نوشته اصلی توسط
shivakhanum
آخه شرایط بدجوری پیچیده شده. مامانم از علاقه ی بین ما دو تا کاملا باخبره ولی در مورد پرستاربچه که عقدش شده هیچ چیزی نمیدونه! اگه بفهمه قطعا مخالفت میکنه یا که تا زنه رو طلاق نده رضایت به ازدواج بهمون نمیده. بدتر از اون بابامه که کلا از ماجرا ی الان بین من و اون پسره بی خبره و از همه بدتر اینکه ازش اصلا خوشش نمیاد! من مشکلم تازه بعد علنی شدن قضییه شروع میشه و خودمو برای اون روزا حاضر کرده بودم اما با این رفتارای سرد و دلسردکنندش نمیدونم باید چیکارکنم؟
این که نمیشه بیاد منو بازیچه ی هوس دلش کنه تا مثلا به خواسته اش برسه بعد 14-15 سال که میگفت منو دوس داره و عاشقمه و بعدش بره منو بندازه دور؟! همین الان 2 تا خواستگار دارم که شدیدا تمایل به ازدواج باهام رو دارن ولی من اصلا نمیتونم به هیچکسی غیر از اون حتی فکر کنم. الان که رفتارش انقدر سرد شده باهام منو گذاشته تو شرایطی که کم کم خسته بشم و از طرف من این ارتباطه قطع بشه که بعدا اگه مامانم فهمید مقصر جدایی من باشم! متاسفانه فوق العاده زیرک و با سیاسته و همینش منو میترسونه. ضمنا فکر میکنم که اون روز که برد منو به اون خونه ازم یه فیلم یا عکس هم گرفته. مطمئن نیستم ولی تو اون شرایط یه لحظه دیدیم موبایلشو برای چند ثانیه به سمت من گرفته بود مثل کسی که داره فیلم یا عکس میگیره!
بدجور گیر کردم نیــــــــــــــــاز دارم خیلی هوشمندانه راهنمایی بشم خودم که دیگه هنگ کردمو راه نجاتی نمیبینم.
یا باید با این تغییر 180 درجه ای رفاراش کنار بیام و خودمو بسپارم دست سرنوشتی که اون برام داره پیش میاره یا که منم رفتارمو سرد کنمو بهش مثل قبل اهمیت ندم ( که فکر میکنم خودشم همین رو ازم میخواد تا بعدا من مقصر باشم!)که مثلا وقتی شرایطش رو جفت و جور کرد باز برگرده و بیاد سراغم یا که کلا منو فراموش میکنه و انگار نه انگار که باهام قول و قراری گذاشته بوده!
دوستان عزیزم من نمیدنم باید هنوزم دوسش داشته باشم و برنامه ی ازدواج باهاش داشته باشم یا که نه فراموشش کنم؟؟؟؟؟؟؟ اگه برام دردسر بسازه با اون فیلمه یا عکسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من خیلی ساده دل و احمقم و بدجوری کلاگذاشته سرم جوری که هنوزم باورم نمیشه...
منتظرم راهنمایی هاتون هستم.ممنوم