نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: جعبه‌ی خالی

630
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17397
    نوشته ها
    458
    تشکـر
    279
    تشکر شده 591 بار در 267 پست
    میزان امتیاز
    9

    جعبه‌ی خالی

    پسربچه‌ای که می‌‌آید تو، سر و وضع خوبی ندارد. توجه من به طرفش جلب می‌شود. دوتا از دوستانم به طرفش می‌روند که بیرونش کنند. من هم جلو می‌روم. پسربچه، دو سه‌ باری سر چهارراه شیشه‌ی ماشینم را تمیز کرده بود. مظلومانه التماس‌ کرد: «آقا خواهش می‌کنم. به خدا پولش رو می‌دم. می‌خواین پولام رو نشونتون بدم؟»

    پسربچه دستش رابه طرف جیب‌هایش می‌برد. دیگر نمی‌توانم چیزی نگویم: «بدیدش به من برید سرکارتون.» مهدی که دارد می‌رود سفارش بگیرد در گوشم می‌گوید: «مشتری‌ها رو می‌پرونه‌ ها.» انگار که حرفش را نشنیده باشم به طرف یکی از میزها می‌برمش.پسربچه مطیع می‌نشیند. کلاه کشی کهنه‌اش را در می‌آورد و دستی به موهای چربش می‌کشد. انگار متوجه نگاه ترحم‌انگیز من شده، نگاهم می‌کند. با عجله منو را جلویش می‌گذارم. نگاهی سرسری به منو می‌کند. معلوم است سواد ندارد.

    می‌گوید: «پیتزاهاتون چه قیمتیه؟ پیتزای پنج، شش تومنی هم دارین؟» می‌گویم: «تو چه پیتزایی دوست داری؟» چشم‌هایش چنان برقی می‌زند که انگار دارد پیتزا می‌خورد. می‌گوید: «پیتزای قارچ و گوشت.» به طرف پیشخوان می‌روم و سفارش می‌دهم.

    وقتی پیتزا را سر میزش می‌برم. سرش را روی میز گذاشته. فکر کنم خوابش برده باشد. با خودم فکر می‌کنم بیدارش نکنم، ولی انگار بوی پیتزا هوشیارش می‌کند. پیتزا را جلویش می‌گذارم. بی‌توجه به اطراف با ولع به پیتزا هجوم می‌‌برد و سعی می‌کند همه را در دهانش بچپاند. انگار ذره‌ذره‌ی وجودش دارند سیر می‌شوند.

    فکر می‌کنم مدت‌هاست که یک دل سیر غذا نخورده. صدایم می‌کنند. به طرف میز دیگری می‌روم تا سفارش بگیرم. دوباره به طرف میزش برمی‌گردم، می‌گوید: «چه جوری می‌تونم بقیه‌اش رو ببرم آقا؟» برایش جعبه‌ی‌ خالی می‌برم. دوباره مجبور می‌شوم برگردم به طرف پیشخوان.

    وقتی برمی‌گردم دیگر پشت میزش نیست. از پنجره‌ی رو به خیابان می‌بینم که آن طرف خیابان ایستاده و کلی بچه به طرفش می‌دوند و جعبه‌ی پیتزا را از دستش می‌قاپند. سرمیزش می‌روم تا میز را تمیز کنم. روی منوی غذا پول خرد می‌بینم. بیش‌تر از قیمت واقعی پیتزاست.
    امضای ایشان
    ᓄ ـنابع בر پاییـטּ هر پست בرج شـבه است
    امام صادق سلام الله عليه : مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّى يَركَبَهُ
    كسى كهـ ᓄـؤـᓄـنى را براى گناهــى سرزنش كند، نـᓄـيرد تا خودش آטּ گناهـ را ᓄـرتكب شود ᓄـيزاטּ الحكـᓄـة: ح 14854
    اوجتنهــــــــــــــــــــای ــیـ ...




  2. 2 کاربران زیر از CÆSAR بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد