سلام.من یکی دوسالی هست عجیب تمایل به کشیدن سیگار پیدا کردم
اما خداروشکر تا حالا لب بهش نزدم.میترسم برم دانشگاه دچار بلای خانمان سوز اعتیاد بشم.چه کنم؟
سلام.من یکی دوسالی هست عجیب تمایل به کشیدن سیگار پیدا کردم
اما خداروشکر تا حالا لب بهش نزدم.میترسم برم دانشگاه دچار بلای خانمان سوز اعتیاد بشم.چه کنم؟
درود بر شما
بعضی وقتا ی سری افکار منفی در ذهن آدم میاد
ک اگه ادامه پیدا کنه ب مرحله ی عمل میرسه
من تایپیک قبلی شما رو خوندم
و این تایپیکتونم مطالعه کردم
بنظر من شما وسواس فکری دارین
و حتما به ی مشاور مراجعه کنین
نمیگم افکارتون منجر به کشیدن سیگار میشه ن
ولی این افکار ک من اسمشو میذاریم افکار مزاحم ممکن ک بعدها بیشتر بشه و خودتون رو اذیت کنه
پس بهترین کار اینه تا بیشتر نشده
و ب کل زندگیتون دامن نزده به ی مشاور مجرب مراجعه کنین
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
دوست عزیز همه ما گاهی چنین تمایلاتی رو در خودمون احساس میکنیم
ولی صرف اینکه ترس داشته باشید که به این مشکل برخورد کنید توجیح خوبی برای شما نیست
و این نشون میده که تمایل زیادی در شما برای رفتن به این سمت هست و دنبال دلیل و توجیحی برای کارتون میگردید
بهتره ذهنتون رو در این موقع روی کاری بهتر و مناسب تر متمرکز کنید تا از این وسواس فکری خارج بشید
خـــــدانـگهــــــدار
لطف دارین شما
ببینین دیدگاه من اینه ک خیل از مسائل روحی با قرص و دارو بر طرف نمیشه
بلکه باید اونو ترمیم کرد و بهش رسیدگی کرد
این قرص و داروها بجز خواب آوری و ی سری اختلالات توو سیستمهای بدنی بنظرم کاربردی نداره
شما میتونین روشهای این وسواس رو پیدا کنین و بعد ب درمان این وسواس فرکیتون بپردازین
جای نگرانی نداره
چ.ون بنظر من انقدرام دامن زده نشه ب افکارتون
فقط باید خودتو پزشک خودتون بشین و بتونین از طریق روئشهایی ک هست و توو روانشناسی اثبات شده است
ب این مشکل رسیدگی کنین
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)