فراموش کردن شکست عشقی

[hhanieh]

من مدت یک سال پیش دچار شکست عاطفی شدم . با وجودی که مدت آشنایی امان کوتاه تر از یک ماه بود هنوز نتوانستم به طور کامل اورا فراموش کنم . با وجودی که تلاش هایی هم کرده ام تا او را به فراموشی بسپارم مثلا بدی هایش را ببینم و غیره اما هنوز نمی توانم فکرم را کنترل کنم که به او فکر نکنم . این موضوع اذیتم می کند از خودم انتظار نداشتم تا این مدت طول بکشد . چه کاری می توانم انجام دهم تا احساس ارامش کنم و احساس خشم نفرت نداشته باشم.

[Blue Way]

خوب شما اول باید به این قطعیت و باور برسید که اون رابطه، حالا در هر سطحی بوده تموم شده و محاله، تکرار می کنم محاله دوباره بشه برش گردوند. فقط در این صورته که سعی می کنید اون رو فراموش کنید. زمان بهترین ابزار برای فراموشیه. شماره و پیام و هر چیزی که شما رو یاد ایشون میندازه از زندگی تون حذف کنید.
شاید یکی از دلایلی که نمی تونید فراموش کنید این رابطه رو اینه که عذاب وجدان دارین. خودتون رو مقصر اصلی این شکست عشقی میدونید، به خاطر کوتاهی تون یا اصلا افراطی گری هاتون. ولی باید قبول کنید که این یه رابطه ست و طرف مقابل هم به اندازه شما مقصره. عزت نفس داشته باشین، برای خودتون ارزش قایل باشین و به این باور برسین که با این شکست مقابل، طرف مقابل بزرگ ترین اشتباه زندگیش رو انجام داد!

مطمئن باشید در آینده با گزینه های دیگه ای مواجه می شین. گزینه هایی که قدر اخلاق و شخصیت خاص شما رو میدونن.

[asal.h]

اول با خودت کنار بیا و اینو بدون اون الان خوشه اما توچی؟

اینو بدون شاید اون لیاقت تورو نداشته و خودتو مشغول و یا جایگزینی براش پیدا کن

و اینم بدون تا خودت نخوای نمیشه پس اول تلاشتو بکن و تلقین نکن و دنبال بهانه ای واسه دلتنگی نباش خودتو با ورزش یا کارایی که ازشون لذت میبری سرگرم کن کمکت میکنه

[naghme]

من مدت یک سال پیش دچار شکست عاطفی شدم . با وجودی که مدت آشنایی امان کوتاه تر از یک ماه بود هنوز نتوانستم به طور کامل اورا فراموش کنم . با وجودی که تلاش هایی هم کرده ام تا او را به فراموشی بسپارم مثلا بدی هایش را ببینم و غیره اما هنوز نمی توانم فکرم را کنترل کنم که به او فکر نکنم . این موضوع اذیتم می کند از خودم انتظار نداشتم تا این مدت طول بکشد . چه کاری می توانم انجام دهم تا احساس ارامش کنم و احساس خشم نفرت نداشته باشم.

سلام، اینکه هنوز بعد از یکسال نتونستی با این موضوع کنار بیای نشون میده یه قسمتی از داستان برات حل نشده س و ذهنتو درگیر کرده
خب ما نمیدونیم این شکست عشقی در اثر چی بوده؟ و الان چی رو توی ذهنت مدام مرور میکنی، اگه اینو برامون توضیح بدی بیشتر میتونیم کمکت کنیم

این پست را هم بخون کمکت میکنه : http://forum.moshaver.co/f125/%D9%81...2%DB%8C-10161/

[رزیتا 69]

سلام عزیزم
اوشون توی زندگی شما مدتی بوده و هر چند کوتاه لحظاتی خاطره مشترک با هم دارید پس کاملا از یادتون نمیره قرار هم نیست بره چون نمی شه حافظه مونو پاک کنیم ( مخصوصا در اویل جدایی خیلی چیزها مثل یک موسیقی یک تن صدای مشابه یک اسم و ... میتونه یاد اوشون رو به همراه داشته باشه) اما مهم این هست که باهاش کنار بیای یعنی بدونی که حتما دلیلی مصلحتی و حکمتی پشت این جدایی هست که لزوما الان ممکنه درکش نکنیم و چند سال بعد بهش برسیم گفتنش راحته اما کنار اومدن باهاش یکم سخته ...سعی کن منطقی باشی اگر نوشته های دوستان کمکت نکرد به مشاور مراجعه کن و راهنمایی بخواه ... آرزو دارم خوشبخت باشی

[رزیتا 69]

راستی در مورد خصوصیات مثبت و منفی هم برای هر انسانی طبیعی هست که همگی هر دوشو داریم . به نظرم لزومی نداره به صورت غیر منطقی حتی خوبیهاشو نفی کنی و منفی بافی کنی . من خودم این جوری می گم فلانی پسر خوبی بود و هست ویژگی های خوبی داره مهربونه پاکه و... اما متاسفانه ما برای زندگی با هم ساخته نشدیم، اون مرد زندگی من نیست / نبود . نمی گم اینجوری یک شبه همه مشکلاتم حل میشه و از فردا بی غم ترین آدمم اما به آرامش خاصی می رسم و بعد از چند روز یا جدیدا بعد از یکی دو روز آروم میشم بعد از مدتی هم اونقدر منطقی تر میشی که بعضی اشتباهات و کوتاهی های طرف مقابلت رو هم بتونی ببینی ...امتحان کن شاید برای تو هم نتیجه داد

[رزیتا 69]

این روش رو وقتی یاد گرفتم که برای یک جدایی 3 سال از عمر هر دومون هدر رفت ... هر دومون تو افسرگی سیر میکردیم ... بیچارگی اینه که الانم به اجبار به خاطر کار و دانشگاه گاهی همدیگر رو اتفاقی میبینیم ... اما دیگه با این قضیه کنار اومدیم حتی میتونیم توی یه گروه کار کنیم و مطمئن باشیم طرف مقابل صرفا یک همکار قابل اتماد و دوست داشتنیه نه یک همسر

[یوسف هرسینی]

سلام تورا خدا کمکم کنید چطوری میتونم عشقم رو که هیچ وقت ندیدمش فراموش کنم صداش تو گوشمه همه چیزی از سایت آپارات شروع شد شمارمو برداشته بود نظرشو برام اسمس کرده بود منم برای اینکه بدونم کیه زنگ زدم وقتی فهمیدم دختره تصمیم گرفتم باهاش دوست بشم با اینکه گفت نامزد دارم بعد از چند روزی دوستی ما شروع شد خیلی دوسش داشتم اونم منو دوست داشت هرچند که اون اسم فامیل منو میدونست عس وفیلم منو دیده بود من فقط اسمشو بلد بودم هیچ وقت ندیدمش فقط اسمس وزنگ میزد.تا اینکه چند روز پیشبا شماره زن داداشش بهم زنگ زد بعد گفت پاکش کن پاک کردم اما نمیدونم چطوری شماره مونده بود شماره دوستم رو با اون شماره اشتباه گرفتم دیدم اون برداشت گفت دیدی پاک نکردی دیگه بهت اعتماد ندارم نمیخوام بهم زنگ بزنی تو دیگه برام مردی هرکاری میکنم التماسش میکنم خودمو نفرین میکنم بازم میگه نه دیگه بهش اس و زنگ نزنم من 24 سالمه از تهران هستم اون 20 سالشه از بوشهر تورا خدا یکی بهم بگه چیکار کنم نمیتونم فراموشش کنم