نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: دعوای زناشویی

1636
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18547
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دعوای زناشویی

    سلام
    متنم یکم طولانی هستش ببخشید دیگه
    من حدودا یک هفته پیش سر یک موضوع خیلی مسخره و کوچیک با همسرم دعوام شد
    یعنی خیلی کوچیکم که نه، ایشون جلوی همه اعضای خونوادش طوری وانمود کرد که من کاملا دروغگو نشون داده شدم
    عصر همون روز چون من خیلی از کار ایشون ناراحت شده بودم دوباره دعوامون شد اما خیلی شدید
    ما تا حالا به هم هیچ فحشی نداده بودیم :-(
    اونم خیلی عصبانی بود به من حرفتی بد زد منم همینطور،و در ضمن به من گف کاری نکن بفرستمت خونه مامان بابات
    خلاصه کلی دعوا کردیم اون روزای اول خیلی ناراحت بود اما الان مثل اینکه طلبکارم هست کلا با هم هیچ حرفی نمیزنیم
    من خیلی ناراحتم تا حالا تو دعواهامون من کوتاه اومدم و پیش رفتم ، شوهرم خیلی خیلی مغروره
    من چون خیلی دوسش دارم و نمیخوام سر یک موضوع مسخره دیگه دعوامون شدید شه همش میخوام برم باهاش صحبت کنم اما خودمو کنترل میکنم که‌نرم
    فکرم‌نکنم اون جلو بیاد
    نا گفته نماند منم حرفهای خیلی بدی زدم :-(
    به نظرتون چیکار کنم ؟
    مامانم‌و خواهرم بهم میگن به هیچ عنوان تو پیش قدم نشو چون عادت میشه که سر هر موضوعی بهت بگه برو خونه مامان بابات...
    البته بگم از روی عصبانیت این حرفو زد منم خیلی رو مغزش راه رفتم!!!
    اما خب گفت دیگه! حالا چیکا کنم ؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18547
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دعوای زناشویی

    میشه‌یکی جواب بده ؟؟؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18736
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دعوای زناشویی

    عزیزم خیلی به نظرات اطرافیانت توجه نکن خودت نگاه کن که چه کاری به صلاح خودت و زندگیته
    بعضی وقتها یه کارها و حرفهایی حرمتها رئ میشکنه و دیگه هم قابل برگشت نیستن. سعی کن هرگز وترد اون حیطه نشی حتی اگر اون لحظه با نگفتن اون حرف(که حریم احترام متقابل رو میشکنه و باعث دریدن پرده ها میشه)تو محکوم میشی بازم اینکارونکن. مطمئن باش هرچند اون لحظه داری سکوت میکی و ظاهرا طرف مفابلت داره پیروز میدان میشه ولی تو داری به خوت و زندگیت و دوامش کمک میکنی .اصلا هم مهم نیست که طرف مفابلت بفهمه یا نه. خیلی از زندگیها فقط سر لجبازی و غرور بیجا از بین رفته که بعدش دو طرف فقط نشستن حسرت خوردن چون در واقع هیچ چیز مهمی نبوده جز غرور بیجا...
    پس از اول وقتی روش درست رو در پیش بگیری مطمئن باش که هرگز زندگیت به سمت و سوی بدی نمیره .نگران فهم طرف مقابلت نباش اولا که انشاالله اونم متوجه رفتار روش درستت هست و اگرهم نبود حداقل تو کار درست رو انجام دادی و خودت رو سرزنش نمیکنی
    این حرفها رو یه درد کشیده داره بهت میزنه....

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9838
    نوشته ها
    273
    تشکـر
    590
    تشکر شده 390 بار در 180 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دعوای زناشویی

    نقل قول نوشته اصلی توسط تایسیز نمایش پست ها
    سلام
    متنم یکم طولانی هستش ببخشید دیگه
    من حدودا یک هفته پیش سر یک موضوع خیلی مسخره و کوچیک با همسرم دعوام شد
    یعنی خیلی کوچیکم که نه، ایشون جلوی همه اعضای خونوادش طوری وانمود کرد که من کاملا دروغگو نشون داده شدم
    عصر همون روز چون من خیلی از کار ایشون ناراحت شده بودم دوباره دعوامون شد اما خیلی شدید
    ما تا حالا به هم هیچ فحشی نداده بودیم :-(
    اونم خیلی عصبانی بود به من حرفتی بد زد منم همینطور،و در ضمن به من گف کاری نکن بفرستمت خونه مامان بابات
    خلاصه کلی دعوا کردیم اون روزای اول خیلی ناراحت بود اما الان مثل اینکه طلبکارم هست کلا با هم هیچ حرفی نمیزنیم
    من خیلی ناراحتم تا حالا تو دعواهامون من کوتاه اومدم و پیش رفتم ، شوهرم خیلی خیلی مغروره
    من چون خیلی دوسش دارم و نمیخوام سر یک موضوع مسخره دیگه دعوامون شدید شه همش میخوام برم باهاش صحبت کنم اما خودمو کنترل میکنم که‌نرم
    فکرم‌نکنم اون جلو بیاد
    نا گفته نماند منم حرفهای خیلی بدی زدم :-(
    به نظرتون چیکار کنم ؟
    مامانم‌و خواهرم بهم میگن به هیچ عنوان تو پیش قدم نشو چون عادت میشه که سر هر موضوعی بهت بگه برو خونه مامان بابات...
    البته بگم از روی عصبانیت این حرفو زد منم خیلی رو مغزش راه رفتم!!!
    اما خب گفت دیگه! حالا چیکا کنم ؟
    بالاخره که باید یکی کوتاه بیاد، چه اشکالی داره که شما پیش قدم شی، شاید خود او هم پشیمونه ولی نمی تونه ابرازکنه. و از خداشه که شما پیش قدم شی.

    اومدیم شوهرت مثل شما فکر کرد که خوب تا شما معذرت نخوای اون هم قدمی جلو نذاره، اون موقع این زندگی از بین میره.

    درسته همه غرور داریم، ولی به چه ارزشی، به بهای به هم ریختن زندگی، تو دعوا که حلوا خیرات نمی کنن، یکی شما گفتی، یکی ایشون

    تعجبم از شما اینه که چرا دعوا رو به مادر و خواهرت گفتی، این باعث دخالت اون ها میشه و علاوه بر اون باعث میشه که جرات کنن پشت سر همسرت حرف بزنن.

    لطفا مسائل خصوصی زندگی رو جلوی هر کسی نگید، مثل اینکه شما زن و شوهر عادت کردید، جلوی خانواده هاتون از همدیگه بد بگین.

    اگر مشکلی دارین با هم حل کنید، نه اینکه عالم رو خبر دار کنید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بعد از دعوای زناشویی این کارها را نکنید!
    توسط رهگذر زندگی در انجمن عدم تفاهم
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-29-2014, 10:22 AM
  2. گرسنگی عامل مهم دعواهای زناشویی
    توسط m@ede در انجمن عدم تفاهم
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-16-2014, 12:19 PM
  3. عوامل تشديدکننده کم رویی و درمان سرپايي
    توسط Artin در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-18-2014, 11:08 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد