امروز صبح وقتی به دفتر شرکت اومدم با توهسن و تذکر بی شرمانه مدیر شرکت مواجه شدم که جلوی تمام همکارانم صورت گرفت، هنوز دارم گریه میکنمو اینقدر این توهین برای من سخت بود که نمیتونم آرام باشم. بگین باید چه کاری انجام بدم
امروز صبح وقتی به دفتر شرکت اومدم با توهسن و تذکر بی شرمانه مدیر شرکت مواجه شدم که جلوی تمام همکارانم صورت گرفت، هنوز دارم گریه میکنمو اینقدر این توهین برای من سخت بود که نمیتونم آرام باشم. بگین باید چه کاری انجام بدم
سلام.ایا مشکل از شما بوده؟
سلام کسی هست؟
شما اگه بیشتر صحبت کنین راجب این موضوع و بیان کنین جریان از چ قرار بوده دوستان اینجا باهاتون صحبت میکنن
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
توی همه شرکت ها همین جوره الکی خودتو داغون نکن
همه عادت کردن به زیر دستاشون حتی با اینکه میدونن دارن اشتباه میکنن ولی بازم زور میگن
یه کاری بکن که سرگرم بشی و ذهنت آزاد بشه
گریه هم نکن چون نشانه ضعفت حساب میشه(البته از نظر مدیرت)
Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today
ابجی های عزیز این مطلب مال 2 سال پیشه
خداحافظ
این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....
من خودم شاغلم و کار میکنم توو دانشگاه
قبلا ی جای دیگه توی دانشگاه کار میکردم توو اتاق ما دو تا رئیس داشت ک کاراشون با هم مرتبط نبود
رئیس دیگه خیلی ازمن بدش میمومد ،چون فعال بودم و بدون اینکه رئیسم باشه همه ی کارارو انجام میدادم تا جایی ک رئیسم واسه کارای من تشویقی میگرفت و امتیازش بالاتر میرفت
این رئیس اول با اذیتای کوچولو شرو کرد اذیت کردم و من بی توجه بودم، بعد کم کم جلو ارباب رجوع فوش های رکیک میداد
کار ب جایی رسید از تهمت دزدی گرفته تا. . . بم میگفت و من سکوت میکردم و در جواب همه ی کاراش سکوت میکردم
تا آخرش ی روز اومد بم گفت چرا این همه باهات بدم جواب نمیدی
منم نگاش کردمو خندیدم و جوابی ندادم
ببین آدما توو زندگیشون مشکلات زیادی دارن
ظر آشغل زندگیشون رو باید هر روز خالی کنن، اما ن ی جای عمومی و یا هر جایی
باید وقتی خالی بشه ک فقط خودت هستی و خودت
اینا اصولا ظرف آشغالشون رو جمع میکنن ک از همه جا این آشغال رو گرفتن بعد یهو خالی میکنن روی افرادیمث من و شما
سکوت بهترین راهکار هست و بی اعتنا بودن
شما کار خودتون رو انجام بدین و سکوت کنین
دهن ب دهن شدن با اینا ارزش نداره
بقیه ی همکارا خودشن میفهمن مقص کیه
اینا تنها ب حرف زدن ب ماها اعتنا نمیکن خیلیای دیگه رو اذیت میکنن
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
دلیل این توهینات چی بوده؟
نگاهی به تاریخ تاپیک بندازید بد نیست
اتفاقا منم بعد از ارسال متنم دیدم تاریخش ماله خیلی وقت پیشه
سلام تو یه شرکت کار پیدا کردم که نیاز به روابط عمومی بالا بود به هرحال رئیس منو دید و استخدامم کرد قرار شد روز بعدش برای آموزش برم شرکت صبح روز بعدش که رفتم رئیس به یکی از خانمهای همکار گفتند که بهم آموزش بدن ولی اون خانم چون سرش شلوغ بود بهم گفت وقتی بیکار شدم یادت میدم. بعدش تو همون اتاق ساکت نشسته بودم و به کارهاشون فقط نگاه میکردم یه چندساعت گذشت رئیس اومد تو اتاق و گفتن به من آومزش بدن ولی من چون ذهنم خیلی درگیر بود واسه رئیس بلند نشدم و سلام ندادم خیلی کارم زشت بود حالا فکر میکنه من روابط عمومیم ضعیفه هر چند من آدم ساکتی ام و کم حرف همی باعث شده یکم خجالتی هم باشم . بعد از رفتن رئیس ی نیم ساعتی گذشت اون خانمی که قرار بود بهم آموزش بدن بهم گفتن که وقتی رئیس میاد بلند شید و بهشون سلام بدید من خیلی ناراحت شدم از همچین تذکری و فقط پرسیدم رئیس چیزی مگه گفتن خلاصه خیلی ناراحت و عصبانی شدم دفعه دومی که رئیس آمد تو اتاق بلند شدم و سلام دادم. نمی دونم آیا رئیس هم متوجه بی توجهی من شدن آیا این اخطار از جانب رئیس شده بود یا این خانم از جانب خودشون ب من اخطار دادن ولی خلاصه در کل روز اول کاری و آموزشم خیلی ناراحت شدم و عصبانی به طوری که دیگه نمیخواستم برم . من واقعا نمیدونم در روز اول کاری چجوری برخورد کنم هیچکدومشون رو نمیشناسم نگاهای سرد و سنگینی دارند یه راه کار بهم پیشنهاد بدید چجوری تو دل رئیسمم خودمو جا بدم با توجه به اینکه رئیسم پسر جوونی هستن و منم یه خانم جووون نمیخوام فکرها بد بشن و از طرفی از چاپلوسی و تملق اصلا خوشم نمیاد ..کمک
یک شرکت کامپیوتریه
یک شرکت isp ارائه دهنده اینترنته
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)