نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: بدبینی به دختران

2050
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    498
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    بدبینی به دختران

    با سلام. من پسری 26 ساله هستم . قبلن علاقه ی شدیدی به ازدواج داشتم اما بعد از شکست های عشقی پیاپی و یا خیانتهای جنس مخالف میلم برای ازدواج فروکش کرد . من میل جنسی خوبی هم داشتم اما به خاطر سرکوب خودم و تلاش برای ترک خودارضایی مدتی هست که توان جنسیم رو از دست دادم و آلتم دیگه نعوظ پیدا نمیکنه . ضمنن مشکل اصلی من که در کانون تمام مشکلاتم هست اینه که به شدت به گذشته ی دخترا بدبین هستم و احساس میکنم همه ی دخترا قبلن با کسی رابطه ی جنسی داشتن و چون خودم چنین رابطه ای نداشتم قلبم درد میگیره از اینکه دیگه نمیتونم براحتی دختر عفیفی رو برای ازدواج پیدا کنم . اگر هم پیدا کنم هیچ تضمینی نیست که مشکل جنسیم حل بشه . یه حالت غم و اندوه بسیار سنگینی دارم . گویی برای از دست رفتن دوران شیرین جوونی و همینطور نانجیب شدن دختران عزادار هستم . گاهی فکر میکنم شاید باید منم با کسی ************ میکردم اما به خودم دلداری میدم که چون پاکدامنی کردم پیش خدا محبوب ترم اما باز یه نیرویی میگه شاید این پاکدامنی نیست و بی عرضگی بوده که نذاشته جوونی کنم .
    چه بی عرضه باشم چه عفیف ، از اینکه بتونم یه روز یه زندگی عاشقانه و شیرین با یه دختر نجیب داشته باشم مأیوسم . به هر دختری نگاه میکنم حتی دختران متین و چادری نمیتونم قبول کنم که ************ نکرده و مثل خودم همه ی عشقش این بوده که عطشش رو با شوهرش برطرف کنه .
    این روزا دخترای پاک و عفیف هم بالاخره بعد از دهها بار شماره دادن پسرای هرزه وسوسه میشن و بالاخره قبول میکنن که دوستی کنن باهاش و اغلب باهاشون ************ هم میکنن. اما پسرای پاک یا آرام اینکارو نمیکنن و شروع کننده نیستن . یعنی 20% پسرا 80% درصد دخترا رو دستمالی میکنن و به گند میکشن و 80% پسرا برای 20% از دخترا باید به چشم کیس ازدواج نگاه کنن .
    امیدوارم به کسی بر نخوره اما دخترا خیلی کثیف شدن ... اونهایی هم که ************ نمیکنن همجنس گرا هستن. تکلیف پسرایی که مهمترین خواستشون از زن فقط این بوده که مثل دخترای جوون 15 سال پیش سالم و آفتاب مهتاب ندیده باشن و نسبت به شوهرشون ندید پدید باشن و هیچیو قبل از ازدواج تجربه نکرده باشن چیه؟
    گاهی وقتا از این جامعه و این دخترا حالت تهوع بهم دست میده و چون باورم اینه که اگر ازدواج کنم از زیر زبون همسر خودمم میکشم که قبلن ************ کرده هیچوقت حاضر نیستم اینکارو بکنم.
    یا حداقل گاهی فکر میکنم بهتره از یه شهر یا کشور مسلمان دیگه برم زن بگیرم که وقتی دختراشو آدم نگاه میکنه ذهن بی اختیار براش دوسپسر متصور نشه .
    خیلی حرف زدم میدونم اما واقعن حالم از همشون به هم میخوره . وقتی دختر یه شیخ یا آیت الله رو میبینی که هرزگی میکنه چطور به بقیه دل خوش کنیم؟
    از خدا میخوام که فقط تا دیر نشده و توان جنسیم رو به طور کلی از دست ندادم یه دختر شیر حلال خورده ی سالم و عفیف که دست هیچ نا محرمی بهش نخورده رو نصیبم کنه . هیچیش برام مهم نیست فقط عفیف و با حیا و مهربون باشه و چهرشم با خودم که معمولیم متناسب باشه . (نیست! چرک دست نامحرم رو تن همشونه)

  2. 3 کاربران زیر از ofogh2013 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    شماره عضویت
    46
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    391
    تشکر شده 145 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بدبینی به دختران

    نقل قول نوشته اصلی توسط ofogh2013 نمایش پست ها
    با سلام. من پسری 26 ساله هستم . قبلن علاقه ی شدیدی به ازدواج داشتم اما بعد از شکست های عشقی پیاپی و یا خیانتهای جنس مخالف میلم برای ازدواج فروکش کرد . من میل جنسی خوبی هم داشتم اما به خاطر سرکوب خودم و تلاش برای ترک خودارضایی مدتی هست که توان جنسیم رو از دست دادم و آلتم دیگه نعوظ پیدا نمیکنه . ضمنن مشکل اصلی من که در کانون تمام مشکلاتم هست اینه که به شدت به گذشته ی دخترا بدبین هستم و احساس میکنم همه ی دخترا قبلن با کسی رابطه ی جنسی داشتن و چون خودم چنین رابطه ای نداشتم قلبم درد میگیره از اینکه دیگه نمیتونم براحتی دختر عفیفی رو برای ازدواج پیدا کنم . اگر هم پیدا کنم هیچ تضمینی نیست که مشکل جنسیم حل بشه . یه حالت غم و اندوه بسیار سنگینی دارم . گویی برای از دست رفتن دوران شیرین جوونی و همینطور نانجیب شدن دختران عزادار هستم . گاهی فکر میکنم شاید باید منم با کسی ************ میکردم اما به خودم دلداری میدم که چون پاکدامنی کردم پیش خدا محبوب ترم اما باز یه نیرویی میگه شاید این پاکدامنی نیست و بی عرضگی بوده که نذاشته جوونی کنم .
    چه بی عرضه باشم چه عفیف ، از اینکه بتونم یه روز یه زندگی عاشقانه و شیرین با یه دختر نجیب داشته باشم مأیوسم . به هر دختری نگاه میکنم حتی دختران متین و چادری نمیتونم قبول کنم که ************ نکرده و مثل خودم همه ی عشقش این بوده که عطشش رو با شوهرش برطرف کنه .
    این روزا دخترای پاک و عفیف هم بالاخره بعد از دهها بار شماره دادن پسرای هرزه وسوسه میشن و بالاخره قبول میکنن که دوستی کنن باهاش و اغلب باهاشون ************ هم میکنن. اما پسرای پاک یا آرام اینکارو نمیکنن و شروع کننده نیستن . یعنی 20% پسرا 80% درصد دخترا رو دستمالی میکنن و به گند میکشن و 80% پسرا برای 20% از دخترا باید به چشم کیس ازدواج نگاه کنن .
    امیدوارم به کسی بر نخوره اما دخترا خیلی کثیف شدن ... اونهایی هم که ************ نمیکنن همجنس گرا هستن. تکلیف پسرایی که مهمترین خواستشون از زن فقط این بوده که مثل دخترای جوون 15 سال پیش سالم و آفتاب مهتاب ندیده باشن و نسبت به شوهرشون ندید پدید باشن و هیچیو قبل از ازدواج تجربه نکرده باشن چیه؟
    گاهی وقتا از این جامعه و این دخترا حالت تهوع بهم دست میده و چون باورم اینه که اگر ازدواج کنم از زیر زبون همسر خودمم میکشم که قبلن ************ کرده هیچوقت حاضر نیستم اینکارو بکنم.
    یا حداقل گاهی فکر میکنم بهتره از یه شهر یا کشور مسلمان دیگه برم زن بگیرم که وقتی دختراشو آدم نگاه میکنه ذهن بی اختیار براش دوسپسر متصور نشه .
    خیلی حرف زدم میدونم اما واقعن حالم از همشون به هم میخوره . وقتی دختر یه شیخ یا آیت الله رو میبینی که هرزگی میکنه چطور به بقیه دل خوش کنیم؟
    از خدا میخوام که فقط تا دیر نشده و توان جنسیم رو به طور کلی از دست ندادم یه دختر شیر حلال خورده ی سالم و عفیف که دست هیچ نا محرمی بهش نخورده رو نصیبم کنه . هیچیش برام مهم نیست فقط عفیف و با حیا و مهربون باشه و چهرشم با خودم که معمولیم متناسب باشه . (نیست! چرک دست نامحرم رو تن همشونه)

    باسلام
    به مشاور خوش آمدید
    مطلبتونو خوندم و لازم میدونم در این رابطه توضیحاتی رو خدمتتون ارائه کنم:

    يکي از ويژگي هاي شخصيت سالم، خوش بيني و حسن ظن است و کسي که از سلامت رفتاري و فکري برخوردار است، نسبت به اطرافيان و آينده، بدبين و بدگمان نيست.
    بدبینی، تفسیر غلط از رفتار دیگران است، یعنی اینکه فرد احساس می‌کند چیزی که می‌بیند با آن چیزی که در پشت صحنه وجود دارد تفاوت دارد. این رفتار از یک احساس مثبت منشا نمی‌گیرد. گاهی انسان بدی می‌کند اما اگر درونش خوبی باشد این به عنوان بدبینی تلقی نمی‌شود.

    چیزیکه زندگی انسان را از سایر حیوانات متمایز‌ ‌میکند و به آن رونق و حرکت و تکامل میبخشد، روحیه ‌همکاری گروهیاست و این در صورتی‌ ‌امکان‌پذیر است که اعتماد و خوش‌بینی بر همگان حاکم باشد و افراد به دور از ‌هر گونه سوء ظن‌ ‌و بدگمانیباشند، چرا که سوءظن اساس اعتماد متقابل را درهم‌ می‌کوبد و روحیه اجتماعی بودن را تضعیف می‌کند.‌

    در زندگی فردی هم اگر‌ ‌انسان با افکار منفی سر کند ، در حقیقت سیستم‌ ‌دفاعی خود را علیه خویش فعال کرده و زمینه‌ساز شکست درونی خویشتن میشود‌، ‌به عبارت دیگر همه ‌ما اگر به طور مداوم اندیشه‌ها و افکار منفی را در سر بپرورانیم‌ ‌و از کاه، کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران ‌را حمل بر بدی، دشمنی و یا تحقیر نماییم،‌ ‌بتدریج این افکار منفی بر ما مسلط می‌شود و ناخود‌آگاه بخش عظیمی از ‌تواناییهای‌ ‌بالقوه و بالفعل خود را هدر میدهیم و در نتیجه بی‌حوصله، افسرده، عصبی و ناتوان‌ ‌میشویم، همه ‌چیز و همه‌کس در نگاه ما منفی، غم‌انگیز و ناامیدکننده خواهد بود و از‌ ‌آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم و احساس ‌خوبی هم نداریم.

    بنابراین، بدبینی سرچشمه‌ ‌همه ناراحتی‌های روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی ‌است و شخص بدبین، بیشتر از‌ ‌دیگران غمگین، خودخور و ناراحت است و به علت گمان‌های بدی که درباره‌ ‌اشخاص و‌ ‌پدیده‌ها دارد، بسیار در رنج و عذاب درونی است.‌ ‌در نتیجه از همنشینی با دوسـتـان و رفـت و آمـدهـای‌ ‌مـفید اجتناب می ورزد و به تنهایی و عزلت بیشتر تمایل دارد و ‌از شادی و نشاط روحی‌ ‌بی‌بهره است و شاید کار به جایی برسد که از همه‌ کس و همه‌ چیز هراس پیدا می‌کند‌

    انسان بدگمان در اثر دوری از مـعــاشــرت‌هــای ســودمـنـد و‌ ‌فـاصـلـه گـرفـتـن از دیگران، از تکامل و رشد فکری باز ‌می‌ماند و همیشه تنهاست و از‌ ‌تنهایی رنج می‌برد و همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که ‌برخی‌ ‌از علمای اخلاق از سوء ظن به عنوان غیبت قلبی و باطنی نام برده‌اند.‌

    درضمناگر در یک جامعه ای زندگی می کنیم که اساس آن بر عدالت استوار است و انسان های مؤمنی در آن زندگی می کنند، در چنین جامعه ای باید خوش گمان بود و از بدگمانی دوری جست؛ چون در جامعه ای که بر اساس اعتماد بنا شده باید اعتماد نمود.

    خداوند نیز در قرآن انسانها رو از بدبینی نهی کرده و در این زمینه می فرمایند: "ای اهل ایمان از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که ظن و برخی پندارها معصیت است..."(حجرات،آیه 12، "یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن إثم")
    از نظر اسلام آبروی شخص مسلمان دارای احترام و ارزش خاصی است و خداوند برای حفظ آبروی مسلمان، سوء ظن را نهی نموده است.

    در آخر لازمه یادآوری کنم که فراموش نکنید که اگر همه ی انسانها بخواهند دیدگاهی چون شما داشته باشند، سنگی بر روی سنگ دیگری بنا نمیشد ...

  4. 2 کاربران زیر از Moshaver بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    498
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بدبینی به دختران

    من در تمام مسائل بد بین نیستم . تجربه ثابت کرده این واقعیات وجود داره .و هیچ استدلالی هم از هیچ کسی در نقض این واقعیت صادر نشده.
    از طرفی در نهج البلاغه هم میخونیم خوش باوری در دوره جفا و توطئه و بدبینی در دوره ی صلح و نیکی حماقت هست .

    إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ- ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ- وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ- فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ
    هنگامى كه نيكى و نيكوكارى، روزگار و مردم را فراگرفته باشد، اگر كسى به شخصى كه كار زشتى از وى سر نزده گمان بد ببرد، براستى كه ستم كرده است و هنگامى كه بدى و بدكارى بر روزگار و مردم، چيره است اگر كسى به كسى خوش گمان باشد، براستى كه خود را فريفته است .
    ویرایش توسط ofogh2013 : 10-19-2013 در ساعت 01:51 AM

  6. 3 کاربران زیر از ofogh2013 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بدبینی به دختران

    شما اشتباه می کنی دوست عزیز و همونطور که همه پسرها فاسد نیستن همه دخترها هم فاسد نیستن. در حدیث قدسی داریم که خداوند می فرماید: " من در نزد گمان نیک بندگان خود هستم " پیشنهاد می کنم اگر نمی توانید به بندگان خدا اعتماد و حسن ظن داشته باشید به خداوند حسن ظن داشته و بدانید که طبق قرآن کریم: پاکان حق پاکان هستند و همین طور طبق روایتی " حق گرفتنی است و نه دادنی "

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  8. 3 کاربران زیر از باران باران بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    شماره عضویت
    10
    نوشته ها
    55
    تشکـر
    88
    تشکر شده 70 بار در 31 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بدبینی به دختران

    بحث جالبی شده، مشاور و بچه ها هم که خیلی خوب توضیح دادن، واقعا الان جو بی اعتمادی بدی توی جامعه ایجاد شده و همگی در یک حالت شک و تردید به سر می برن ...
    ویرایش توسط MHY : 10-19-2013 در ساعت 04:18 PM

  10. 2 کاربران زیر از MHY بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    498
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بدبینی به دختران

    خداوند گفته که پاکان حق پاکان هستند درسته ... حق گرفتنی هست درسته ... اینها دقیقن همون چیزایی هستن که منو رنج میدن و نگرانم میکنن. چون تنها کسی که در صورتی که همسر آیندم قبلن رابطه ی جنسی داشته باشه مسئول هست منم و از طرفی خدا هم راضی نیست پاک و ناپاک باهم باشن.
    من با حسن ظن در تمام این 5 6 سالی که قصدم ازدواج بوده دنبال کیس مناسب گشتم و تقریبن جز یکی دو مورد تمام مواردی که باهاشون صحبت کردم اعتراف کردن که قبلن رابطه داشتن. و اونی هم که رابطه نداشته ارتباط عاطفی و آغوش و گرفتن دست رو تجربه کرده(که البته این یکی رومیشه چشم پوشی کرد نسبتن)
    من نمیگم همه جنس مونث زنا کردن . ولی این افراد به قدری زیاد شدن که ما خواسته هامون و انتخابهامون محدود شده .
    الان پیدا کردن یه دختر نجیب دست نخورده مثل پیدا کردن داروهای کمیابه ... شهر به شهر و کوچه به کوچه و در به در باید گشت و پرسید و پرسید تا شاید نتیجه بده. عفت و نجابت رو مثل لباسی که آدم از تنش در میاره در یک لحظه از تن در میارن.
    الانم که از 13 14 سالگی بازیگوشی خانمها شروع میشه و تا برسن به سن 22 23 سالگی احتمالن نه یک بار بلکه چندین بار در آغوش چندین نفر دست به دست گشتن ...

  12. کاربران زیر از ofogh2013 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1215
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    21
    تشکر شده 56 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بدبینی به دختران

    اين قضيه همه جا مثل هم نيست مثلا توشهراى بزرك اعتماد كردن سخت تره هرجا كه مردم شهرى كمتر به هم شناخت داشته باشن هرجا كه سن ازدواج بالاست و اكثرا مجردن وتنها ومستقل از خانواده هرجا كه روشنفكرى خانواده ها معناى بدى داره و... شما كه واست اين مسائل مهمه با خانواده اى وصلت كن كه ازشون شناخت كامل داشته باشى شناخت يه دختر عفيف كار سختى نيست

  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    1121
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    6
    تشکر شده 12 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بدبینی به دختران

    ببیبن پسر خوب در حال حاضر جامعه ما فساد زیاد داره اما همه فاسد نیستن ، داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج هم فهمیدنش واقعا سخت شده
    ولی به نظرم یه ذره بدبینی داری که بهتره طرز فکرتو عوض کنی و مطمين باش یه نفر خوب و مثه خودت پیدا میشه و بقیه چیزا هم به مرور خوب میشه
    همیشه امیدوار باش

  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    498
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بدبینی به دختران

    من از شرکت کننده ها در بحث تشکر میکنم . اما با نظرات کلیشه ای و جملاتی که چندین ساله روزی هزاربار به خودم میگم مشکل حل نمیشه . نصف مشکل من در درونمه و نصف دیگه در بیرون . من میتونم روی دخترایی که از صد متری زمینو نگاه میکنن و باحیا هستن متمرکز بشم . ولی با فساد زیر پوستی جامعه چه میشه کرد .
    فقط امیدوارم خانومهایی که تابحال معاشقه و رابطه ی جنسی رو تجربه نکردن بدونن که بزرگترین عامل عشق یک مرد "با حیا و با شرف و انسان و با اخلاق و عادل و خدا شناس" به همسرش ، نجابتش هست . حالا نمیگم من اینجور آدمی هستم ولی بدونید این یک واقعیته .
    در مورد پسرایی که خودشون رو در قید و بند انسانیت و اخلاق و تعهد نمیدونن و ضوابطی برای خودشون تعریف نکردن و برای لذت بردن از زندگی حاضرن گاهی چیزایی رو فدا کنن شناخت و نظری ندارم . اگر همچین پسرایی رو میتونید تحمل کنید ، و اگر فکر میکنید قطعن با شما ازدواج میکنن و شما اون یکی دو موردی که قراره فدای لذتجویی های اون پسر بشه نیستید ، و اگر مطمئن هستید که پس از ازدواج اون آقا تغییر میکنه و ناگهان تبدیل به یه انسان کامل میشه و بخش خیانت مغزش از کار میفته ، باهاشون دوستی کنید و به خواسته هاشون تن بدید .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد