سلام من با ی دوختر دوست شد شدم وخیییییییییییییییلی دوستش داشتم و میخواستم باهاش ازدواج کنم اما به زور و اجبار خانوادش دادنش به پسر خالش اما اون اصلا راضی نبود و دوستش نداره حالا منم دیگه هیچ امیدی به زندگی ندارم و نمی دونم باید چی کار کنم؟ افسردگی گرفتم