نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: مشکلات رابطه قبل ازدواج

711
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18611
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات رابطه قبل ازدواج

    سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. من دختری هستم 26 ساله از زمانی که دبیرستان بودم عاشق دوست برادرم شدم و با ایشان رابطه تلفنی داشتم تا اینکه بعد از امتحان کنکور ایشان با خانواده خود به خواستگاری من امدند اما پدرم به این دلیل اینکه خواهر بزرگترم هنوز مجرد است جواب منفی دادند ولی از انجا که خانواده پسر خوب بودن و خیلی مذهبی( خانواده منم مذهبی ان) رابطه ما همچنان ادامه پیدا کرد بعد از قبولیه من در دانشگاه و رفتنم به شهر اونها من و اون خیلی بهم نزدیک شدیم و برای اینکه گناه نکنیم خودمون صیغه محرمیت خوندیم همون که تو رساله توضیح المسایل اورده شده اینکار احمقانه باعث شد ترس از گناهمون بطور کامل از بین بره و احساس زن و شوهری به هم داشته باشیم و متاسفانه رابطه نامشروع واز بین رفتن بکارت من. بعد از این ماجرا من خیلی بیشتر سعی کردم تلاش کنم تا بهم برسیم ولی نشد تا اینکه بطور ناگهانی متوجه شدم که اون پسره نامزد کرده و خیلی راحت منو رها کرده منم افسرده و تنها و دستم از همه جا کوتاه، تصمیم گرفتم ازدواج نکنم از اون زمان که 19 ساله بودم تا الان همه خواستگارامو رد کردم و چسبیدم به درس و توبه کردم که خداروشکر تا الان خدا یار و یاورم بوده امسال یک خواستگار داشتم که هرچی من اصرار داشتم ردش کنم خونوادم قبول نکردن و خودشون جواب مثبت دادند الان من با این اقا نامزدم شرایطش خوبه خانوادش خیلی بیشتر ازما مذهبی ان و خودشم پسر پاک و مومنیه ولی نمیدونم الان با مشکلم چه کنم چون امکان ترمیم نیست چون از بین رفته و شهرمونم کوچیکه و همه اشنان. از شما میخوام راهنماییم کنید که به نامزدم واقعیتو بگم یا نه چون تازه یک هفته از نامزدی رسمیمون میگذره و نکته بعدم اینکه من نسبت به ایشون هیچ حسی ندارم و این اذیتم میکنه. من با ی حاج اقا مشورت کردم گفتن برین ترمیم ولی حقیقتش وضع مالیم خوب نیس و بیشتر از همه اینکه من هیچ علاقه ای به نامزدم ندارم بعد از نامزدی متوجه اختلاف اخلاقی و اعتقادی بین دوتامون شدم به خانوادم گفتم ولی متاسفانه اونا این مسائل رو جدی نگرفتن و میگن بعد ازدواج خوب میشه.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکلات رابطه قبل ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهه68 نمایش پست ها
    سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. من دختری هستم 26 ساله از زمانی که دبیرستان بودم عاشق دوست برادرم شدم و با ایشان رابطه تلفنی داشتم تا اینکه بعد از امتحان کنکور ایشان با خانواده خود به خواستگاری من امدند اما پدرم به این دلیل اینکه خواهر بزرگترم هنوز مجرد است جواب منفی دادند ولی از انجا که خانواده پسر خوب بودن و خیلی مذهبی( خانواده منم مذهبی ان) رابطه ما همچنان ادامه پیدا کرد بعد از قبولیه من در دانشگاه و رفتنم به شهر اونها من و اون خیلی بهم نزدیک شدیم و برای اینکه گناه نکنیم خودمون صیغه محرمیت خوندیم همون که تو رساله توضیح المسایل اورده شده اینکار احمقانه باعث شد ترس از گناهمون بطور کامل از بین بره و احساس زن و شوهری به هم داشته باشیم و متاسفانه رابطه نامشروع واز بین رفتن بکارت من. بعد از این ماجرا من خیلی بیشتر سعی کردم تلاش کنم تا بهم برسیم ولی نشد تا اینکه بطور ناگهانی متوجه شدم که اون پسره نامزد کرده و خیلی راحت منو رها کرده منم افسرده و تنها و دستم از همه جا کوتاه، تصمیم گرفتم ازدواج نکنم از اون زمان که 19 ساله بودم تا الان همه خواستگارامو رد کردم و چسبیدم به درس و توبه کردم که خداروشکر تا الان خدا یار و یاورم بوده امسال یک خواستگار داشتم که هرچی من اصرار داشتم ردش کنم خونوادم قبول نکردن و خودشون جواب مثبت دادند الان من با این اقا نامزدم شرایطش خوبه خانوادش خیلی بیشتر ازما مذهبی ان و خودشم پسر پاک و مومنیه ولی نمیدونم الان با مشکلم چه کنم چون امکان ترمیم نیست چون از بین رفته و شهرمونم کوچیکه و همه اشنان. از شما میخوام راهنماییم کنید که به نامزدم واقعیتو بگم یا نه چون تازه یک هفته از نامزدی رسمیمون میگذره و نکته بعدم اینکه من نسبت به ایشون هیچ حسی ندارم و این اذیتم میکنه. من با ی حاج اقا مشورت کردم گفتن برین ترمیم ولی حقیقتش وضع مالیم خوب نیس و بیشتر از همه اینکه من هیچ علاقه ای به نامزدم ندارم بعد از نامزدی متوجه اختلاف اخلاقی و اعتقادی بین دوتامون شدم به خانوادم گفتم ولی متاسفانه اونا این مسائل رو جدی نگرفتن و میگن بعد ازدواج خوب میشه.

    دوست عزیز متاسفانه شما مثل اکثر خانواده ها گول همین ظاهر مذهبی بودن رو خوردید

    پس خواهشا" از این به بعد خودتون رو درگیر چنین الفاظی نکنید ...

    چون به قول امام معصوم علیه السلام سجده های طولانی نشانه مومن بودن و خوب بودن کسی نیست

    مورد دوم که بسیار مهمه عدم علاقه شما به ایشونه که شرایط رو بدتر میکنه و گرهی رو به گره مشکل شما اضافه تر

    و با نهایت تاسف شما مشکلتون رو با مشکل دیگه ای دارید حل میکنید

    باید بدونید که هیچ خانواده ای به اصطلاح مذهبی با این مشکل شما کنار نخواهند امد و شما دوباره خودتون رو با این انتخاب به دردسرهای دیگه ای وارد خواهید کرد

    امیدوارم از این همه سادگی درس گرفته باشید

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : مشکلات رابطه قبل ازدواج

    سلام
    اولا پسری ک از خانواده مذهبی باشه دلیل نمیشه خودش هم مذهبی باشه به قول معروف گیرم پدرت بود فاضل از فضل پدرتورا چه حاصل،
    دوماصیغه محرمیت تو رساله را دیدین اما شرایطش را ندیدین برای دختر مجرد اجازه پدر لازمه.
    سوما کدوم پسری به ی دختری ک ازخانواده اش پنهان کاری میکنه و باهاش تاارتباط کامل هم پیش میره اعتماد میکنه.

    خوبه ک الان توبه کردین
    بانامزدتون قرار بزارین و قسمش بدین ک هرچی گفتی را به کسی نگه و ماجرا را براش تعریف کن.
    شما ک خودت ایشون را نمیخوای ومیخوای ی جوری رد بشه خوب اینطوری خودش میزاره میره.اگرهم نرفت و گفت شما توبه کردی و فریب خوردی و شمارا میبخشه شک نکن پسرخوبی هست و خیلی دوستت داره و درقلبت را به روش باز کن.
    ان شاالله بهترینها برات رقم بخوره به حق همین ماه عزیز

    شاید این ماه بیاید...شاید

  4. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : مشکلات رابطه قبل ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهه68 نمایش پست ها
    سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. من دختری هستم 26 ساله از زمانی که دبیرستان بودم عاشق دوست برادرم شدم و با ایشان رابطه تلفنی داشتم تا اینکه بعد از امتحان کنکور ایشان با خانواده خود به خواستگاری من امدند اما پدرم به این دلیل اینکه خواهر بزرگترم هنوز مجرد است جواب منفی دادند ولی از انجا که خانواده پسر خوب بودن و خیلی مذهبی( خانواده منم مذهبی ان) رابطه ما همچنان ادامه پیدا کرد بعد از قبولیه من در دانشگاه و رفتنم به شهر اونها من و اون خیلی بهم نزدیک شدیم و برای اینکه گناه نکنیم خودمون صیغه محرمیت خوندیم همون که تو رساله توضیح المسایل اورده شده اینکار احمقانه باعث شد ترس از گناهمون بطور کامل از بین بره و احساس زن و شوهری به هم داشته باشیم و متاسفانه رابطه نامشروع واز بین رفتن بکارت من. بعد از این ماجرا من خیلی بیشتر سعی کردم تلاش کنم تا بهم برسیم ولی نشد تا اینکه بطور ناگهانی متوجه شدم که اون پسره نامزد کرده و خیلی راحت منو رها کرده منم افسرده و تنها و دستم از همه جا کوتاه، تصمیم گرفتم ازدواج نکنم از اون زمان که 19 ساله بودم تا الان همه خواستگارامو رد کردم و چسبیدم به درس و توبه کردم که خداروشکر تا الان خدا یار و یاورم بوده امسال یک خواستگار داشتم که هرچی من اصرار داشتم ردش کنم خونوادم قبول نکردن و خودشون جواب مثبت دادند الان من با این اقا نامزدم شرایطش خوبه خانوادش خیلی بیشتر ازما مذهبی ان و خودشم پسر پاک و مومنیه ولی نمیدونم الان با مشکلم چه کنم چون امکان ترمیم نیست چون از بین رفته و شهرمونم کوچیکه و همه اشنان. از شما میخوام راهنماییم کنید که به نامزدم واقعیتو بگم یا نه چون تازه یک هفته از نامزدی رسمیمون میگذره و نکته بعدم اینکه من نسبت به ایشون هیچ حسی ندارم و این اذیتم میکنه. من با ی حاج اقا مشورت کردم گفتن برین ترمیم ولی حقیقتش وضع مالیم خوب نیس و بیشتر از همه اینکه من هیچ علاقه ای به نامزدم ندارم بعد از نامزدی متوجه اختلاف اخلاقی و اعتقادی بین دوتامون شدم به خانوادم گفتم ولی متاسفانه اونا این مسائل رو جدی نگرفتن و میگن بعد ازدواج خوب میشه.
    سلام

    شما اصلا کالای ازدواج نیستین و به درد هیچ کس نمیخورین نه بخاطر مسئله بکارتتون که واقعا خنده داره!!!(توی این قرن همچین باورهایی) بلکه بخاطر نادانی و کم دانیتون راجب انسان و عشق و خود!؟

    قصدم توهین نیست بلکه وظیفه و تخصصم و سوال شما مرا واداشت تا شما رو با حقیقت آشنا کنم.

    به هیچ وجه شما به درد هم نمیخورید, اصلا فعلا به فکر ازدواج نباشید. به کتب علمی در مورد انسان و عشق و روانشناسی و خود شناسی رجوع کنید و معلومات و آگاهی خود را در این ضمینه ها بالا ببرید.

    موفق باشید

    سپاس

    ph.d
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  6. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد