شما به خیال صمیمیت باعث بی احترامی به حریم خصوصی افراد میشید (مثال بطری آب که زدید )

    پس تا وقتی که نتونید در راستای احترام به دیگران قدم بردارید هر چه قدرم که در رابطه برقرار کردن خبره باشید ، تنها خواهید ماند

    رفتار درست با ديگران ، از جمله مهمترين ابزار موفقيت است . بدون ترديد همه مي‌دانند كه هر كس اجتماعي‌تر و معاشرتي‌تر باشد ، موفق‌تر خواهد بود .
    طي يك بررسي پيرامون موفقيت ، اين نتيجه به‌دست آمد كه در موفقيت چشمگير يك مهندس فقط 15% مربوط به سواد و كارداني اوست و 85 % بستگي به طرز سلوك و رفتار او با ديگران دارد .

    در واقع انسان ، اگر رفتار صحيحي با سايرين داشته باشد ، به آساني مي‌تواند بر اشخاص مديريت كرده و براي رسيدن به هدف خود از آن‌ها كمك بگيرد در غير اين‌صورت نيروها از اطراف او پراكنده شده يا حداقل انگيزه خويش را براي همكاري صادقانه و صميمانه از دست خواهند داد.
    اين يك اشتباه بزرگ خواهد بود و پيامدهاي ناگواري خواهد داشت كه بعضي از مديران معتقد باشند كه نبايد زير دستانشان به رفتار مدير با خويشتن توجه كنند ، يعني زيردستان اگر به خاطر خدا دارند كار مي‌كنند چه كار دارند به اين‌كه آيا مدير به آنها اهميت مي‌دهد يا نه ؟! و آيا از كارشان تقدير مي‌نمايد يا خير ؟!
    فراموش نبايد كرد كه خداوند پيامبر خويش را مكلف مي‌كند به رفتار درست و نرم با اطرافيا‌نش و اين‌كه بايد از لغزش‌هاي كوچك آنان در مسير حركت در گذرد و در امور مهم با ايشان مشورت نمايد ، آنجا كه مي‌فرمايد:
    « و لو كنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم في‌الامر … »
    ( و اگر درشت سخت دل مي‌بودي قطعاً (اطرافيانت) از گرد تو پراكنده مي‌شدند پس از آنان درگذر و برايشان (از درگاه الهي ) طلب مغفرت بنما و با ايشان در كارها مشورت كن ) .

    اصول اساسي رفتار با ديگران:
    1. طوري انتقاد كنيم كه احساسات فرد جريحه‌دار نشود :
    اصولاً اغلب انسان‌ها طوري هستند كه وقتي اشتباهي مرتكب مي‌شوند ، اصلاً خودشان را مقصر نمي‌دانند . در ميان هر 100 بار خطايي كه اشخاص مرتكب مي‌شوند، به ندرت مي‌توان افرادي را يافت كه براي بيش از يك خطا خود را سرزنش كنند . يعني شخصي اگر 100 خطا مرتكب شود ، فقط در يكي از آنها خود را مقصر مي‌داند.
    اگر توجه داشته باشيد ، حتي افرادي كه از جمله‌ي بزرگترين جنايت‌كاران هستند ، خودشان را مقصر نمي‌دانند و اتفاقاً فكر مي كنند، تمام رفتار آنها درست است، يكي از بدنام‌ترين جنايت‌كاران آمريكايي در مصاحبه‌أي گفت : « من يكي از خدمت‌گزاران مردم هستم!».
    بنابراين وقتي ديگران خود را مقصر نمي‌دانند چرا با انتقاد مستقيم و غير حكيمانه از آنها براي خودمان دشمن بتراشيم و در نظر آنها انسان بي‌انصافي باشيم؟
    اگر انتقاد صورت مي‌گيرد بايد بطرزي حكيمانه ، مؤثر و هوشيارانه باشد.
    به خصوص از انتقاد و نصيحت يك شخص در جمع بايد خودداري كرد چرا كه انتقاد و نصيحت در جمع، نصيحت نيست فضيحت است . پيامبر عظيم‌الشأن اسلام زماني كه مي‌خواستند از حركت فرد يا افرادي انتقاد كنند بطوري كه ديگران هم آن حركت منفي را تكرار نكنند از مرتكبين آن عمل اسم نمي‌بردند بلكه مي‌فرمودند : « ما بال اقوام …» ( يعني چه شده است گروهي را كه چنين مي‌گويند يا فلان كا را مي‌كنند …) .
    2. به ديگران اهميت بدهيم :
    تقريباً همه‌ي اشخاص دوست دارند مورد توجه قرار گيرند. اغلب اشخاص كاري مي‌كنند تا ديگران به آنان توجه كنند .
    خيلي از اشخاص كه به مقام‌هاي بلندي رسيده‌اند، مثل شاعران، نويسندگان، رؤساي جمهور و … بيشتر به مورد توجه بودن علاقه‌مند بوده‌اند تا خود آن كار. اشخاص شايد دندان‌ درد خود را خيلي مهمتر از كشته شدن فلان رئيس‌جمهور بدانند و بيشتر براي آن نگران باشند.
    بنابراين به ديگران توجه كنيم تا احساس مهم بودن داشته باشند. اگر ما چنين حسي به افراد بدهيم، از هواداران سرسخت ما خواهند شد.
    روان‌شناسان مي‌گويند كودكي كه در جمع فراموش شود دست به شيطنت مي‌زند. لذا يك مدير نبايد هيچ‌يك از زيردستانش را فراموش كند البته لازم نيست يك مدير زمان مساوي را با هريك از اطرافيانش سپري كند چون اين اصولاً امكان ندارد اما آنچه لازم است رعايت كند اين است كه همان لحظاتي را كه با هريك از همكاران خويش بسر مي‌برد طوري با او رفتار كند كه فرد تصور كند كه محبوب‌ترين فرد نزد مدير است. رسول مهربان اسلام صلی الله علیه و سلم طوري با هريك از ياران خويش رفتار مي‌كردند كه آن فرد چنين برداشت مي‌كرد كه پيامبر (ص) او را از همه بيشتر دوست دارند ، و تا زماني كه خود فرد دست پيامبر (ص) را رها نمي‌كرد دستش را رها نمي‌كردند.
    3. با دقت كامل به صحبت‌هاي ديگران گوش فرا دهيم :
    گفتيم، اشخاص خيلي دوست دارند، مورد توجه باشند ، وقتي ما به دقت به حرف‌هاي آنان گوش فرا دهيم ، احساس اهميت مي‌كنند ، خود شما هم مي‌دانيد كه اگر شخصي فوق‌العاده هم عصباني و بر افروخته باشد ، اگر شما با همدردي و توجه كامل به صحبت‌هاي او گوش كنيد تخليه و آرام خواهد شد. اگر به صحبت‌هاي ديگران علاقه نشان دهيم ، يكي از مؤثرترين راه‌هاي جلب محبت ديگران را به‌كار برده‌ايم .
    پيغمبر بزرگ اسلام (ص) نيز چنين مي‌كردند تا جايي كه قرآن مي‌فرمايد : « و يقولون هو أذن … » (و مي‌گويند (منافقان) كه او (محمد) سراپا گوش است … ) .
    4. در برخورد با ديگران لبخند بزنيم و شاديمان را از ديدن آنان نشان دهيم:
    آن حضرت (ص) فرمودند :
    « و إنّ من المعروف أن تلقي أخاك بوجهٍ طلقٍ » .
    ( از جمله‌ي نيكي‌ها آن است كه برادر خود را با چهره‌ي گشاده ملاقات نمايي ) .
    آنچه انسان را خوشبخت مي‌كند يا بدبخت اين نيست كه چه قدر ثروت دارد ، چكار مي‌كند يا قيافه‌اش چه شكلي است ، بلكه افكار هر شخص وعمل او ، وي را خوشبخت يا بد بخت مي‌كند .
    چطور مي‌توان افكار خود را افكار خوشبختي قرار داد ؟ اگر توجه داشته باشيد ، اگر قيافه‌ي غمگيني به خود بگيريم و نق نق كنيم چند لحظه بعد واقعاً غمگين مي‌شويم و احساس بدبختي مي‌كنيم. در مورد شادي هم همين طور است ، اگر لبخند بزنيم واقعاً احساس خوشبختي مي‌كنيم و و قتي احساس خوشبختي داشته باشيم ارتباط‌مان با ديگران بهتر خواهد شد .
