نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: از دست دادن احساسات

1836
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17268
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation از دست دادن احساسات

    سلام دوستان.سعی میکنم طولانی نشه
    من 22 سالمه و تقریبا 1 ساله ک نمیتونم ب کسی علاقه نشون بدم و وابسته بشم.شاید بگین این ک خوبه اصلا اذیت نمیشی ولی تحملش واقعا سخته.قبلا اینطور نبودم خودمم احتمال میدم ب خاطر رابطه های قبلیم باشه ولی مهم الانه ک نمیتونم درستش کنم.بود و نبود طرف مقابلم برام هیچ اهمیتی نداره.با هر کسی ک آشنا میشم فقط دو روز اول واسم جذابه بعدش کاملا بی نفاوت میشم و اینطوری طرف مقابلمم ضربه میخوره.اینم بگم ک تو روابط قبلیم نه عاشق شدم نه کسی ولم کرد ک ازش کینه ب دل بگیرم.این رفتارم تو رابطم با خانوادم و فامیل هم تاثیر گذاشته ومنزوی شدم و دیگه علاقه ندارم تو جمع ها باشم.حتی وقتی کسی واسم ی چیز جالب یا اتفاقیو تعریف میکنه من واقعا نمیتونم عکس العمل مناسبو نشون بدم و تو اکثر موارد فقط لبخند میزنم.امیدوارم این مشکل واسه کسی تکرار نشه.لطفا اگه میتونید کمکم کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از دست دادن احساسات

    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza9947 نمایش پست ها
    سلام دوستان.سعی میکنم طولانی نشه
    من 22 سالمه و تقریبا 1 ساله ک نمیتونم ب کسی علاقه نشون بدم و وابسته بشم.شاید بگین این ک خوبه اصلا اذیت نمیشی ولی تحملش واقعا سخته.قبلا اینطور نبودم خودمم احتمال میدم ب خاطر رابطه های قبلیم باشه ولی مهم الانه ک نمیتونم درستش کنم.بود و نبود طرف مقابلم برام هیچ اهمیتی نداره.با هر کسی ک آشنا میشم فقط دو روز اول واسم جذابه بعدش کاملا بی نفاوت میشم و اینطوری طرف مقابلمم ضربه میخوره.اینم بگم ک تو روابط قبلیم نه عاشق شدم نه کسی ولم کرد ک ازش کینه ب دل بگیرم.این رفتارم تو رابطم با خانوادم و فامیل هم تاثیر گذاشته ومنزوی شدم و دیگه علاقه ندارم تو جمع ها باشم.حتی وقتی کسی واسم ی چیز جالب یا اتفاقیو تعریف میکنه من واقعا نمیتونم عکس العمل مناسبو نشون بدم و تو اکثر موارد فقط لبخند میزنم.امیدوارم این مشکل واسه کسی تکرار نشه.لطفا اگه میتونید کمکم کنید.

    بی تفاوتی، معمولا بر اثر یک ضربه روحی که بیمار در مقابل آن از خود استقامت نشان می دهد، در مورد آن صحبت نمی کند،

    راحت تر بگویم به روی خود نمی آورد و آن مسئله حل نشده باقی می ماند به وجود می آید. فرد سکوت می کند،

    زندگی برایش هیجانی ندارد. خوشحال نیست و معمولا تنهایی را ترجیح می دهد، بیمار اگر کمی باهوش باشد زندگیش را مانند فردی که قبلا بوده ادامه می دهد،

    همان روال را پیش می گیرد، تا زندگی فقط بگذرد. در این مطلب به تاریخچه و نظر یکی از متخصصین در مورد بی تفاوتی نگاهی می اندازیم.

    در اوایل ظهور آئین مسیح، مسیحیان اصطلاح بی تفاوتی را انتخاب کردند تا بی اعتنایی خود به همه نگرانی های دنیوی، حالت ریاضت، را ابراز کنند، همانطور که در دین مسیحیت توصیه شده است.

    بنابراین، این واژه از آن زمان در میان نویسندگان مذهبی تری مورد استفاده بوده است.

    به ویژه کلمنس الکساندرینوس، این اصطلاح را همانطور که باب شده بود در حد بسیار گسترده ای به کار می برد،

    فکر می کرد از این طریق می تواند فلاسفه را به سوی گرایش به مسیحیت سوق دهد، که سودای رسیدن به حد متعالی پرهیزگاری را در سر داشتند.

    تصور می شود بی تفاوتی بالینی در سطح بسیار بالایی باشد در حالیکه در حد متوسط ممکن است افسردگی محسوب شود

    و سطح نهایی به عنوان اختلال تجزیه ای تشخیص داده می شود جنبه فیزیکی بی تفاوتی که با ضعف قوای جسمانی،‌آسیب عضله و کمبود انرژی توام است

    خواب آلودگی برخی نامیده می شود که ممکن است علل آسیب شناختی هم داشته باشد.

    هدف خاص بی تفاوتی ممکن است یک شخص فعالیت یا محیط اطراف باشد این عکس العمل رایج در مقابل استرس است

    تحت عنوان"درماندگی آموخته شده" آشکار می شود و معمولا با افسردگی همراه است این همچنین می تواند نشان از بی علاقگی غیر آسیب شناختی به چیزهای بی اهمیت باشد.


    یک متخصص روانپزشکی بی‌میلی و بی‌تفاوتی افراد حادثه دیده نسبت به علایق طبیعی زندگی را از نشانه‌های اختلال استرس پس از حادثه مطرح کرد و گفت:

    ممکن است افراد مبتلا به این اختلال برای کاهش اضطراب خود به مصرف مواد مخدر روی آورند.



    اگر این اواخر زیاد بی‌حوصله می‌شوید، درباره بی‌حوصلگی باید به چند نکته دقت کنید:


    مجرد و متأهل ندارد: این مشکل فقط ویژه افراد مجرد نیست. بنابراین فکر نکنید اگر متأهل هستید، بی‌حوصلگی در خانه‌تان را نمی‌زند. پس مواظب این موجود موذی باشید.


    مردها بیشتر درگیرند: برخلاف باور عمومی، مردها بیش از خانم‌ها در معرض خطر ابتلا به بی‌حوصلگی قرار دارند.


    کنترل کنید: این مشکل اگر به موقع برطرف نشود، می‌تواند به مسئله مزمنی تبدیل شده و بعد از مدتی فرد را وارد فاز افسردگی کند.

    بنابر این، اگر احساس بی‌حوصلگی سراپای وجودتان را گرفته، دست بجنبانید تا تبدیل به افسردگی نشود.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  3. کدام گزینه زیر از نظر شما گزینه درست است
    توسط فرشاد1020 در انجمن خیانت
    پاسخ: 37
    آخرين نوشته: 05-04-2015, 02:31 PM
  4. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  5. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد