دو راهی خواستگاری

[shabgard]

سلام دوستان عیدتان مبارک برای ازدواج بین دو نفر گیر کردم خواهشاً راهنمایی کنید،اول از خودم بگم پسر و 26 سال کارمند.
دختر اول 23 سالشه و دیپلم از خانواده ای بسیار خوب و مذهبی، تقریباً از همه لحاظ معیار هایی که من واسه انتخاب همسر آینده ام مد نظرمه رو داره بسیار مهربون،آروم،خوشکل،با ادب،کم حرف،متین،دست پخت عالی،تنها مشکلی که باهاش دارم اینه که خیلی اطلاعات عمومیه کمی داره به عنوان مثال من وقتی حرف چیزهایی مربوط به کامپیوتر،فیلم و... میزنم اصلاً نمیدونه چی هستند همین باعث شده خیلی از این حرفا نزنم و کم حرف بشم چون رشتهء تحصیلیم کامپیوتر و سایت فیلمم دارم طبیعطاً من حرف زدن در این مواردو دوست دارم. البته فکر کنم این بی اطلاعیش به خاطر در دسترس نبودن اینترنت باشه،حتی نمیدونه چَت یا فبسبوک چیه(البته بهتر که نمیدونه)

دختر دوم 27 سال دانشجوی دکترا و استاد دانشگاه مشکل با این از جایی شروع شد که شد استاد در واقع خودم باعث استخدامیش شدم الان یه جورایی فکر میکنه خیلی آدم مهمیه،دچار خودشیفتگی عجیبی شده به من میگه بی سواد(فوق لیسانس دارم) در حالی که از لحاظ موقعیت شغلی و اجتماعی اصلاً در حد من نیست،خیلی هم انتظار داره به عنوان مثال میخواد کل فک و فامیلشو استخدام کنم،یه جورایی احساس میکنم داره ازم سوء استفاده میکنه،نمیدونم شغلشو ازش بگیرم مثل قبل میشه یا نه قبلاً انسان خیلی بهتری بود الان یه جورایی داره به همه فخر میفروشه،یه جورایی الان ازش بدم میاد.

به نظر خودم اولی انتخاب بهتری هست،من با وجود اینکه تو زندگیم کسی رو دوست نداشتم ولی احساس میکنم یه جورایی از اولی خوشم اومده،

یه سوال مهمم اینه باید به دومی چی بگم که ازم ناراحت نشه؟

[Moshaver]

سلام دوستان عیدتان مبارک برای ازدواج بین دو نفر گیر کردم خواهشاً راهنمایی کنید،اول از خودم بگم پسر و 26 سال کارمند.
دختر اول 23 سالشه و دیپلم از خانواده ای بسیار خوب و مذهبی، تقریباً از همه لحاظ معیار هایی که من واسه انتخاب همسر آینده ام مد نظرمه رو داره بسیار مهربون،آروم،خوشکل،با ادب،کم حرف،متین،دست پخت عالی،تنها مشکلی که باهاش دارم اینه که خیلی اطلاعات عمومیه کمی داره به عنوان مثال من وقتی حرف چیزهایی مربوط به کامپیوتر،فیلم و... میزنم اصلاً نمیدونه چی هستند همین باعث شده خیلی از این حرفا نزنم و کم حرف بشم چون رشتهء تحصیلیم کامپیوتر و سایت فیلمم دارم طبیعطاً من حرف زدن در این مواردو دوست دارم. البته فکر کنم این بی اطلاعیش به خاطر در دسترس نبودن اینترنت باشه،حتی نمیدونه چَت یا فبسبوک چیه(البته بهتر که نمیدونه)

دختر دوم 27 سال دانشجوی دکترا و استاد دانشگاه مشکل با این از جایی شروع شد که شد استاد در واقع خودم باعث استخدامیش شدم الان یه جورایی فکر میکنه خیلی آدم مهمیه،دچار خودشیفتگی عجیبی شده به من میگه بی سواد(فوق لیسانس دارم) در حالی که از لحاظ موقعیت شغلی و اجتماعی اصلاً در حد من نیست،خیلی هم انتظار داره به عنوان مثال میخواد کل فک و فامیلشو استخدام کنم،یه جورایی احساس میکنم داره ازم سوء استفاده میکنه،نمیدونم شغلشو ازش بگیرم مثل قبل میشه یا نه قبلاً انسان خیلی بهتری بود الان یه جورایی داره به همه فخر میفروشه،یه جورایی الان ازش بدم میاد.

به نظر خودم اولی انتخاب بهتری هست،من با وجود اینکه تو زندگیم کسی رو دوست نداشتم ولی احساس میکنم یه جورایی از اولی خوشم اومده،

یه سوال مهمم اینه باید به دومی چی بگم که ازم ناراحت نشه؟

اول از همه اینکه یعنی شما در حال حاضر همزمان از دونفر خواستگاری کردین؟ بیشتر توضیح بدین
خب قطعا خودتون از شرایطتون و موارد پیش روتون برای ازدواج بهتر مطلع هستید و میتونید شرایط رو بسنجید، و باید بگم که ما نمیتونیم پیشنهاد خاصی در این رابطه به شما بدیم بلکه تنها میتونیم برداشتمون رو از موقعیت این دو نفر خدمت شما ارائه کنیم بعنوان مثال:
در رابطه با مورد اول : اختلاف سنی بسیار مناسب هست و بقیه ی ملاکها هم اینطور که گفتین به نظر میرسه تمام و کماله و تنها مشکلی که این وسط هست پایین بودن سطح آگاهی و اطلاعاتشون که همونطور که خودتونم گفتین میتونه بدلیل عدم دسترسی به منابع باشه ، چرا که خود ما و شما هم که از ابتدا نسبت به همه چیز اطلاعات نداشتیم بلکه زمانیکه وسیله ش مهیا شد علممون هم گسترش پیدا کرد

و اما مورد دوم: از نظر سنی و سطح تحصیلات بالاتر و باید بگم اینطور که به نظر میرسه الان که به قول معروف "هنوز نه به داره نه به باره " و هیچ رابطه ای بین شما نیست اوضاع ازین قراره ، چه برسه به اینکه با هم زندگی مشترکی رو شروع کنید و برید زیر یه سقف...

[shabgard]

ول از همه اینکه یعنی شما در حال حاضر همزمان از دونفر خواستگاری کردین؟ بیشتر توضیح بدین
خب قطعا خودتون از شرایطتون و موارد پیش روتون برای ازدواج بهتر مطلع هستید و میتونید شرایط رو بسنجید، و باید بگم که ما نمیتونیم پیشنهاد خاصی در این رابطه به شما بدیم بلکه تنها میتونیم برداشتمون رو از موقعیت این دو نفر خدمت شما ارائه کنیم بعنوان مثال:
در رابطه با مورد اول : اختلاف سنی بسیار مناسب هست و بقیه ی ملاکها هم اینطور که گفتین به نظر میرسه تمام و کماله و تنها مشکلی که این وسط هست پایین بودن سطح آگاهی و اطلاعاتشون که همونطور که خودتونم گفتین میتونه بدلیل عدم دسترسی به منابع باشه ، چرا که خود ما و شما هم که از ابتدا نسبت به همه چیز اطلاعات نداشتیم بلکه زمانیکه وسیله ش مهیا شد علممون هم گسترش پیدا کرد

و اما مورد دوم: از نظر سنی و سطح تحصیلات بالاتر و باید بگم اینطور که به نظر میرسه الان که به قول معروف "هنوز نه به داره نه به باره " و هیچ رابطه ای بین شما نیست اوضاع ازین قراره ، چه برسه به اینکه با هم زندگی مشترکی رو شروع کنید و برید زیر یه سقف...

ممنون از پاسخگویی شما در واقع فقط از اولی خواستگاری کردم و جواب ایشون هم مثبت بوده،دومی هم خیلی دختر خوبی بود نمیدونم چرا از وقتی استخدام شد 180 درجه اخلاقش عوض شد(در واقع اون پیشنهاد ازدواج داد که به نظرم همه اش نقشه بود تا استخدام بشه به وسیلۀ من)
راستش من اولی رو انتخاب کردم و چند ماهه دیگه با هم ازدواج میکنیم،فقط موندم به دومی چی بگم ازم ناراحت نشه چون واقعاً زن زندگی نیست.

[Moshaver]

ممنون از پاسخگویی شما در واقع فقط از اولی خواستگاری کردم و جواب ایشون هم مثبت بوده،دومی هم خیلی دختر خوبی بود نمیدونم چرا از وقتی استخدام شد 180 درجه اخلاقش عوض شد(در واقع اون پیشنهاد ازدواج داد که به نظرم همه اش نقشه بود تا استخدام بشه به وسیلۀ من)
راستش من اولی رو انتخاب کردم و چند ماهه دیگه با هم ازدواج میکنیم،فقط موندم به دومی چی بگم ازم ناراحت نشه چون واقعاً زن زندگی نیست.

لزومی نداره حرف خاصی به ایشون بزنید، و اگر هم صحبتی در این رابطه شد شما میتونید خیلی منطقی به ایشون بگید که پس از این مدت آشنایی به این نتیجه رسیدم که معیارهامون برای ازدواج با هم تطابق نداره
حال سؤالی که از شما دارم اینه که آیا این خانم مورد دوم همون کسی هستن که توی تاپیک "آیا این مشکل طبیعیه" ، راجع بهش گفته بودید که " البته این دختر رو یک کمی دوست دارم نمیدونم (شاید بخاطر شباهتش با یه بازیگر خارجی) ، در واقع این اولین کسیه که یک مقدار بهش احساس دارم(وقتی پیشمه احساس آرامش میکنم چیزی که تا بحال تجربش نکرده بودم). اینم بگم من نمیتونم هر کسیو تحمل کنم و باهاش زندگی کنم در واقع این دختر اولین نفریه که باهاش راحتم و خوشحال بودنش برام مهمه وقتی خوشحاله انگار منم خوشحالم در کل یه حس هایی رو باهاش تجربه کردم که هیچ وقت نداشتمشون" ؟؟؟...

[shabgard]

لزومی نداره حرف خاصی به ایشون بزنید، و اگر هم صحبتی در این رابطه شد شما میتونید خیلی منطقی به ایشون بگید که پس از این مدت آشنایی به این نتیجه رسیدم که معیارهامون برای ازدواج با هم تطابق نداره
حال سؤالی که از شما دارم اینه که آیا این خانم مورد دوم همون کسی هستن که توی تاپیک "آیا این مشکل طبیعیه" ، راجع بهش گفته بودید که " البته این دختر رو یک کمی دوست دارم نمیدونم (شاید بخاطر شباهتش با یه بازیگر خارجی) ، در واقع این اولین کسیه که یک مقدار بهش احساس دارم(وقتی پیشمه احساس آرامش میکنم چیزی که تا بحال تجربش نکرده بودم). اینم بگم من نمیتونم هر کسیو تحمل کنم و باهاش زندگی کنم در واقع این دختر اولین نفریه که باهاش راحتم و خوشحال بودنش برام مهمه وقتی خوشحاله انگار منم خوشحالم در کل یه حس هایی رو باهاش تجربه کردم که هیچ وقت نداشتمشون" ؟؟؟...

نه همون اولیه دومی نیست.