نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: ازدواج دوم

1570
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17389
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ازدواج دوم

    سلام دوست عزیز من 31 سالمه 2تا پسر 4و6 ساله دارم با همسرم اصلا تفاهم ندارم .چند سالیه که با یک خانم آشنا شدم که ایشونم شوهرشون فوت شده و 1پسر داره درضمن ازم بزرگتره.حالا میخوام باهاش ازدواج کنم خیلیم دوسش دارم بخدا اگه توزندگیم نباشه میمیرم.از اینورم خانمم اصلا با ازدواج مجددم راضی نمیشه میگه طلاق میخوام خواهشن راهنمائیم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15064
    نوشته ها
    123
    تشکـر
    0
    تشکر شده 62 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج دوم

    بنظرم این کار حقیریست که می خوای انجام بدی . زن و زندگیتو ول کنی به هوای هوا و هوس . فردا که بچه هات هم بزرگ بشن یا ازت متنفر می شن یا مثل خودت زندگیشون رو به باد فنا می دن.
    اگه چشماتو درویش کنی زندگیت درست تر پیش می ره . مراقب چشمت باش و از اون خانم فاصله بگیر . میمیرم و فدات می شم وفدام میشه رو هم اوایل ازدواج همه همسرا به هم میگن تو هم حتما جدا از بقیه نیستی . مراقب باش با نفست زندگی بجه هاتو خراب نکنی . زنتم ازت طلاق می گیره و می ره خوشبخت میشه با یکی دیگه فقط بچه هات می شن بچه طلاق وطفلکی ها باید تاوان کار تو رو پس بدن. خوب فکرکن

  3. 2 کاربران زیر از نازنین 1394 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17281
    نوشته ها
    168
    تشکـر
    121
    تشکر شده 106 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج دوم

    نقل قول نوشته اصلی توسط parsa222 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز من 31 سالمه 2تا پسر 4و6 ساله دارم با همسرم اصلا تفاهم ندارم .چند سالیه که با یک خانم آشنا شدم که ایشونم شوهرشون فوت شده و 1پسر داره درضمن ازم بزرگتره.حالا میخوام باهاش ازدواج کنم خیلیم دوسش دارم بخدا اگه توزندگیم نباشه میمیرم.از اینورم خانمم اصلا با ازدواج مجددم راضی نمیشه میگه طلاق میخوام خواهشن راهنمائیم کنید
    سلام ، نازنین جون درست میگه این وسط فقط بچهاتون آسیب میبینن
    یکی از دوستای خانوادگی ما بخاطر عدم تفاهم با زنش دوباره اقدام به ازدواج کرد و این وسط فقط بچهاش آسیب دیدن و واقعا دچار هنجار شدید شدن، چون زنش اصلا باهاش رابطه ی خوبی نداشت خیلی هم درگیر این مشکل نشد.
    شما خودتون یکبار ازدواج کردید میدونید که تمام ابراز احساسات شدید برای ابتدای رابطه و زندگی هست و بخاطر مشکلات زندگی و ... در آینده این تب شور و عشق حتما کم میشه...
    پیشنهاد میکنم بازهم به خودتون و خانوادتون ( همسر و فرزندانتون ) فرصت بدید برای بهبود رابطه ها ...
    موفق باشید ...

  5. 2 کاربران زیر از manizhe بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17389
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازدواج دوم

    نازنین جان تشکر میکنم که راهنمائیم کردید اما خانمم بهم کم لطفی کرد .من هیچ وقت براش کوتاهی نکردم همیشه واسش سنگ تمام گذاشتم اما در کمال بیمعرفتیش با نامزد قبلیش ارتباط تلفنی و پیامکی داشته واین موضوع دل چرکیم کرده و این باع شد که من با اون خانوم ارتباط و انسم بیشتر بشه.

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : ازدواج دوم

    فک نمیکنی همین که زنت راضی نیست یعنی دوستت داره

    فک میکنی دل خانمت بشکنی زندگی خوبی رو داری؟؟؟
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6350
    نوشته ها
    545
    تشکـر
    884
    تشکر شده 624 بار در 313 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج دوم

    یه سوال چرا کار بد رو با کار بد تلافی کردید؟
    خیلی ببخشید ولی چرا خودتون رو کامل میدونید؟؟ حتما جایی کم گذاشتی که همسرت رفته سراغ یکی دیگه
    همه میدونن زن ها حساس تر و پرطاقت تر هستن ببین چقدر بی احساس بودی که با وجود دوتا بچه رفته بایکی دیگه اونم فقط در حد تلفن و پیام احساسش رو تکمیل کرده
    به فکر بچه های خودت باش و مهم تر از همه اینه که اول سعی کن برای بچه های خودت پدری کنی بعد بخوای بری برای پسر مردم پدری کنی چون اولین گزینه بعد از ازدواج شما با اون خانوم تبدیل شدن یه بابای جدید برای پسر اونه
    امضای ایشان
    Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today

  9. کاربران زیر از بهشت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15064
    نوشته ها
    123
    تشکـر
    0
    تشکر شده 62 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج دوم

    دوستان از لطفتون ممنونم
    آقای پارسا برادر من ،ما زنها خیلی خیلی احساساتی هستیم . اگه اون رابطه تلفنی داشت بهتر بود آنقدربهش محبت می کردی که دیگری رو یادش بره . باهاش حرف میزدی آنقدر کنارش بودی که از حرف زدن با بقیه شرمش می شد.داداشم شروع رابطت اشتباه بود . درواقع خون رو با خون شستی . فکر کنم هر وقت ماهی رو از آب بگیری تازست . می تونی با خانمت حرف بزنی و تو محیط دوستانه و زمانهای صمیمی کنارش باشی و براش تعریف کنی که اگر این اتفاقات نمی افتاد تو هم حست بهش گرمتر بود . بعد سعی کن خوبیهای همسرت رو بنویسی حتی کوچکترین خوبیشو که دوست داری مثل حتی سفره جمع کردنش یا جای ریختنش یا چمیدونم کوچکترین خوبیشو تا بزرگترینها رو . هر روز خوبیهاشو بیشتر بخون و مطالعه کن سعی کن بیشتر باهاش وقت بگذرونی و پیک نیک بری و بچه ها رو پارک ببرید و... کارهایی که بهتون خوش بگذره . ببین رفتارش چقدر تغییر می کنه . اون دوست داره که دوست نداره زن بگیری چون طاقت نداره کسی رو کنارت ببینه . ما زنها اینطوری هستیم اگه کسی رو دوست داشته باشیم حاضر نیستیم با کسی تقسیمش کنیم اگه بدمون بیاد فقط می خوایم کاری کنیم که جلو چشامون نباشن و ما آازد و راحت باشیم . پس داداش دوست داره زنت . دوست داره بفهم اینو

  11. 2 کاربران زیر از نازنین 1394 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد