نوشته اصلی توسط
tanhaye tanha
سلام من یک نوجوان 17ساله هستم که اگه اون اتفاق نحس نمی افتاد من امسال سال 4 تجربی بودم.من یک سال و نیم پیش با یه پسر دوست شدم خانوادهامون خبر داشتم قرار بود من کنکور دادم برای خواستگاری بیان و ازدواج کنیم ولی اون منو بعد 9 ماه ول کرد و من داغون داغون شدم مردم و زنده شدم از لحاظ جسمی خودم جمع کردم ولی روحم داغون دارم از درون هر روز میمیرم بعد اون من افسردگی گرفتم من کلا یه دختر خیلی حساسم با اون اتفاق واقعا مردم وقتی سر امتحانات نهایی خرداد ماه رسید دیگه واقعا کم آوردم از لحاظ روحی و اصلا درس نخوندم من 2 سال پیش رفتم پیش یه روانپزشک تست هوش دادم درصد هوشیم از 30%هم سنای خودمم بالاتره ولی واقعا افسردگیم داغونم کرد باعث شد7 تا درس افتادم و شهریورم نرفتم امتحان ندادم موند برای دی ماه 93 امتحان دادم 5. درس قبول شدم با این حال که اصلا نخوندم موند امتحان فیزیک و شیمیم که فیزیک و 12 خرداد امتحان دادم ولی گند زدم شب قبلش با مامانم بحثم شده بود هرچی خونده بود از ذهنم پریده بود و صبحم امتحان فیزیک و گند زدم گند باز میافتم دیگه دارم کم میارم چند بار قرص خوردم دست به خودکشی زدم ولی هربار قرص خوردم نتونستم و بالا آوردم دیگه توان ندارم الان که یک سالم از کنکورم عقب میافتم دارم میمیرم هر روز دیگه حوصله هیچ کاری هم ندارم بعضی وقتا از خستگی زیاد شروع میکنم به زدن پاهام و صورتم تو رو خدا کمکم کنین ازتون خواهش میکنم