با سلام
خواستگاري دارم كه از لحاظ اخلاقي -مذهبي و شرايط كلي مورد تأئيد و پسند مادر و پدرم است. اما خودم ازلحاظ ظاهري و اخلاقي او را نمي پسندم. و در شرايط فشار از طرف خانواده هستم كه چرا جوابت منفي است. چون شرايط خوبي دارد بايد وارد زندگي شوي و نپسنديدن معني ندارد و مرا متهم به اين ميكنند كه فقط ظاهر براي تو مهم است. ولي اين طور نيست به دل نشستن با دنبال آدم زيبا گشتن فرق مي كند . مثلا من انساني متين - محكم و در عين حال مهربان را مي پسندم اما خواستگارم خيلي آدم خنثي به نظر ميرسه و به اصطلاح خيلي لايته.البته كه از لحاظ چهره هم او را نمي پسندم-دنبال انسان كامل نيستم چون خودم هم كامل نيستم. تحت فشار زيادي از طرف خانواده هستم. هيچ جور نميتونم خودم رو راضي كنم. تا حالا 2 مرتبه با هم صحبت كرديم. ولي خيلي بهش بي تفاوتم و مي خوام هرچه زودتر زمان صحبتمون تموم بشه. به نظر شما اين مشكل شخصيتي منه يا يك موضوع طبيعيه؟اين مشكل رو دقيقا خواهرم هم داره و ازطرفي مادرم كاملا بيتاب شده و گاهي حالت افسردگي هم داره ، موضوع ازدواج ما خيلي بهمشون ريخته ، خواهش ميكنم راهنمايي بفرمائيد.
با تشكر