سلام
دوستان خیلی معذرت میخوام که طولانی شد. خیلی ممنون که خوندینش. حتی اگه جوابی ندین حداقل چند نفر رو پیدا کردم که باهاشون درد و دل کنم
سلام
دوستان خیلی معذرت میخوام که طولانی شد. خیلی ممنون که خوندینش. حتی اگه جوابی ندین حداقل چند نفر رو پیدا کردم که باهاشون درد و دل کنم
ویرایش توسط pedram89 : 07-04-2015 در ساعت 08:33 PM
سلام.اگه من بودم باهاش حرف میزدم
سلام
نظر من اینه که شما از طریق یه فرد واسطه در فامیل نظرش را غیرمستقیم راجع به این موضوع بپرسید
تا هم تکلیفتون مشخص بشه و هم در صورت جواب منفی حرمت فامیلی و ارتباط معمولتون پابرجا بمونه
سلام دوست عزیز
حتماً خیلی براتون سخته نگه داشتن این همه حس ...
اما به نظر من اگه شما دیگه نمیتونید باهاش ازدواج کنید ( یعنی چون دیگه میدونید دوست پسر داره و در آینده این فکر آزارتون میده ) و از اونجای هم که خودتون این عشق رو نافرجام میدونید و تمام شده
بهتره که دیگه مزاحمش نشین و مسیر زندگی خودتون رو طی کنید
با گفتن و هم زدن احساسات فقط خودتون رو بیشتر اعذاب میدین
با توجه به نوشته هاتون حتی با اینکه هنوزم دوستش دارین شما دیگه ایشون لایق خودتون نمیدونید ، پس بهش نگین و خودتون رو بیشتر از این آزار ندین .
ازش بگذرین و هر چی احساس نصبت بهش داشتین رو بزارین کمرنگ بشه ...
ارتباطتون رو هم باهاش کمتر بکنید و در نهایت قطع تا بیشتر از این به یادش نباشید.
تمام چیز های که باعث میشه شما به یادش بیفتین هم از دید بردارید یا حذفش کنید
به نظر من هم نگید بهتره
آخه چجوری فراموشش کنم، همین الان برام تو تلگرام pm فرستاده و ازم یه سوال پرسیده، در مورد کامپیوتر و اینا
منم مثل قبلنا با شوخی و خنده جوابشو دادم
مرسی از همه دوستان به خاطر جواباتون.
بهش نمیگم، ولی فراموششم نمیتونم بکنم. از این به بعد هر وقت بهش رسیدم، یه نقاب میزنم، نقابی که لبخند میزنه...
در هر صورت زندگی همه پر از شادی نیست
بازم مرسی
ویرایش توسط pedram89 : 06-01-2015 در ساعت 11:33 PM
راهی که انتخاب کردین یا شاید بهترین تصمیم ممکن نباشه.این یه جوری مث یه مرگ تدریجی میمونه
من یه نظریه دیگه هم احتمال میدم
شاید با پسره درارتباط باشه ولی ممکنه رابطش مس رابطه ای که با شما داره و اصلا پسره رو به چشم دوست پسر نمیبینه و دوستش نداره
حالا از کجا این نظر و میدم
اول اینکه بهتون گفته بودازدواج چیز مسخریه ( یعنی به فکر ازدواج فعلا نیست و کسیو دوست نداره )
دون اینکه برادرش هم میدونه ( هیچ برادری. حاظر نیست ببین خواهرش دوست پسر داره و این یعنی پسره رو میشناخته میدونسته ارتباط خواهرش و اون مسر در حد دوستای معمولی )
من خودم بچه شیرازم
میدونم که اینجور ارتباطاتت. دوست معمولی مثل همین هستی خانم که با شما در ارتباط تو شیراز یه چیز جا افتادست
به نظر من شما باید به زیرکی از زیر زبونش حرف دربیارید
شاید واقعا اون چیزی که شما فک میکنید نیست
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