نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: غرور من..

1252
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18514
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy غرور من..

    سلام
    من یک دختر 21 ساله هستم که از غرور خودم خسته شدم
    همه میگن من مغرور هستم.
    خواهش میکنم کمکم کنین بتونم غرورمو بشکنم.

  2. 2 کاربران زیر از seha بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : غرور من..

    یکی از راه های مبارزه با کبر و غرور ذکر خدا ،رفتن و استغاثه کردن به در خانه ی خداست. در قرآن داریم :ای پیامبر صبر کن ، صبر تو هم از جانب خداست. ما می توانیم این آیه را در همه ی امور توسعه بدهیم مثل عبادت کن و عبادت تو از جانب خداست. ازدواج، کار، معنویت و رزق را هم خدا باید جور کند. راه کار دیگر این است که همیشه خوبی ها را به خدا نسبت بدهیم و بدی ها را به خودمان نسبت بدهیم. این ادب ورزی انسان، را از غرور و کبر دور می کند. غرور توفیقات انسان را سلب می کند. خیلی از افراد .بخاطر غرور از کارهای خیر باز می مانند. راه کار دیگر عملی مبارزه با تکبر و غرور این است که انسان در مقام عمل خودیت هایش را بشکند.
    راه کار دیگر از بین بردن غرور ،مجالست با افراد فقیر است. منظور ما از فقرا افراد متکدی نیست ،منظور افرادی مستضعفی است که در فامیل و محل هستند و شغل های پایین دارند ولی افراد شریفی هستند. اگر افراد فقیر فامیل شما را دعوت می کنند حتما به میهمانی آنها بروید. کمک کردن به افراد فقیر و سرزدن به افراد بیمار غرور انسان را می شکند.
    یاد خدا ،توجه به خدا ،نسبت دادن خوبی ها به خداوند و نشستن با مستضعفین کبر و غرور را از بین می برد.
    راه کاره دیگر شکستن غرور، صله ی رحم با افرادی است که به ما بدی کرده اند و ما از آنها دلگیر هستیم. در اینجا ما می توانیم غرورمان را بشکنیم.
    را ه کارهای دیگر از بین بردن غرور سلام کردن به دیگران است. روایت داریم: کسی که ابتدای به سلام می کند از خطر کبر جدا می شود. این فرد از همه به خدا و پیامبر نزدیکتر است. راه کار دیگر این است که انسان در پایین مجالس بنشیند. افراد بزرگی که می خواهند فقط در بالای مجلس بنشینند، دارای غرور و تکبر هستند.
    را ه کار دیگر این است که در مقابل افرادی که از ما تعریف می کنند بایستیم.
    اگر ما توهمات و خیالات را از خودمان دور کنیم راحت می شویم. راه کار دیگر دوری از تکبر، انتقاد پذیری است. ما باید از دیگران مشورت بخواهیم و انتقاد پذیر هم باشیم. بعضی افراد زیر بار انتقاد نمی روند. راه کار دیگر دوری از غرور ،زیاد سجده کردن است. راه کار دیگر این است که(امام هشتم فرمود:هر چه برای خودت می خواهی برای دیگران هم بخواهی. راه کار دیگر ترک غرور ،ترک جدال است حتی اگر حق با شما باشد. ما نباید حرف مان را به زور به دیگران بگوییم.
    را ه کار دیگر این است که در مقابل افرادی که از ما تعریف می کنند بایستیم.
    راه کار دیگر کار کردن در منزل است. اگر افرادی درخانه ظرف می شویند یا سفره می اندازند، این نشانه ی تواضع آنهاست.
    اعمال و حج و عمره هم باعث شکستن غرور می شود.

  4. کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18514
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : غرور من..

    ممنون از راهنماییتون.
    راستش من از بچگی اینطور بودم،خیلی هم بااین موضوع مشکل داشتم.
    گاهی وقتها بخاطر غرورم یک چیزایی رو پنهان کردم،یعنی انتقاد نکردم،و همین باعث شده ارتباطمو با خیلیا قطع کنم.
    اما الان میخوام کم کم بذارم کنار،بتونم ب همه محبت کنم،حرفمو راحت بزنم.

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : غرور من..

    نقل قول نوشته اصلی توسط seha نمایش پست ها
    سلام
    من یک دختر 21 ساله هستم که از غرور خودم خسته شدم
    همه میگن من مغرور هستم.
    خواهش میکنم کمکم کنین بتونم غرورمو بشکنم.


    براي اينكه بتوانيد غرورتان را زير پا بگذاريد بايد توجه داشته باشيد كه بيماري غرور ريشه در دو چيز دارد:

    1 - عدم شناخت صحيح و كافي از خداوند و انسان :
    اگر به اين نكته توجه شود كه انسان يك موجود ممكن و ضعيفي است كه از خودش چيزي ندارد و آن قدرضعيف است كه در قرآن هيچ موجودي با صفت ضعف ياد نشده مگر انسان: (خلق الانسان ضعيفاً)، از طرف ديگر اگر عظمت پروردگار عالم و اين كه هر چه هست از اوست روشن شود ديگر جايي براي غرور و عجب باقي نمي ماند ؛ چون مي فهمد كه اگر علمي و دانشي دارد از اوست و ابزار درك و فهم آن علم را خدا داده است و اگر قدرتي دارد از اوست و اگر عبادت و نيايشي مي كند آن هم به توفيق اوست و ...و نيز اگر بداند كه خداوند با اندك اشاره اي مي تواند همه اين سرمايه ها و قدرت ها را از انسان سلب كند و بگيرد هميشه خودش را بدهكار اومي بيند و عجب و غرور را از وجود خويش دور مي كند. البته رسيدن به اين مرحله از معرفت كار ساده اي نيست و جهاد با نفس لازم دارد.

    دقت در آيات قرآن، سرنوشت مغروران، ( چون شيطان، قارون، فرعون ها و ...) و نيز دقت در روايات و تاريخ اسلام، كمك خوبي براي شناخت راه درست و مبارزه با اين صفت رذيله است. شايسته است انسان واقع بين باشد و درباره خويش به انصاف قضاوت كند؛ يعني ، شايسته نيست كه انسان خود را كمتر از آنچه هست بداند و زيبنده نيست كه خود را بيش از آنچه هست، تلقي كند. هر دو آفت بوده و براي سرنوشت انسان مضرخواهد بود. به خصوص توجه داشته باشيد كه غرور، انسان را از اهداف عالي باز مي دارد. علت آن روشن است؛ چون انسان مغرور، به خودش اجازه مشورت و استفاده از نظرات و ديدگاه هاي دوستان، اساتيد و بزرگ ترها را نمي دهد و همين امر كافي است كه او را از بسياري ازارزش ها عقب بيندازد. انسان مغرور، پيوسته نظر خود را بر ديگران ترجيح داده و استبداد راي پيدا مي كند و در نتيجه از ارزش ها عقب خواهد افتاد. نكته ديگر اين كه مردم از افراد مغرور، متنفر و بيزارند؛ هم چنان كه خود شما نيز از افراد مغرور خوشتان نمي آيد. با اين بيان درصدد خودسازي برآمده و تلاش كنيد، به جاي غرور و منيت، افتادگي و تواضع كنيد و به هر كس به اندازه كمالي كه واجب است، توجه نموده و احترام بگذاريد.

    حضرت امام صادق(ع) فرموده است: إِنَّ فِي السَّمَاءِ مَلَكَيْنِ مُوَكَّلَيْنِ بِالْعِبَادِ فَمَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَاهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ وَضَعَاهُ دو ملك در آسمان هستند كه موكل بندگانند؛ هر كه تواضع كند، او را بلند مرتبه كنند و هر كه تكبر نمايد، او را پست مرتبه سازند)،


    براي اين كه انسان، دچار عجب و غرور نشود، توجه به چند نكته ضروري است: اگر توجه به خدا داشته باشد و بداندهم چنان كه وجود انسان از او است، امكانات را هم او به انسان عطا كرده است و مي تواند با اندك اشاره اي اين نعمت ها را بگيرد و به قول شاعر: اگر نازي كند يك دم فرو ريزند قالب ها.

    بنابراين انساني كه از خود هيچ ندارد، غرورش براي چيست ؟! در بين علما افرادي بوده اند كه بعد از مدت ها رنج و زحمت در راه علم با يك بيماري مختصر همه آنچه را در طول سال ها ياد گرفته بودند، فراموش كردند، به طوري كه بعضاً اسم خود و فرزندان خود را هم از ياد برده اند. اين بهترين شاهد است بر اين كه هيچ گاه عجب و غرور سراغ انسان نيايد، زيرا علمي كه با بيماري مختصربه چنين سرنوشتي دچار شود، نبايد موجب غرور شود. در قرآن مي خوانيم كه: وما اوتيتم من العلم الا قليلاً؛

    به شما از علم جز بهره اندكي داده نشده است، بنابراين هر چقدر هم بر اندوخته هاي علمي انسان اضافه شود، جز اندكي نخواهد بود. با مطالعه در زندگي بزرگان مي بينيم خيلي از آنها در آخر عمر گفته اند اكنون فهميده ام كه چيزي نمي دانم. ظاهراً درباره ابوعلي سينا با آن عظمت و تبحري كه در اكثرعلوم مخصوصاً فلسفه و عرفان داشت اين نكته نقل شده كه گفته است: تابدان جا رسيد دانش من كه بدانم همي كه نادانم.

    از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه فرمود: "لن يدخل الجنة من في قلبه مثقال حبة من خردل من كبر؛ داخل بهشت نمي‏شود كسي كه در قلبش ذره كوچكي از غرور باشد".
    بايدبه اين نكته توجه كرد كه:

    من به سرچشمه خورشيد نه خود بردم راه ذرهاي بودم و مهر تو مرا بالا برد
    من خسِ بي سر و پايم كه به سيل افتادم او كه ميرفت مرا هم به دل دريا برد
    جام صهبا ز كجا بود و مگر دست كه بود كه در اين بزم بگريد و دل شيدا برد
    خم ابروي تو بود و كف مينوي تو بود كه ز يك جلوه ز من نام و نشان يك جا بود
    خودت آموختيام مهر و خودت سوختيام با برافروخته رويي كه قرار از ما برد.

    2- غفلت و آگاهي: گاهي اوقات ما معرفت به خود و خداي خود داريم. ولي دچارغفلت مي شويم و هر چه غفلت گسترده تر و پر دامنه تر گردد، غرور نيز گسترش پيدا نموده و بسترساز بيماري خطرناك خود برتربيني و تكبر مي گردد. و در پرتو از بين بردن غفلت و خروج از خيالات و موهومات توخالي و توجه به عزت حق تعالي و ذلت بندگان با امداد از حضرات معصومين ان شاء الله مي توان گامهاي بلندي در درمان بيماري غرور برداشت.
    اما چگونه مي‏توان در عمل بر تكبرو غرور خود غلبه كرد؟

    راه عملي اين است كه؛ انسان سعي كند اعمال متواضعانه را انجام دهد تا اين فضيلت اخلاقي در اعماق وجود او ريشه بدواند و در برابر خدا و خلق تواضع كند؛ لباس ساده بپوشد؛ غذاي ساده بخورد؛ در سلام كردن بر ديگران تقدم جويد؛ صدر مجلس ننشيند؛ با كوچك و بزرگ گرم بگيرد و با متكبران همنشين نشود. خلاصه آن چه را كه نشانه تواضع است، در عمل و سخن به كار بندد.
    تواضع سر رفعت افرازدت
    تكبر به خاك اندر اندازدت
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  7. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : غرور من..


    اُفتادگی آموز , گر طالبِ فیضی / هرگز نخورد آب , زمینی که بلند است
    امضای ایشان
    ***
    If You Always Put Limits On Everything You Do
    Physical Or Anything Else
    It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
    There Are No Limits
    There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There

    You Must Go Beyond Them

    ***

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18514
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : غرور من..

    ممنون از کمکتون

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد