نوشته اصلی توسط
siahkhan
با سلام
من یک جوان 22 ساله هستم .که روزانه به موضوعات زیادی فکر میکنم. شاید با این وضع فکر کنید و بگید به به چه جوان فکور و دانایی. اما نه. افکار من بیهوده هستند.کوچکترین چیزها مرا انچنان ب فکر فرو میبره که انگار چندین ساله خوابم. تا جایی که یادمه همیشه اینجور بودم. همه میگن طرف حواس پرته یه حافظه ش ضعیفه یا همیشه خسته و بی اراده س اما واقعا همه ی اینها به خاطر غرق شدن در افکارمه. انقدر زیاد که اگه مثلا بشینم پای اخبار یه خبر رو 200 بار برام پخش کنن هیچی ازش نمیفهمم. خیلی کیفیت زندگیمو کم کرده. با این حساب نه توانایی تحصیل رو داشتم. واسه همین کنار گذاشتم درسو. نه توی اجتماع ارتباط برام آسونه. نه آرامشی دارم. سرشار از استرس و اظطراب. موقع خواب که میمیرم تا خوابم ببره از فرط فکر.که بیهوش میشم. خوابمم حدودا 12 ساعت طول میکشه و کل روز خستگی شدیدی دارم...سالهای قبل از بیماری اسکیزوفرنی رنج میبردم. اما خدارو شکر الان دیگه یه جورایی بهبود یافته م .اما فکر زیاد. اختلالات پارانویید گونه به شدت اذیتم میکنه. انقدر زیاد که دلم میخاد بمیرم.دلم میخاد حافظمو از دست بدم. غیر قابل تحمل شده زندگیم. افسرده نیستم.اما زیاد به فکر خودکشی ام. فقط و فقط به خاطر آرامشی که ازم گرفته شده. مشکلات سایکوز زیاد دارم. اما نخاستم مطرح کنم یا ربط بدم. فعلا مشکلی که درگیرشم فکر زیادیه. لطفا کمکم کنید. و اگه مشکلاتی که ربط داره رو ازم بپرسید .نگران نباشید .کوله باری از اختلالات سایکوز روی دوشمه. عاجزانه تقاضای کمک دارم