نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: مخالفت خانواده من

909
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18764
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    مخالفت خانواده من

    سلام من 19 سالمه،
    با کسی که 6 سال ازم بزرگتره آشنا شدم البته حدود 1 ساب میشه
    ایشون خیلی شرایط خوبی دارن و با اینکه من قبولشون کرده بودم اما ازم فرصت بیشتری خواست تا بیشتر منو بشناسه تا قبولم کنه
    حالا حدود اسفند بود که ازم شماره خانوادم رو گرفتن تا بیان خواستگاری ،.من پزشکی میخونم و ایشون امسال دکترا دادن،
    اما خانوادم قبولش نکردن و دلیلشون اینکه هنوز برای ازدواج تو زوده این آقا پسر تا الان هم چند بار اومدن خواستگاری اما خانوادم قبول نمیکنه
    من خیلی ازش خوشم میاد ، و به هیچ وجه نمیخوام از دستش بدم ، اما اون میگه بیشتر از این نمیتونه منتظر بمونه و میخواد ازدواج کنه خانواده من هم جوری هستن که نمیتونم بگم از این پسره خوشم کیاد تا راضیشون کنم، وقتی بابام میگه برای ازدواجت زوده سرمو میندازم پایین و سکوت میکنم، و این آقا وسر هم از این موضوع ناراحتن
    حالا من چیگار کنم چطور به بابام بگم تا قبول کنه به هیچ باهاش راحت نیستم، همچنین مادرم
    یه خواهر بزرگ تر هم دارم که هنوز ازدواج نکرده ، درضمن خانواده ی پسر از لحاظ مالی از خانواده من خیلی بالاترن
    ولی من به هیچ وجه نمیخوام از دستش بدم

  2. کاربران زیر از ghazal20 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خانواده ی من

    کسی را واسطه قرار دهید که با پدرتان حرف بزنید...اگر واقعا فکر میکنید خوشبخت میشوید

  4. 2 کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خانواده ی من


    دغدغه والدين را ناديده نگيريد

    رضا آذريان کارشناس و مشاور خانواده با بيان اين مطلب مي گويد: در بحث ازدواج، افراد بايد آمادگي هاي مختلفي را داشته باشند که يکي از اين آمادگي ها، آمادگي خانواده است. آمادگي خانواده براي ازدواج هر فرزندي در چندين بعد قابل بررسي است.
    به طور مثال باورهاي خانواده اهميت دارد، در بعضي خانواده ها ترتيب سني بچه ها اصلي ترين ملاک براي ازدواج آن هاست و هيچ گاه فرزند کوچک تر نمي تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند. شرايط اقتصادي خانواده براي ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگي خانواده محسوب مي شود. وقتي خانواده به هر دليل منطقي آمادگي لازم براي عروس کردن دختر يا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نبايد با ناديده گرفتن دغدغه هاي والدين براي ازدواج در يک زمان خاص اصرار کنند.


    اين گونه از انتخاب تان دفاع کنيد

    اين مشاور خانواده مي افزايد: مطمئنا هيچ پدر و مادري مانع خوشبختي فرزندشان نمي شوند حتي اگر با ازدواج او ۱۰۰درصد مخالف باشند. بنابراين اگر پدر يا مادري با فرد موردنظر فرزندشان براي ازدواج مخالف هستند، فرزندان بايد دلايل آن ها را بشنوند. اگر اين دلايل منطقي و عقلاني باشد، جوانان نبايد احساسي تصميم بگيرند و بگويند که فقط ما ۲نفر مهم هستيم و پيوند قلبي ما ۲نفر همه مشکلات مان را حل خواهد کرد.
    فرزندان بايد روي دلايل منطقي فکر کنند. اگر هم دلايل غيرمنطقي بود، در گام اول بايد در يک فضاي صميمي و يک فرصت مناسب با والدين خود صحبت کنند. جوانان بايد ملاک هايشان را براي پدر و مادرشان بازگو کنند و بگويند که چرا و بر چه اساسي از اين انتخاب شان دفاع مي کنند.
    با اين حال، ممکن است پدر يا مادر شما هم دلايلي داشته باشند که از نظر شما منطقي نباشد در اين شرايط بهتر است از يک ناظر بي طرف که مي تواند بزرگ فاميل باشد، کمک بگيريد تا او دلايل را بررسي کند. اين ناظر بي طرف بايد مورد تأييد والدين و فرزندشان باشد.




    صبر هم لازمه متقاعد کردن والدين است

    آذريان ادامه مي دهد: زماني که پدر و مادر به هيچ وجه راضي نمي شوند و به عبارتي اصلا حاضر نيستند حرف هاي شما را بشنوند يا طرف مقابل را ببينند، بايد بدانيد که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نيست. شما بايد صبر کنيد تا پدر و مادر از فضاي عاطفي و هيجاني خود بيرون بيايند چون در فضاي هيجاني آدم ها نمي توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصميم بگيرند، بنابراين دختر و پسر بايد با درايت، صبر کنند تا زمان مناسب براي حرف زدن فرا برسد.




    توجه ويژه والدين به اختيار فرزندشان

    اين مشاور خانواده معتقد است: جوانان نبايد فراموش کنند که همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج، به والدين مان نياز داريم. البته پدر و مادرها هم بايد به بحث اختيار در جوانان براي انتخاب همسر آينده شان توجه ويژه اي داشته باشند. بالاخره اگر جواني با فردي که هيچ علاقه اي به او ندارد، ازدواج کند به احتمال زياد زندگي او شکست خواهد خورد و شايد باعث سرشکستگي اجتماعي خانواده اش هم بشود. پدر و مادرها بايد به فرزندانشان کمک کنند تا آن ها قدرت تصميم گيري و انتخاب صحيح را در خودشان افزايش دهند زيرا در غير اين صورت، اعتماد به نفس فرزندشان به شدت کاهش مي يابد.




    ازدواج پيوند ۲نفر نيست، پيوند ۲خانواده است

    تبيان نيز در اين باره مي نويسد: ازدواج در ايران به معني پيوند ۲ نفر نيست، شما با ازدواج تان ۲خانواده و در برخي مناطق کشور ۲ طايفه را به هم پيوند مي زنيد و به همين دليل، خانواده سهم بزرگي در انتخاب و زندگي آينده فرزندان دارد.
    آن قدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سايه اين مخالفت همواره بر سر زندگي تان خواهد بود.




    چه طور والدين مان را راضي کنيم؟

    ازدواج با رضايت والدين، آرامش بيشتري را براي شما در پي دارد اگر والدين شما با دلايل نه چندان منطقي با ازدواج تان مخالفت مي کنند مي توانيد با چند راه حلي که در ادامه خواهيد خواند، تلاش کنيد که نظر مساعد آن ها را جلب کنيد.


    ۱ - اول از همه بگوييم که تهديد، پرخاشگري، دعوا يا فرار از خانه و ... به هيچ نتيجه اي نمي رسد و فقط آتش معرکه را بيشتر مي کند. بنابراين از فکر راه حل هاي بيهوده بيرون بياييد و بيشتر تلاش کنيد در سکوت و آرامش ماجرا را پيش ببريد.


    ۲ - با والدين تان صحبت کنيد، در شرايطي آرام و منطقي بحث را پيش بکشيد و سعي کنيد نظر مثبت شان را جلب کنيد. والدين شما، حتما دلايلي براي مخالفت شان دارند. آن ها را بشنويد و سعي کنيد فارغ از شور و شوق عاشقي و هيجانات مقطعي، اين دلايل را تحليل کنيد. شايد واقعا حق با آن ها باشد. مي توانيد اين دلايل را با فرد سومي که به بي طرفي او اطمينان داريد در ميان بگذاريد و با او مشورت کنيد. اين فرد مي تواند دوست، استاد، بزرگ فاميل يا مشاور باشد.


    ۳ - والدين گاهي به خاطر بي اعتمادي به شما با انتخاب تان مخالفت مي کنند، چون فکر مي کنند به قدر کافي بزرگ و عاقل نشده ايد. در اين شرايط بايد دلايل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشريح کنيد و با صحبت هاي منطقي به پدر و مادرتان ثابت کنيد که بزرگ و قابل اعتماد هستيد.


    ۴ - اگر هيچ کدام از راه ها نتيجه نداد، سعي کنيد همراه والدينتان پيش مشاور خانواده برويد و در شرايطي منصفانه درباره مشکل صحبت کنيد.




    مخالفت خانواده ها را جدي بگيريد

    اگر مخالفت خانواده ها به اين دليل بود که دو خانواده از نظر مذهبي در يک سطح نيستند، اگر اختلاف مالي فراوان بين خانواده ها وجود داشت، اگر فاصله سني شما و فرد مورد علاقه تان بسيار زياد است و اگر مخالفت والدين به دليل موجه نبودن شخصيت فرد موردنظر است (در حالي که شما به اشتباه فکر مي کنيد، مي توانيد با قدرت عشق و صبر او را عوض کنيد) بهتر است به توصيه والدين تان گوش دهيد و بي گدار به آب نزنيد. حساسيت والدين در اين مسائل کاملا منطقي است و شما بايد در انتخاب تان دقت بيشتري داشته باشيد.
    امضای ایشان



  6. 3 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18764
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ی من

    خیلی ممنونم
    من درمورد رابطه ای که قبلا داشتیم به خانوادم چیزی نگفتم، اگه خواستار این ازدواجم دلیلم بخاطر شرایط و ایمان... ایشونه نه پیوند عاطفی
    البته عاطفه هم چندان بی تاثیر نیست
    من چطور گفتگو رو با پدرم شروع کنم که بنظرش منطقی بیاد خانوادم همیشه به من بعنوان یه بچه نگاه میکنن ، به هیچ وجه قبول نمیکنن که بزرگ شدم
    شروع صحبتم چطور باشه؟ درضمن پدرم تقریبا فرد بی منطقی هستن و زود هم در این مورد عصبانی میشن. انگار ازدواج گناهه!
    نمیخوام از اول درمورد این آقا نظر بدی داشته باشن

  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خانواده ی من

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal20 نمایش پست ها
    سلام من 19 سالمه،
    با کسی که 6 سال ازم بزرگتره آشنا شدم البته حدود 1 ساب میشه
    ایشون خیلی شرایط خوبی دارن و با اینکه من قبولشون کرده بودم اما ازم فرصت بیشتری خواست تا بیشتر منو بشناسه تا قبولم کنه
    حالا حدود اسفند بود که ازم شماره خانوادم رو گرفتن تا بیان خواستگاری ،.من پزشکی میخونم و ایشون امسال دکترا دادن،
    اما خانوادم قبولش نکردن و دلیلشون اینکه هنوز برای ازدواج تو زوده این آقا پسر تا الان هم چند بار اومدن خواستگاری اما خانوادم قبول نمیکنه
    من خیلی ازش خوشم میاد ، و به هیچ وجه نمیخوام از دستش بدم ، اما اون میگه بیشتر از این نمیتونه منتظر بمونه و میخواد ازدواج کنه خانواده من هم جوری هستن که نمیتونم بگم از این پسره خوشم کیاد تا راضیشون کنم، وقتی بابام میگه برای ازدواجت زوده سرمو میندازم پایین و سکوت میکنم، و این آقا وسر هم از این موضوع ناراحتن
    حالا من چیگار کنم چطور به بابام بگم تا قبول کنه به هیچ باهاش راحت نیستم، همچنین مادرم
    یه خواهر بزرگ تر هم دارم که هنوز ازدواج نکرده ، درضمن خانواده ی پسر از لحاظ مالی از خانواده من خیلی بالاترن
    ولی من به هیچ وجه نمیخوام از دستش بدم

    دوست عزیز سن بلوغ عاطفی در شما بین سالهای 21 تا 25 سالگی رخ میده

    و در اون سالها ممکنه شرایط و طرز تفکرتون با امروز خیلی تفاوت داشته باشه

    اگر ایشون رو واقعا" دوست دارید خیلی روشن و واضح در این مورد با پدرتون و یا با شخصی که بتونه واسطه ای

    برای رسوندن حرف شما به خانواده ات باشه صحبت کنید

    گاهی باید برای اینکه به چیزی که دوست داری برسی مقاومت کنید و روشن صحبت کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  9. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23341
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مخالفت خانواده من


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد