با سلام
من دختری 17 ساله هستم از لحاظ قیافه و مالی و دینی کامل هستم و اطرافیانم میگویند چیزی کم ندارم
خانواده من مذهبی هستن.و تک دخترم و دوتا برادر بزرگتر
بهمن ماه برادر زنداداشم رسما اومد خواستگاری من از قبل این شخص رو دوست داشتم ولی خب ایشون طلبه هستن و خانوادم بشدت مخالف بودند ولی با اجبار من راضی شدند
عید عقد کردیم و من الان که ماه رمضانه اومدم شهر شوهرم و در خانه انها هستم
من نسبت به همسرم حساسم یعنی بدبینم به دخترای اطرافش
مثلا در حوزه علمیه ای که ایشون درس میخونه رییسش دوتا دختر هم سن من داره اتفاقا دیشب من برای اولین بار به مسجد ایشون رفتم و شب احیا اونجا بودم و اون دوتا دختر رو هم دیدم
بعد مراسم توی راه همسرم پرسید دوتا دختر فلانی رو دیدی قشنگ بودن اره؟منم گفتم اصلا قشنگ نبودن چون واقعا نبودن بعد گفت نههه قشنگن هرچند که من توی صورتشون نگاه نکردم منم گفتم گور پدرشون به تو چه
حالا من شک و بدبینم به این دخترای مسجد و مذهبیای اطرافش
چه کار کنم توروخدا نصیحت نه فقط راهنمایی😭😭😭