    وقتي به روي ديگران لبخند مي‌زنيم در واقع به آنان مي‌گوييم : « از ديدن تو خوشحالم ، تو را دوست دارم و باعث شادي من هستي » .
    البته لبخند نبايد تصنعي و ساختگي باشد كه در اين صورت طرف مقابل از لبخند ما بدش مي‌آيد ، بلكه بايد از قلب برخيزد و اين‌ كه چگونه مي‌توان از صميم قلب به كسي لبخند زد به نكته‌ي بعدي توجه كنيد.
    5. نكات مثبت ديگران را ببينيم و از صميم قلب آن را دوست بداريم و با آن‌ها رفتار دوستانه داشته باشيم:
    اگر اين توانايي را نداشته باشيم كه نكات مثبت و خوبي‌هاي اشخاص را ببينيم ، نخواهيم توانست آن‌ها را دوست بداريم و با آن‌ها لبخند صميمانه بزنيم .
    در وجود هر شخص هر چند خيلي شخص نابكار و بدي باشد ، مطمئناً خوبي‌هايي هست . چه خوب است كه به جاي اين‌كه بدي‌هاي اشخاص را ببينيم و از آن‌ها متنفر باشيم ، خوبي‌هاي آن ها را در نظر بگيريم و دوستشان بداريم .
    اگر كسي با ما احساس دوستي نكند و هميشه احساس دشمني داشته باشد ، هرگز نخواهيم توانست ، با منطق او را وادار به انجام كار درست كنيم . والديني كه مي‌خواهند با سرزنش كردن ، بچه‌ها را به همكاري و انجام كارهاي درست ، وادار كنند ، همسراني كه با انتقاد و سرزنش مي‌خواهند زندگي را بهتر كنند ، مطمئن باشند كه به نتيجه نخواهند رسيد . هم‌عقيده كردن ديگران با خود كاري نيست كه با توسل به زور ، بتوان موفق به انجام آن شد . اما اگر با دوستي و محبت اگر اقدام به اين كار كنيم ، امكان موفقيت زياد است .
    ضرب المثلي مي‌گويد: يك قطره عسل ، خيلي بيشتر از يك گالن زهر مي‌تواند مگس‌ها را به خود جلب كند. انسان‌ها هم همينطور هستند. اگر مي‌خواهي كسي را طرفدار و هواخواه خود كني ، اول با رفتار درست و دوستانه‌ي خود ، در او اين اطمينان را ايجاد كن كه دوست صميمي او هستي .
    6. اعتماد خود را به ديگران نشان دهيم تا آن‌ها هم خود را سزاوار اعتماد ما نشان دهند:
    شخصي مي‌خواست خدمتكاري استخدام كند، به كارفرماي قبلي او تلفن زد و در مورد او پرسيد. كارفرماي قبلي طوري در مورد خدمتكار حرف زد كه اين شخص متوجه شد كه با آدم چندان درستكار و شايسته‌اي رو به رو نيست ، اما خواست به خدمتكار اعتماد كند ، تا او خود را سزاوار اعتماد نشان دهد . و به او گفت ، من به كارفرماي قبلي تو تلفن زدم و از او در مورد تو سؤال كردم و او تو را خيلي شخص درست‌كار و وظيفه‌شناسي معرفي كرد . خدمتكار هم تا جايي كه در توان داشت ، خود را مناسب نشان داد .
    اگر با ديگران طوري رفتار كنيم ، كه آنان احساس كنند ما به كفايت و كارداني و درستكاري آنان اعتماد نداريم ، آنان هم چنين رفتاري نشان خواهند داد .
    با رعايت اين اصول ، اميد است كه بتوانيم ، رفتارمان را با ديگران اصلاح كنيم و از موفقيت‌هاي بيشتري برخوردار شويم .
    شخصي كه قادر باشد با ديگران درست رفتار كند ، همه‌ي دنيا را طرفدار خود خواهد كرد . و آن كس كه قادر به انجام اين كار نباشد ، عابري در جاده‌ي تنهايي است .
    توجه : مطالب فوق به استثناي آيات و احاديث از كتاب آيين دوست‌يابي، نوشته: ديل كارنگي ، ترجمه: محمد رضا اكبري بيرقي ، البته با اندكي تلخيص أخذ شده است .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد