سلام خسته نباشید من یک مشکلی دارم خواستم با شما مشورت کنم مدتی از یک دختر خانمی خوش میاد و معیار هایی که من میخوام رو داره و واقعا دختری خوبی هست طریقه اشنایی من با این شون محل کاری بود که داشتیم برای یک سری کارهاشون میرسنند اونجا خلاصه بعد از کلی کلانجار و مشکل موضوع را با خانواده ام عنوان کردم و قبول کردن به مراسم خاستگاری برن از خانواده خوشون اومد و به دلشون نشت در جلسه اول دختر بزرگ خانواده گفته بود که اره من ازدواج کردم و ..... ولی بعد از تحقیق هاتی که پدر ام انجام داد متوجه شدن که دخترشون جدا شده پدر من از داماد سابق شون تحقیقات کرد ولی واقعا این برای من مهم نیست که خواهر کسی که من میخوام باهش ازدواج کنم جدا شده چون قرار نیست کسی روی زندگی کسی دیگه تاثیر بزاره ، و الان این یک مشکل شده و مورد دوم این که این دختر خانم پیش همکار پدر من کار میکنه حسابرسه و پدر من هم از هر کسی که تحقیق کرد چیزی بدی از این خانواده نگفتن و از نظر مالی ما 80% اون ها 60% هستن ولی پدر من از این که این دختر خانوم پیش همکارشون کار میکنه براشون سنگیه که به عنوان عروس خانواده باشن که به نظر من این خیلی خوبه همکار پدر هم تایید میکنه که این دختر خانوم دختر خوبی هستن و همه چیز تا قبل از این پدر من موضوع این طلاق رو متوجه شدن و داماد سابق هم ادم نرمالی نبود بر اساس تحقیقاتی که من کردم و خود پدر هم میدونه حالا شما میگین من چی کار کنم واقعا به دختر خانوم علاقه دارم نه از روی احساس بله از عقل و منطق ولی پدر من یکی تجمل گرا هست و دوست داره دختری از یکی از خانواده نامدار برام بگیره از این جور حرف ها از این موضوع الان 8 ماهی میگذره من گذاشتم پدر ام یک ام صبر کنه و موضوع اش به این دید عوض بشه حتی خانواده ام راضی کردم پیش یک مشاوره برن که قرار هست برن شما میگین به چی کار کنم ممنون میشم راهنمایی کنم . چون واقعا این روز ها عذاب اوره و این رو هم میگن اون دختر خانوم به من علاقه داره و صبر کرده به خاطر ام