نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

2490
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16436
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    3
    تشکر شده 44 بار در 31 پست
    میزان امتیاز
    9

    پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    سلام دوستان. من بعد از اون ماجرای دعوایی که بین من و همسرم پیش اومد و من 2 ماه رفتم قهر خونه بابام ( تاپیک میخواهم برگردم به زندگیم) . بعد 2 ماه که آشتی کردیم و از طبقه بالای خونه پدر شوهرم اومدیم بیرون و بیرون خونه اجاره کردیم و الان 1 ماهه که داریم تو خونمون زندگی میکنیم. حالا یه مشکلی دارم اونم اینه که: من و همسرم که برگشتیم سر زندگیمون دیگه تو این 1 ماه نه من رفتم خونه باباش و نه اون اومده خونه بابام. خلاصه که ما هر کدوم تنها میریم خونه پدرهامون. چونکه تو دعوای آخر که پدر و مادر هامونم حضور داشتند و کار به کتک کاری و بی احترامی و فحش رسید و خلاصه که خیلی وضعیت بد شد. حالا 2 تا خانواده ها که دیگه کلا کات کردند و ما هم همینطور. حالا الان تو فامیل های همسرم که همه جا مارو افطار دعوت میکنن به خاطر اینکه همسرم دوست داره بره منم میرم خونه فامیلاش و خواهر هاش . که اونجا پدر و مادرش هم حضور دارن که من وقتی وارد جمع میشم یه سلام کلی میدم و بچه رو هم بغل میکنم و وارد میشم که مجبور نشم تک تک برم جلو و احوالپرسی کنم تا مجبور بشم با پدر و مادر شوهرم هم روبوسی و احوالپرسی کنم. خلاصه ما هر جا که میریم و برمیگردیم خونه. با همسرم بحث داریم سر این موضوع. با این حال که من روزی که برگشتم سر زندگیم باهاش طی کردم که هیچ وقت وقت دیگه تو روی پدر و مادرت نگاه نمیکنم چونکه منو خیلی اذیت کردن و تو زندگیم دخالت کردن. من واقعا کاراشونو نمیتونم فراموش کنم اونا در حق ما خیلی خوبی ها و همچنین بدی ها کردن . من هر دو رو میبینم ولی اصلا کارای پدر و مادرشو نمیتونم فراموش کنم. شوهرم هم هر وقت که از مهمونی میایم میره تو قیافه و همش با من بحث میکنه و منو مقصر میدونه و کلا کارای پدر و مادرشو نمیبینه. اونا خیلی بدیها بهم کردن که من هیچ وقت فراموش نمیکنم . حتی تا جایی که مادر شوهرم تو این دعوای آخر منو زد و از خونه انداخت بیرون ولی من همین طور وایستادمو نگاش کرد. و تا 3 روز هم بچه شیر خوارمو پیش خودش نگه داشت و نداد و بعد 3 روز پدرو مادرم با دعوا رفتنو بچه رو گرفتن و آوردن برام. خلاصه که یاد تک تک این کارا که میوفتم ازشون بیشتر متنفر میشم. من هیچ وقت نمیتونم دیگه دوستشون داشته باشم و قبولشون کنم. ولی از یه طرفم شوهرم اعصابمو خورد کرده و توقع داره که من همیشه دست بوسشون باشم و فراموش کنم. ولی من تا عمر دارم فراموش نمیکنم. کمکم کنید که من باید چطوری با این مشکل کنار بیام و همسرم هم دیگه ازم این توقع رو نداشته باشه. البته اینم بگم که من با خواهر شوهر هام و فامیلای همسرم خوبم و مشکلی نیست.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    سلام خوشحالم که مشکل قبلیتون رفع شده واما اینکه مادر شوهرتون و پدر شوهرتون هر چقدرم ادم بدی بودن وباهاتون بد رفتاری کردن باز والدین همسرتونن بله هیچوقت نمیتونید کارای قبلیشونو فرامو ش کنید ولی میتونید بخاطر شوهرتون گذشت کنید حتی توظاهر باهاشون خوب باشید مگه نمیخای زندگی زناشویت بدتر از این نشه خب قلبتو بزرگ کن وببخشش خواهر خودمم تقریبا این مشکلو داشت ولی بخاطر خودش بخشید والان مادرشوهرش خیلی باهاش خوبه ودوسش داره....
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16436
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    3
    تشکر شده 44 بار در 31 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahestey نمایش پست ها
    سلام خوشحالم که مشکل قبلیتون رفع شده واما اینکه مادر شوهرتون و پدر شوهرتون هر چقدرم ادم بدی بودن وباهاتون بد رفتاری کردن باز والدین همسرتونن بله هیچوقت نمیتونید کارای قبلیشونو فرامو ش کنید ولی میتونید بخاطر شوهرتون گذشت کنید حتی توظاهر باهاشون خوب باشید مگه نمیخای زندگی زناشویت بدتر از این نشه خب قلبتو بزرگ کن وببخشش خواهر خودمم تقریبا این مشکلو داشت ولی بخاطر خودش بخشید والان مادرشوهرش خیلی باهاش خوبه ودوسش داره....
    عزیزم همسر من به مادر من توهین کرد و فحش داد و از خونمون انداختش بیرون ولی من با همه اینها بازم اومدمو باهاش زندگی کردم. ولی خانواده همسر من به شدت آدمای مغرور و پر رویی هستند و فکر میکنن که همه باید جلوشون دولا راست بشن. ولی من نمیشم چون اینا واقعا به زندگی من و روابطم با همسرم آسیب زدن و منو از چشم همسرم انداختن. همسرم اون اولا جونشم واسه من میداد ولی الان... . مقصر همه اینا هم مادر و پدرش هستن. بعد من چه جوری فراموش کنم. واقعا مادر شوهر من یه آدم .... هست. ازش متنفرم.همیشه کاراشو زیر زیرکی انجام میده و تو رو خودشو یه آدم مظلوم جلوه میده پیش همه. منم این کاراشو میبینم ازش متنفر میشم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    باسلام وتشکر از حضورتون
    باید بگم که این جورمشکلات تو همه زندگی ها هست
    شاید از این بدترهم باشه اما اینکه نمیتونید فراموش کنید
    اول از همه نیاز به زمان هست
    دوم اینکه نگه داشتن کینه فقط وفقط خودتونو اذیت میکنه
    ببخشیدو گذشت کنید
    بخاطرهمسرتون
    تو این راه لازمه حتما به خدا نزدیکتر شین تابتونین کینه رو از دلتون دورکنید
    امیدوارم تومسیری قدم بردارید که به آرامش برسید

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16436
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    3
    تشکر شده 44 بار در 31 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    4
    نقل قول نوشته اصلی توسط farimah نمایش پست ها
    باسلام وتشکر از حضورتون
    باید بگم که این جورمشکلات تو همه زندگی ها هست
    شاید از این بدترهم باشه اما اینکه نمیتونید فراموش کنید
    اول از همه نیاز به زمان هست
    دوم اینکه نگه داشتن کینه فقط وفقط خودتونو اذیت میکنه
    ببخشیدو گذشت کنید
    بخاطرهمسرتون
    تو این راه لازمه حتما به خدا نزدیکتر شین تابتونین کینه رو از دلتون دورکنید
    امیدوارم تومسیری قدم بردارید که به آرامش برسید
    مرسی از راهنماییتون. من هم میدونم که با گذشت زمان کمرنگ تر میشه ولی فراموش نمیشه.شاید اصلا من یک سال دیگه باهاشون آشتی کردم ولی الان واقعا نمیتونم. هر وقت هر جا میبینمشون اصلا دلم نمیخواد تو روشون نگاه کنم. ولی همسرم اینو قبول نمیکنه و میگه ت با این کارات پدر و مادرمو پیش فامیلا خورد میکنی. تو باید همه چیزو همین الان تموم کنی و حرف تو دهن مردم نزاری.ولی من واقعا نمیتونم و همسرم هم به گذر زمان قانع نیست

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Asal ziba نمایش پست ها
    عزیزم همسر من به مادر من توهین کرد و فحش داد و از خونمون انداختش بیرون ولی من با همه اینها بازم اومدمو باهاش زندگی کردم. ولی خانواده همسر من به شدت آدمای مغرور و پر رویی هستند و فکر میکنن که همه باید جلوشون دولا راست بشن. ولی من نمیشم چون اینا واقعا به زندگی من و روابطم با همسرم آسیب زدن و منو از چشم همسرم انداختن. همسرم اون اولا جونشم واسه من میداد ولی الان... . مقصر همه اینا هم مادر و پدرش هستن. بعد من چه جوری فراموش کنم. واقعا مادر شوهر من یه آدم .... هست. ازش متنفرم.همیشه کاراشو زیر زیرکی انجام میده و تو رو خودشو یه آدم مظلوم جلوه میده پیش همه. منم این کاراشو میبینم ازش متنفر میشم

    مشکلاتت هیچوقتت تمومی نداره واینکه میگید اولاش خوب بوده باهاتون حال تغییر کرده خوب بازم میتونید تغییرش بدین واگه میخای زندگیتو از دست ندی و همه چی خوب شه باید تا اخر پای همه بدیاش وایسی وطور دیگه بهش نگا کنی ورفتار کنی گذشته رفته الانو بچسب هیچوقت چیزای بد فراموش نمیشه ...
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17503
    نوشته ها
    88
    تشکـر
    36
    تشکر شده 70 بار در 42 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    سلام
    دوست عزیز به نظرمم شما هم مکر مادر شوهرتونو به خودش برگردونین
    یعنی تو ظاهر مظلوم باشین و به همسرتون بگین که سعی میکنی ببخشیشون و باهاش کل کل نکن در این مورد.در باطن این حق شماس که نبخشیشون ولی با بخشیدن دل خودتون آروم میشه و با همسسرتون هم رابطه ی بهتری میتونیین داشته باشین.به هر حال همه ی ما خطا میکنیم گاهی بزرگ گاهی کوچیک...

  8. کاربران زیر از ساینا91 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16436
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    3
    تشکر شده 44 بار در 31 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ساینا91 نمایش پست ها
    سلام
    دوست عزیز به نظرمم شما هم مکر مادر شوهرتونو به خودش برگردونین
    یعنی تو ظاهر مظلوم باشین و به همسرتون بگین که سعی میکنی ببخشیشون و باهاش کل کل نکن در این مورد.در باطن این حق شماس که نبخشیشون ولی با بخشیدن دل خودتون آروم میشه و با همسسرتون هم رابطه ی بهتری میتونیین داشته باشین.به هر حال همه ی ما خطا میکنیم گاهی بزرگ گاهی کوچیک...
    سلام خیلی سعی کردم که تو زندگی سیاست مادر شوهرمو پیش بگیرم چون همسرم خیلی مادرشو و دروغ هاشو قبول داره طوری که مادرش شده خدای دومش. ولی متاسفانه نمیتونم اینطور باشم من همیشه زود جوش میارمو قاتی میکنم. بعد 1 ساعت بعدشم پشیمون میشم. من نمیتونم مثل مادر شوهرم یه جادوگر باشم

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17490
    نوشته ها
    131
    تشکـر
    0
    تشکر شده 89 بار در 60 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    چیزی که از همه مهمتره محبت بین شما وهمسرتونه،پس اگه باخانواده اش خوب برخورد کنی(باتمام بدیایی که بهت کردن)بازخورد این رفتار به زندگیه خودت برمیگرده وخودت آرامش داری اینکه با اونها بد رفتاری کنی چیزی و نمیتونی ثابت کنی و فقط زندگیه خودت رو به سردی میره

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10842
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    سلام به نظر من اصلا سعی نکن به رابطت ادامه بدی
    منم دقیقا همین مشکل تورو داشتم
    دقیقا مثل تو خودمو به خانوادش نزدیک کردم
    با مهرو محبت
    کینه ر و از دلم بیرون کردم بخاطر خدا بخاطر دختر 1سالم بخاطر زندگیم بخاطر اینکه اسم طلاق روم نباشه اما هیچ فایده ای نداشت هیچی بدتر شد
    کاش اون موقع که تو شرایط تو بودم هیچ وقت به خانوادش نزدیک نمیشدم
    هیچ وقت
    هیچ وقت
    زندگیم به 3 ماه نکشیدو تموم شد با دختر 1سالم که الان 4سالشه تنها شدم

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16436
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    3
    تشکر شده 44 بار در 31 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط نرجس مقدم نمایش پست ها
    سلام به نظر من اصلا سعی نکن به رابطت ادامه بدی
    منم دقیقا همین مشکل تورو داشتم
    دقیقا مثل تو خودمو به خانوادش نزدیک کردم
    با مهرو محبت
    کینه ر و از دلم بیرون کردم بخاطر خدا بخاطر دختر 1سالم بخاطر زندگیم بخاطر اینکه اسم طلاق روم نباشه اما هیچ فایده ای نداشت هیچی بدتر شد
    کاش اون موقع که تو شرایط تو بودم هیچ وقت به خانوادش نزدیک نمیشدم
    هیچ وقت
    هیچ وقت
    زندگیم به 3 ماه نکشیدو تموم شد با دختر 1سالم که الان 4سالشه تنها شدم
    من هیچ وقت این کارو نمیکنم و دوباره به سمتشون نمیرم. اونا نه تنها به خودم بلکه به پدر و مادرم هم بی احترامی کردن. حالا خودم به جهنم ولی از رفتارشون جلوی پدر و مادرم نمیگذرم

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18127
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    5
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    عزیزم من یه زوجی رو میشناسم که دقبقا مشکل شمارو داشتن،زمانی اوضاعشون بهتر شد که هردو تصمیم گرفتن خونه پدرماثرشون نرن،یا اگه میرفتن خیلی کوتاه و تنها تا اینکه الان بعد یک سال باهم میرن اما خیلی کم و بازم کوتاه مدت.توصیه اونا بمن این بود که اصرا رابطه خودتو همسرتو فدای روتبط خارج نکن.پدرمادر تاج سرن اما تا یه جایی.شمام یا با شوهرن حرف بزن و قانعش کن که نرین !یا اگه میرین تنها برین.افطتی هم لزومی نداره که برط و بعدش اشوب بپا کنی.دقیقا اون اشنای ما هم دیگه افطاریا و مهمونبا و ... از هردوطرف رو نمیرن

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16436
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    3
    تشکر شده 44 بار در 31 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط drmaryam نمایش پست ها
    عزیزم من یه زوجی رو میشناسم که دقبقا مشکل شمارو داشتن،زمانی اوضاعشون بهتر شد که هردو تصمیم گرفتن خونه پدرماثرشون نرن،یا اگه میرفتن خیلی کوتاه و تنها تا اینکه الان بعد یک سال باهم میرن اما خیلی کم و بازم کوتاه مدت.توصیه اونا بمن این بود که اصرا رابطه خودتو همسرتو فدای روتبط خارج نکن.پدرمادر تاج سرن اما تا یه جایی.شمام یا با شوهرن حرف بزن و قانعش کن که نرین !یا اگه میرین تنها برین.افطتی هم لزومی نداره که برط و بعدش اشوب بپا کنی.دقیقا اون اشنای ما هم دیگه افطاریا و مهمونبا و ... از هردوطرف رو نمیرن
    منم به همسرم میگم که هر کدوممون تنها بریم خونه پدرمون. الان هم همین کارو میکنیم ولی همسرم ناراحته. مهمونیا رو هم من راضی ام که نریم ولی همسرم به شدت فامیل دوسته و اصلا نمیتونه دور از جمع زندگی کنه و میگه ما باید با همه رفت و آمد کنیم

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15518
    نوشته ها
    117
    تشکـر
    98
    تشکر شده 77 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    سلام
    به نظر من یجوری با همسرتون صحبت کنید که خودشو جای شما قرار بده و حس شمارو درک کنه
    همه اتفاقات وهمه چیزی که وقتی پدر شوهر و مادر شوهر رتون رو میبینید بهش بگید و ازش بپرسید اگه تو جای من بودی چیکار میکردی
    یا بگید اگه پدرمادر من برخوردی که پدر مادر تو با من داشتن رو با تو میداشتن چیکار میکردی
    ازش بپرسید اگه همین فردا یکی از اقوام مارو دعوت کنه تو با وجود پدر مادرم حاضری بیایی یا اگه بیایی همین توقعاتی که از من داری رو خودت میتونی در قبال پدر مادر من انجام بدی یا نه؟
    اگر نمیشه حرف بزنین یا گوش نمیده همه احساستون رو با ملایمت و بدون بی احترامی به خانواده اش براش بنویسید
    رفع کدورت زمانبرهست و ان شاء الله حل میشه ولی شما هم عزت نفستون رو تا اونموقع حفظ کنید

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19166
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    سلام من هم مشکل مثل شما البته نه فقط با مادر شوهر که بدتر از اون خواهر شوهر و برادرشوهر هم دارم. اونها همسر اول همسرم رو با وجود یک بچه به طلاق رسوندن. الان هم بعد از دو سال و نیم من رو با یک بچه به جایی رسوندن که همسر اول رو رسونده بودن!!! تمام وجودم نفرت از اونهاست. با همسرم خیلی ی ی ی ی همدیگرو دوست داشتیم قابل تصور نیست اما متاسفانه الان کاری کردن که با همسرم هم مشکل پیدا کردم و زود دعوامون میشه. او میخواد که بیان (چون هفت ماه قبل که طبق معمول خونمون بودن دعوای اساسی کردیم خواهرشوهرا و مادرش هرچی خواستن گفتن و رفتن) حالا بعد از این همه کارهای طاقت فرسا به زور راضیشون کردن که با من مقصر!!! بیان آشتی من هم نپذیرفتم. چون نمیتونم حتی از فکر دیدنشون خواب و آروم ندارم. شدن کابوس شب و روز من. خدا نابودشون که نمیکنه اقلا منو از شرشون راحت کنه. اولا زمان زیادی لازم دارم که کمتر فکرمو درگیر کنن ثانیا از خانوادم که توهین و تحقیرها کردن باید عذرخواهی کنن اول. بسیار دروغگو، مکار و حیله گر هستن و خودشونو کلی می بینن و دیگران براشون هیچی نیستن!!!
    خوب درک میکنم چی میکشی الان. فقط باید به خدا سپردشون که حق ما و بچه هامونو ازشون بگیره.

  17. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پدرو مادر همسرمو نمیتونم قبول کنم

    سلام عزیزم
    وقتی کم از کوه آتشفشان نداری، وقتی خشم درونت می‌غرد،
    آن هنگام که کینه در وجودت می‌تازد، وقتی که نفرت از چشم‌هایت زبانه می‌کشد،
    وقتی زبانت حرف‌های نیش‌دار می‌زند و رفتارت عوض می‌شود، آنموقع این نفرت سرتاسر زندگی ات را دربر میگیرد و حتی روی رفتار با کسانی که دوستشان میداری هم تاثیر میگذارد
    سعی کن باانها اشتی کنی ولی رابطه رو حفط کنی و بی تفاوت باشی تنفر تاثیر بدش روی خودت است
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  18. کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم با جنس مخالف صحبت کنم
    توسط Shemsh در انجمن اضطراب
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 08-09-2021, 12:00 AM
  2. نمیتونم فراموشش کنم
    توسط mary99 در انجمن سرد شدن رابطه
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 07-10-2016, 02:14 AM
  3. چجوری میتونم نامزدم رو فراموش کنم؟
    توسط ramesh در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 20
    آخرين نوشته: 07-06-2015, 05:08 PM
  4. ارشد چه رشته ای میتونم شرکت کنم
    توسط aysan 92 در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-28-2014, 11:10 AM
  5. دارم از بغض خفه میشم ولی نمیتونم گریه کنم
    توسط arshina در انجمن افسردگی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-24-2014, 01:34 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد