نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: ناراضی از زندگی

743
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16010
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    4
    تشکر شده 29 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    ناراضی از زندگی

    نمیدونم دوستان چی کار باید بکنم نمیدونم چی باید بگم نمیدونم از مشکلاتی که دارم سر به بیابون بذارم یا خودمو بکشم.از وقتی که بچه بودم فهمیدم که پدرم مردی بی مسئولیته ومارو دوست نداره.علاوه بر مشکل با پدرم بیماریم از یه طرف واینکه نتونستم کاری برای خودم داشته باشم وازدواج کنم از یه طرف.یه عمریه که خرج مارو مادرم میده با حقوق کارمندیش یه سرمایه ای برای خودش جمع کرد وبساز به فروشی میکرد میدونم از اینکه یه زن بخواد چنین کار سنگینی رو انجام بده بعیده ولی مادرم مثل یه مرد کار میکرد تا منو خواهرام در رفاه باشیم بعد که ارتروز گرفت سرمایشو صرف خرید وفروشه اتومبیل کرد همیشه به مادرم میگفتم که چرا کارای مردانه انجام میده ورو خودش اینقدر فشار میاره ولی اون میگفت اگر خرج شمارودر نیارم که درس بخونید ودانشگاه برید چی کار باید بکنم پدرمم فقط همون حقوق بازنشسته ایش هست که اونم کفاف مارو نمیکنه.اگر به پدرم باشه حتی یه قرون هم خرج ما نمیکنه از یه طرف از وقتیکه باز نشسته شده همش دنبال ایراد گرفتن از منو خواهرام هست.مادرم هم از فشار کار مریض شده وناراحتی اعصاب گرفته منم همش براش غصه میخورم بعضی وقتها فکر میکنم که اصلا پدرمو دوست ندارم پدری که هیچ وقت مارو دوست نداشته علاوه براین خجالت میکشم که این حرفو بزنم چونکه هیچ پدری مثل پدرمن نیست که حتی به بدن دختراش هم نظر داشته باشه منو خواهرام اینو میدونیم وسعی میکنیم تو خونه پوشیده باشیم دیگه خسته شدم نمیدونم این چه امتحان سختیه که خدا داره منو میکنه خسته شدم چند بار میخواستم خود کشی کنم ولی به خاطر عشق به خدا ومادرم اینکارو نکردم کمکم کنید ممنون میشم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ناراضی از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh-s نمایش پست ها
    نمیدونم دوستان چی کار باید بکنم نمیدونم چی باید بگم نمیدونم از مشکلاتی که دارم سر به بیابون بذارم یا خودمو بکشم.از وقتی که بچه بودم فهمیدم که پدرم مردی بی مسئولیته ومارو دوست نداره.علاوه بر مشکل با پدرم بیماریم از یه طرف واینکه نتونستم کاری برای خودم داشته باشم وازدواج کنم از یه طرف.یه عمریه که خرج مارو مادرم میده با حقوق کارمندیش یه سرمایه ای برای خودش جمع کرد وبساز به فروشی میکرد میدونم از اینکه یه زن بخواد چنین کار سنگینی رو انجام بده بعیده ولی مادرم مثل یه مرد کار میکرد تا منو خواهرام در رفاه باشیم بعد که ارتروز گرفت سرمایشو صرف خرید وفروشه اتومبیل کرد همیشه به مادرم میگفتم که چرا کارای مردانه انجام میده ورو خودش اینقدر فشار میاره ولی اون میگفت اگر خرج شمارودر نیارم که درس بخونید ودانشگاه برید چی کار باید بکنم پدرمم فقط همون حقوق بازنشسته ایش هست که اونم کفاف مارو نمیکنه.اگر به پدرم باشه حتی یه قرون هم خرج ما نمیکنه از یه طرف از وقتیکه باز نشسته شده همش دنبال ایراد گرفتن از منو خواهرام هست.مادرم هم از فشار کار مریض شده وناراحتی اعصاب گرفته منم همش براش غصه میخورم بعضی وقتها فکر میکنم که اصلا پدرمو دوست ندارم پدری که هیچ وقت مارو دوست نداشته علاوه براین خجالت میکشم که این حرفو بزنم چونکه هیچ پدری مثل پدرمن نیست که حتی به بدن دختراش هم نظر داشته باشه منو خواهرام اینو میدونیم وسعی میکنیم تو خونه پوشیده باشیم دیگه خسته شدم نمیدونم این چه امتحان سختیه که خدا داره منو میکنه خسته شدم چند بار میخواستم خود کشی کنم ولی به خاطر عشق به خدا ومادرم اینکارو نکردم کمکم کنید ممنون میشم.

    اینکه ناراضی باشید به شما حق میدم چون تمام این مدت فشار زندگی روی مادرتون بوده

    و اگر به نوشته های خودتون دقت کنید بیشتر از اینکه به فکر ارامش مادرتون و کمک دادن فکری و روحی به ایشون باشید

    بیشتر به فکر خودکشی و گله و شکایت از پدرتون هستید در صورتی که ما هیچ وقت نمیتونیم پدر و مادرمون رو با تصوراتمون قضاوت کنیم

    بهتره به جای اینکه از همه کس و همه چیز گله و شکایت داشته باشید، تلاش کنید تا بتونید دست رنج مادرتون رو که برای شما بوده رو به نتیجه برسونید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6252
    نوشته ها
    287
    تشکـر
    216
    تشکر شده 191 بار در 126 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ناراضی از زندگی

    من کاملا با آقا فرخ موافقم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد