نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: آسیب فردی (تفاخر)

1160
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    آسیب فردی (تفاخر)



    تفاخر يک ضعف شخصيتي بسيار جدي است که در آن فرد تمايل دارد داشته ها و دارايي هاي ذاتي و

    اکتسابي خود را به رخ اين و آن بکشد و با اين فخر فروشي ، احساس لذت کند. اما سوالي که در ابتدا مطرح

    است اين است که ريشه تفاخر چيست؟ چرا که اگر علت اين ناهنجاري رفتاري را بدانيم پيشگيري و درمان

    آسان مي شود. اولين دليل تفاخر، احساس کمبود و حقارت است. يعني وقتي شخص از درون احساس پستي

    و کوچکي مي کند و از احساس ارزشمندي واقعي بي بهره است تلاش مي کند اين را با فخر فروشي جبران

    کند و لباس، جواهر، خودرو و باغ و ويلاي خود را به نمايش بگذارد. دليل دوم تفاخر، احساس مالکيت است.

    هنگامي که فرد نسبت به داشته هايش احساس مالکيت مي کند، تمايل فخرفروشي در وي شدت پيدا مي

    کند. عمده کساني که دارايي هاي خود را به رخ مي کشند در ذهن خويش، خود را مالک اصلي اين ها مي

    دانند. سومين علت تفاخر، دوست داشتن شديد دنياست. انساني که دنيا را هدف مي داند و به جاي خدا

    محوري و عقل محوري ، لذت محور است و گمان مي کند تمام هدف زندگي دنيا کسب لذت و خوشي و عيش و

    نوش است، طبيعي است که به واسطه لذتي که در تفاخر است، چنين کند .دليل چهام تفاخر، معاشرت با

    افراد حقيري است که تمام همت شان دنيا و لذت دنياست . چه بخواهيم و چه نخواهيم انسان از همنشين

    خود رنگ مي گيرد. معاشرت با شيفتگان دنيا، آرام آرام حرص به دنيا ، چشم و هم چشمي و رقابت هاي پوچ بر

    سر جمع آوري مال دنيا و نمايش آن را در انسان تقويت مي کند. بنابراين با توجه به اين چهار دليل اصلي تفاخر،

    براي پيشگيري و درمان اين رذيله اخلاقي به چند نکته اشاره مي کنيم:

    1- فضيلت ها و کمالات اخلاقي را بشناسيم و براي کسب آن تلاش کنيم . فردي که کمالاتي چون تحصيل علم و مطالعه مفيد ، تواضع ، انسان

    دوستي و خير خواهي و اخلاص را در خود تقويت کند و به کاري مفيد و ارزشمند مشغول باشد نيازي نمي بيند

    که با به رخ کشيدن داشته هايش احساس ارزشمندي ( کاذب ) کند.

    2- بايد باور کنيم هر آن چه به ما بخشيده شده است امانت است و نسبت به همه دارايي هاي خود احساس امانت کنيم . بدانيم آن چه از

    جمال و قدرت و ثروت نصيب ما شده است همه از خداوند است و ما امانت دارهستيم . اين نعمات وسيله

    امتحان است و اگر لطف او نبود هيچ نداشتيم .

    3 - بايد با افزايش محبت خداوند در دل و وجودمان، اجازه ندهيم که محبت دنيا در درونمان ريشه بدواند. مراقب باشيم دنيا دوستي در ما شکل نگيرد که به فرموده معصومين

    عليهم السلام ، سرچشمه همه خطاها و رذايل اخلاقي همين دنياپرستي است .

    4 - با افرادي که شيفته دنيا هستند و عشقشان دنيا و لذت هاي دنيا و تفاخر به آن است هم نشيني و معاشرت جدي نداشته باشيم و در

    نقطه مقابل، با کساني مجالست داشته باشيم که نسبت به دنيا بي رغبتند و به صفت زهد آراسته اند.

  2. 5 کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16953
    نوشته ها
    547
    تشکـر
    353
    تشکر شده 330 بار در 225 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها


    تفاخر يک ضعف شخصيتي بسيار جدي است که در آن فرد تمايل دارد داشته ها و دارايي هاي ذاتي و

    اکتسابي خود را به رخ اين و آن بکشد و با اين فخر فروشي ، احساس لذت کند. اما سوالي که در ابتدا مطرح

    است اين است که ريشه تفاخر چيست؟ چرا که اگر علت اين ناهنجاري رفتاري را بدانيم پيشگيري و درمان

    آسان مي شود. اولين دليل تفاخر، احساس کمبود و حقارت است. يعني وقتي شخص از درون احساس پستي

    و کوچکي مي کند و از احساس ارزشمندي واقعي بي بهره است تلاش مي کند اين را با فخر فروشي جبران

    کند و لباس، جواهر، خودرو و باغ و ويلاي خود را به نمايش بگذارد. دليل دوم تفاخر، احساس مالکيت است.

    هنگامي که فرد نسبت به داشته هايش احساس مالکيت مي کند، تمايل فخرفروشي در وي شدت پيدا مي

    کند. عمده کساني که دارايي هاي خود را به رخ مي کشند در ذهن خويش، خود را مالک اصلي اين ها مي

    دانند. سومين علت تفاخر، دوست داشتن شديد دنياست. انساني که دنيا را هدف مي داند و به جاي خدا

    محوري و عقل محوري ، لذت محور است و گمان مي کند تمام هدف زندگي دنيا کسب لذت و خوشي و عيش و

    نوش است، طبيعي است که به واسطه لذتي که در تفاخر است، چنين کند .دليل چهام تفاخر، معاشرت با

    افراد حقيري است که تمام همت شان دنيا و لذت دنياست . چه بخواهيم و چه نخواهيم انسان از همنشين

    خود رنگ مي گيرد. معاشرت با شيفتگان دنيا، آرام آرام حرص به دنيا ، چشم و هم چشمي و رقابت هاي پوچ بر

    سر جمع آوري مال دنيا و نمايش آن را در انسان تقويت مي کند. بنابراين با توجه به اين چهار دليل اصلي تفاخر،

    براي پيشگيري و درمان اين رذيله اخلاقي به چند نکته اشاره مي کنيم:

    1- فضيلت ها و کمالات اخلاقي را بشناسيم و براي کسب آن تلاش کنيم . فردي که کمالاتي چون تحصيل علم و مطالعه مفيد ، تواضع ، انسان

    دوستي و خير خواهي و اخلاص را در خود تقويت کند و به کاري مفيد و ارزشمند مشغول باشد نيازي نمي بيند

    که با به رخ کشيدن داشته هايش احساس ارزشمندي ( کاذب ) کند.

    2- بايد باور کنيم هر آن چه به ما بخشيده شده است امانت است و نسبت به همه دارايي هاي خود احساس امانت کنيم . بدانيم آن چه از

    جمال و قدرت و ثروت نصيب ما شده است همه از خداوند است و ما امانت دارهستيم . اين نعمات وسيله

    امتحان است و اگر لطف او نبود هيچ نداشتيم .

    3 - بايد با افزايش محبت خداوند در دل و وجودمان، اجازه ندهيم که محبت دنيا در درونمان ريشه بدواند. مراقب باشيم دنيا دوستي در ما شکل نگيرد که به فرموده معصومين

    عليهم السلام ، سرچشمه همه خطاها و رذايل اخلاقي همين دنياپرستي است .

    4 - با افرادي که شيفته دنيا هستند و عشقشان دنيا و لذت هاي دنيا و تفاخر به آن است هم نشيني و معاشرت جدي نداشته باشيم و در

    نقطه مقابل، با کساني مجالست داشته باشيم که نسبت به دنيا بي رغبتند و به صفت زهد آراسته اند.
    سلام ببخشید یه سوال داشتم، این که من اصلا از لحاظ مادی و جمال و اینا هیچ وقت تفاخر نکردم و از اینجور افرادم خیلی بدم میاد، ولی از لحاظ اخلاق و منطق وهوش و این چیزا خودمو پیش خودم ستایش میکنم و صد البته نه مقابل بقیه
    یعنی خودم فکر میکنم که از این لحاظا خیلی بالاتر بقیه هستم و کسی مثل من نیست
    اینم تفاخره؟
    یعنی واقعا یه جوری شدم که اگه کسی کوچکترین حرفی بزنه که خدای ناکرده! بم بربخوره خیلیییی ناراحت میشم و میگم مثلا طرف نفهمه و اصلا دیگه نمی تونم یه رابطه صادقانه با کسی داشته باشم، چون احساس میکنم اونا لیاقت منو ندارن

  4. کاربران زیر از fatemeh.74 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh.74 نمایش پست ها
    سلام ببخشید یه سوال داشتم، این که من اصلا از لحاظ مادی و جمال و اینا هیچ وقت تفاخر نکردم و از اینجور افرادم خیلی بدم میاد، ولی از لحاظ اخلاق و منطق وهوش و این چیزا خودمو پیش خودم ستایش میکنم و صد البته نه مقابل بقیه
    یعنی خودم فکر میکنم که از این لحاظا خیلی بالاتر بقیه هستم و کسی مثل من نیست
    اینم تفاخره؟
    یعنی واقعا یه جوری شدم که اگه کسی کوچکترین حرفی بزنه که خدای ناکرده! بم بربخوره خیلیییی ناراحت میشم و میگم مثلا طرف نفهمه و اصلا دیگه نمی تونم یه رابطه صادقانه با کسی داشته باشم، چون احساس میکنم اونا لیاقت منو ندارن
    ببینید فاطمه خانوم اگر این احساستون بروز کنه در رفتارتون همونطور که گفتید شاید کمی تفاخر محسوب میشه.

    اما بالیدن به خودتون به این معنی که اشرف مخلوقات هستید و این بالندگی به خودتون باعث بشه تواضع شما در رفتار بیشتر بشه به هیچ وجه تفاخر نیست.

    اتفاقا این بالیدن به خود یکی از روش هایی هست که باعث میشه اعتماد به نفس انسان بالا تر بره.

    یکی از تعاریف اعتماد به نفس خودشیفتگی هست.

    اما این خود شیفتگی نباید باعث این بشه که خودمون رو از دیگران بالاتر بدونیم.

    یه نکته ی مثبتی که شما دارید این هست که اعتماد به نفس بالایی دارید و این یعنی به خود کفایی کاملی رسیدید اما سعی کنید که در رفتارتون بروز نکنه .

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    درود بر شما واسه تایپیک خوبی ک گذاشتین

    میخواستم بدونم این تفاخر آیا با عقده یی بودن افراد رابطه داره ؟؟؟

    با توجه ب اینکه توو خط اول عنوان کردین :


    "تفاخر يک ضعف شخصيتي بسيار جدي است که در آن فرد تمايل دارد داشته ها و دارايي هاي ذاتي و

    اکتسابي خود را به رخ اين و آن بکشد و با اين فخر فروشي ، احساس لذت کند"
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  7. کاربران زیر از سوگل1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوگل1 نمایش پست ها
    درود بر شما واسه تایپیک خوبی ک گذاشتین

    میخواستم بدونم این تفاخر آیا با عقده یی بودن افراد رابطه داره ؟؟؟

    با توجه ب اینکه توو خط اول عنوان کردین :


    "تفاخر يک ضعف شخصيتي بسيار جدي است که در آن فرد تمايل دارد داشته ها و دارايي هاي ذاتي و

    اکتسابي خود را به رخ اين و آن بکشد و با اين فخر فروشي ، احساس لذت کند"
    سلام.

    ممنون ازتون که خوندید.

    بستگی داره که عقده رو چه چیزی تعریف کنیم.

    گاهی هست که افراد محدود هستن و اجازه نمایش دادن خود رو ندارن و این تبدیل به عقده ای میشه برای اینکه در هر زمانی که

    فرصت پیدا کرد دنبال خود نمایی باشه.

    اما گاهی اوقات هم هست که فرد هیچ محدودیتی نداره اما چون دوست داره شناخته بشه این کار رو میکنه.

    خب در مورد اول شاید ، فرد خیلی مقصر نباشه.

    اما در مورد دوم فرد حتما باید پی درمان خود باشه.در صورتی که در مورد اول هم باید پیگیر درمان باشه.

  9. کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    سلام.

    ممنون ازتون که خوندید.

    بستگی داره که عقده رو چه چیزی تعریف کنیم.

    گاهی هست که افراد محدود هستن و اجازه نمایش دادن خود رو ندارن و این تبدیل به عقده ای میشه برای اینکه در هر زمانی که

    فرصت پیدا کرد دنبال خود نمایی باشه.

    اما گاهی اوقات هم هست که فرد هیچ محدودیتی نداره اما چون دوست داره شناخته بشه این کار رو میکنه.

    خب در مورد اول شاید ، فرد خیلی مقصر نباشه.

    اما در مورد دوم فرد حتما باید پی درمان خود باشه.در صورتی که در مورد اول هم باید پیگیر درمان باشه.
    ممنوم از لطفتون

    متوجه حرفاتون شدم حالا

    ی خورده اول بار تحلیل کردنش واسم سخت شد ک بخوام تفکیکی قائل شم

    حالا متوجه شدم

    بازم ممنون
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  11. کاربران زیر از سوگل1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16953
    نوشته ها
    547
    تشکـر
    353
    تشکر شده 330 بار در 225 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    ببینید فاطمه خانوم اگر این احساستون بروز کنه در رفتارتون همونطور که گفتید شاید کمی تفاخر محسوب میشه.

    اما بالیدن به خودتون به این معنی که اشرف مخلوقات هستید و این بالندگی به خودتون باعث بشه تواضع شما در رفتار بیشتر بشه به هیچ وجه تفاخر نیست.

    اتفاقا این بالیدن به خود یکی از روش هایی هست که باعث میشه اعتماد به نفس انسان بالا تر بره.

    یکی از تعاریف اعتماد به نفس خودشیفتگی هست.

    اما این خود شیفتگی نباید باعث این بشه که خودمون رو از دیگران بالاتر بدونیم.

    یه نکته ی مثبتی که شما دارید این هست که اعتماد به نفس بالایی دارید و این یعنی به خود کفایی کاملی رسیدید اما سعی کنید که در رفتارتون بروز نکنه .
    ممنونم
    اما من به نظر خودم اعتماد به نفس بالایی ندارم، هرچند که اطرافیان بهم میگن داری ولی خودم این احساسو ندارم، چون مثلا خیلی نظر بقیه برام مهمه، این که مثلا تو جمعی که هستیم یه نفر بقیه رو تحویل بگیره ولی منو نه خیلی رو اعصابمه و دیگه از طرف بدم میاد، من اگه کسی تشویقم کنه تو کاری بدجور اعتماد به نفس و انرژی میگیریم ولی اگه کسی تشویق نکنه، یا سردم کنه از کاری که انجام میدم واقعا دیگه تمایل به ادامه دادنش ندارم، چون بیشتر وقتا تو زندگیم بقیه بهم آفرین گفتنو تشویق کردن و این خیلی منو عذاب میده، جوری که فکر میکنم به جز دو سه نفر تو زندگیم بقیه دوستا و اقوام منو به خاطر خودم نمیخوان،
    از طرفی من توی حرف زدن با بقیه و یا جلوی یه جمعیت خیلی هول میشم، همیشه همینجور بودم، اینا به نظر من همش ناشی از کمبود اعتماد به نفسه، من همیشه دوست داشتم کاری رو بکنم که نتیجه اش این باشه بقیه تشویقم کنن، یا این که بالاتر بقیه باشم، این خیلی بم روحیه میده، ولی پست ترین و بی ارزش ترین انگیزه است

  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13962
    نوشته ها
    63
    تشکـر
    40
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    دستتون درد نکنه خیلی جالب بود.
    من دوستی دارم که به شدت به این مرض مبتلاست، کل صحبتاش حرف زدن درباره دارایی ها و مال و اموالشه! چطور میشه به یه همچین آدمی کمک کرد؟
    امضای ایشان
    .::إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا::.

  14. کاربران زیر از paniz75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh.74 نمایش پست ها
    ممنونم
    اما من به نظر خودم اعتماد به نفس بالایی ندارم، هرچند که اطرافیان بهم میگن داری ولی خودم این احساسو ندارم، چون مثلا خیلی نظر بقیه برام مهمه، این که مثلا تو جمعی که هستیم یه نفر بقیه رو تحویل بگیره ولی منو نه خیلی رو اعصابمه و دیگه از طرف بدم میاد، من اگه کسی تشویقم کنه تو کاری بدجور اعتماد به نفس و انرژی میگیریم ولی اگه کسی تشویق نکنه، یا سردم کنه از کاری که انجام میدم واقعا دیگه تمایل به ادامه دادنش ندارم، چون بیشتر وقتا تو زندگیم بقیه بهم آفرین گفتنو تشویق کردن و این خیلی منو عذاب میده، جوری که فکر میکنم به جز دو سه نفر تو زندگیم بقیه دوستا و اقوام منو به خاطر خودم نمیخوان،
    از طرفی من توی حرف زدن با بقیه و یا جلوی یه جمعیت خیلی هول میشم، همیشه همینجور بودم، اینا به نظر من همش ناشی از کمبود اعتماد به نفسه، من همیشه دوست داشتم کاری رو بکنم که نتیجه اش این باشه بقیه تشویقم کنن، یا این که بالاتر بقیه باشم، این خیلی بم روحیه میده، ولی پست ترین و بی ارزش ترین انگیزه است
    اینکه نظر بقیه براتون مهم هست ارتباطی به اعتماد به نفس نداره.

    این حسی هست که اکثر افراد درونشون نهادینه هست.حسی که دیده بشن.خب خیلی ها هم هستن که اصلا دوست ندارن در معرض دید باشن.

    و در مورد تشویق هم باید بگم که این خسیسه هم در خیلی از افراد هست.تشویق، حسی درون انسان رو به جریان می اندازه که کاراییش دو چندان میشه.

    برای همین هست که در تربیت فرزند و در تعالی خانواده تاکید خیلی زیادی روی تشویق شده .

    و در مورد حرف زدن در جایی که جمعیت هست باید بگم که این کار رو باید با تمرین در خودتون تقویت کنید.

    و سخنرانی و حرف زدن در جمع نوعی هنر هست که باید اون رو کسب کنید و نوعی اکتسابی هست.

    ریختن این ترس هم فقط با رفتن در دل ترستون مرتفع میشه.یعنی زمانی که جمعیتی هستن شما شروع به صحبت کنید.

    یا در جمع فایل هستید چند دقیقه ای مجلس رو به دستتون بگیرید.

    حرف زدن رو هم میتونید با چند سوال شروع کنید .با این کار بخش عظیمی از استرستون رو کم میکنه و باعث میشه مخاطبتون در گیر حرفای شما بشه.

  16. کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط paniz75 نمایش پست ها
    دستتون درد نکنه خیلی جالب بود.
    من دوستی دارم که به شدت به این مرض مبتلاست، کل صحبتاش حرف زدن درباره دارایی ها و مال و اموالشه! چطور میشه به یه همچین آدمی کمک کرد؟
    شما به صورت غیر مستقیم میتونید ایشون رو راهنمایی کنید.

    مثلا همین مطلب رو پیرینت بگیرید و در اختیارش قرار بدید.

    و یا به صورت غیرمستقیم براش توضیح بدید که از این اخلاقش خوشتون نمیاد.مثلا با تعریف کردن داستانی که یه جورایی هم مربوط بشه به ایشون

    و در مورد بدی این اخلاق هم گفته بشه.

  18. کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16953
    نوشته ها
    547
    تشکـر
    353
    تشکر شده 330 بار در 225 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    اینکه نظر بقیه براتون مهم هست ارتباطی به اعتماد به نفس نداره.

    این حسی هست که اکثر افراد درونشون نهادینه هست.حسی که دیده بشن.خب خیلی ها هم هستن که اصلا دوست ندارن در معرض دید باشن.

    و در مورد تشویق هم باید بگم که این خسیسه هم در خیلی از افراد هست.تشویق، حسی درون انسان رو به جریان می اندازه که کاراییش دو چندان میشه.

    برای همین هست که در تربیت فرزند و در تعالی خانواده تاکید خیلی زیادی روی تشویق شده .

    و در مورد حرف زدن در جایی که جمعیت هست باید بگم که این کار رو باید با تمرین در خودتون تقویت کنید.

    و سخنرانی و حرف زدن در جمع نوعی هنر هست که باید اون رو کسب کنید و نوعی اکتسابی هست.

    ریختن این ترس هم فقط با رفتن در دل ترستون مرتفع میشه.یعنی زمانی که جمعیتی هستن شما شروع به صحبت کنید.

    یا در جمع فایل هستید چند دقیقه ای مجلس رو به دستتون بگیرید.

    حرف زدن رو هم میتونید با چند سوال شروع کنید .با این کار بخش عظیمی از استرستون رو کم میکنه و باعث میشه مخاطبتون در گیر حرفای شما بشه.
    ممنونم از توجهتون
    اما راستش من از این اخلاقام خوشم نمیاد، چون اگه خصوصیات مثبتی بودن، بدم نمیومد
    توی یه تاپیکی که درمورد راهکارای افزایش اعتماد به نفس بود، دقیقا ویژگی های من ذکر شده بود

  20. کاربران زیر از fatemeh.74 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13962
    نوشته ها
    63
    تشکـر
    40
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آسیب فردی (تفاخر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    شما به صورت غیر مستقیم میتونید ایشون رو راهنمایی کنید.

    مثلا همین مطلب رو پیرینت بگیرید و در اختیارش قرار بدید.

    و یا به صورت غیرمستقیم براش توضیح بدید که از این اخلاقش خوشتون نمیاد.مثلا با تعریف کردن داستانی که یه جورایی هم مربوط بشه به ایشون

    و در مورد بدی این اخلاق هم گفته بشه.
    اوکی خیلی ممنون سعیمو می کنم. هرچند آدم نگیریه!
    یعنی همیشه تظاهر به خوبی می کنه. مثلا یه مدت تظاهر می کرد که از من یاد گرفته که دنبال پسرا نیفته. چند روز پیش فهمیدم دوست پسر داره!
    امضای ایشان
    .::إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا::.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 05-18-2021, 02:28 PM
  2. درمان سیاهی دور چشم
    توسط تنها در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 08-01-2015, 05:03 PM
  3. لازمه رسیدن به هنر تفکر
    توسط Artin در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-07-2014, 11:01 AM
  4. آسیب های لاک زدن مداوم به ناخن ها
    توسط Artin در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-03-2014, 01:34 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد