خیلی دلم گرفته داغونم . کاش میشد بی دردسر با بچم بزارمو برم دیگه از دست کارای شوهرم خسته شدم .
تنها چیزی که من و اونو بهم متصل کره بچمه ای کاش کسی بود ساعت ها باهاش حرف میزدم وباهام حرف میزد .زندگی خییییییلی سخته
خیلی دلم گرفته داغونم . کاش میشد بی دردسر با بچم بزارمو برم دیگه از دست کارای شوهرم خسته شدم .
تنها چیزی که من و اونو بهم متصل کره بچمه ای کاش کسی بود ساعت ها باهاش حرف میزدم وباهام حرف میزد .زندگی خییییییلی سخته
سلام دوست عزیز
میشه بفرمایید مشکل شما با همسرتون چیه؟!
شاید این ماه بیاید...شاید
تا ادم ندونه که مشکل شما چیه ؟
چطور میشه راهنمایی کرد./؟
شما اگه مل هم نمی بودین عاشق هم نمیشدین و ازدواج نمی کردی.نوشته اصلی توسط (MARCH)
خودم هم همین مشکل رو دارم ماکه اصلا مال هم نیستیم.
بعد ازدواج مشکلاتی سر راه قرار میگیره که باید به فکر حل کردن مشکلات باشیم.
تازه اگه با کس دیگه زندگی کنی مشکلات خاص خودش را داره .اون هم بدون مشکل نیست.
سلام اینجاتنهاجایی هست که مشکلاتتو بگی اینجاهمه کمکت میکنن
یعنی حاضر نیست با شما رابطه جنسی داشته باشه ؟
خب منطقی ازش دلیلش رو بپرسید شاید از چیزی ناراضی هست
اینکه چیزی رو نگیم و بزاریم قتی بگیم که جو به لب رسیده که درست نیست!
یعنی واقعا راه حلتون برای مکلتون فقط همینه ؟ صیغه ؟
لطفا با ایشون صحبت کنید و ببینید از چی ناراضیه اگر مشکلی نداره و بی دلیل دست نداره رابطه جنسی داشته باشه اونوق به فکر شخص دیگری باشید!!
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
نا امید نباش میتونی در وقت بیداری ازش درخواست همبستری داشته باشی. خودت میگی که میترسه. ازچی میترسه؟
شاید یسری افکار منفی داره و فکر میکنه از پس این کار برنیاد و شما بهش اطمینان بدید.
شاید بیماری خاصی مثل ایدز داره که نمیخواد به شما سرایت کنه از این هم مطمئن باشید.
بعدش تصمیم بگیرید.
اگه به هیچ عنوان حل نشد فوقش طلاق میگیری که در چنین مواردی رای طلاق به سهولت صادر میشه. و با مرد مورد علاقه ازدواج میکنی .
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
