تفاخر يک ضعف شخصيتي بسيار جدي است که در آن فرد تمايل دارد داشته ها و دارايي هاي ذاتي و
اکتسابي خود را به رخ اين و آن بکشد و با اين فخر فروشي ، احساس لذت کند. اما سوالي که در ابتدا مطرح
است اين است که ريشه تفاخر چيست؟ چرا که اگر علت اين ناهنجاري رفتاري را بدانيم پيشگيري و درمان
آسان مي شود. اولين دليل تفاخر، احساس کمبود و حقارت است. يعني وقتي شخص از درون احساس پستي
و کوچکي مي کند و از احساس ارزشمندي واقعي بي بهره است تلاش مي کند اين را با فخر فروشي جبران
کند و لباس، جواهر، خودرو و باغ و ويلاي خود را به نمايش بگذارد. دليل دوم تفاخر، احساس مالکيت است.
هنگامي که فرد نسبت به داشته هايش احساس مالکيت مي کند، تمايل فخرفروشي در وي شدت پيدا مي
کند. عمده کساني که دارايي هاي خود را به رخ مي کشند در ذهن خويش، خود را مالک اصلي اين ها مي
دانند. سومين علت تفاخر، دوست داشتن شديد دنياست. انساني که دنيا را هدف مي داند و به جاي خدا
محوري و عقل محوري ، لذت محور است و گمان مي کند تمام هدف زندگي دنيا کسب لذت و خوشي و عيش و
نوش است، طبيعي است که به واسطه لذتي که در تفاخر است، چنين کند .دليل چهام تفاخر، معاشرت با
افراد حقيري است که تمام همت شان دنيا و لذت دنياست . چه بخواهيم و چه نخواهيم انسان از همنشين
خود رنگ مي گيرد. معاشرت با شيفتگان دنيا، آرام آرام حرص به دنيا ، چشم و هم چشمي و رقابت هاي پوچ بر
سر جمع آوري مال دنيا و نمايش آن را در انسان تقويت مي کند. بنابراين با توجه به اين چهار دليل اصلي تفاخر،
براي پيشگيري و درمان اين رذيله اخلاقي به چند نکته اشاره مي کنيم:
1- فضيلت ها و کمالات اخلاقي را بشناسيم و براي کسب آن تلاش کنيم . فردي که کمالاتي چون تحصيل علم و مطالعه مفيد ، تواضع ، انسان
دوستي و خير خواهي و اخلاص را در خود تقويت کند و به کاري مفيد و ارزشمند مشغول باشد نيازي نمي بيند
که با به رخ کشيدن داشته هايش احساس ارزشمندي ( کاذب ) کند.
2- بايد باور کنيم هر آن چه به ما بخشيده شده است امانت است و نسبت به همه دارايي هاي خود احساس امانت کنيم . بدانيم آن چه از
جمال و قدرت و ثروت نصيب ما شده است همه از خداوند است و ما امانت دارهستيم . اين نعمات وسيله
امتحان است و اگر لطف او نبود هيچ نداشتيم .
3 - بايد با افزايش محبت خداوند در دل و وجودمان، اجازه ندهيم که محبت دنيا در درونمان ريشه بدواند. مراقب باشيم دنيا دوستي در ما شکل نگيرد که به فرموده معصومين
عليهم السلام ، سرچشمه همه خطاها و رذايل اخلاقي همين دنياپرستي است .
4 - با افرادي که شيفته دنيا هستند و عشقشان دنيا و لذت هاي دنيا و تفاخر به آن است هم نشيني و معاشرت جدي نداشته باشيم و در
نقطه مقابل، با کساني مجالست داشته باشيم که نسبت به دنيا بي رغبتند و به صفت زهد آراسته اند.