من دختری 26 ساله هستم که به مادرم شک دارم و حس می کنم به جز پدرم با فرد دیگری ارتباط دارد!و احساسات و نیازهایش را با او عنوان می کند، این شک از 9 سال پیش به وجود اومده و تا الانم با من هست شروع این حس با کارهای مادرم بود smsهای مشکوک و ... هر سری خودش به این شک من دامن میزد و هر سری یک مساله ای پیش میامد و حسم درست از آب در میامد و با عنوان کردن با خودش قانع ام می کرد ولی این سری خودم یک مکالمه پیامکی با یکی از همکارانش دیدم که یک سری مسائلی که بین زن و شوهر عنوان می شود بین اونا بود انگار که همدیگر را می خواستند ارضا کنند... بعد از دیدن این متن آسایش ندارم نمیدونم چی کنم به خودش بگم یا بین خودم نگه دارم از طرفی حرفای خیلی زشتی بین اونا زده شده و خجالت می کشم عنوان کنم!!! تو این مدت دیگه نمی تونم بهش اعتماد کنم و تیک عصبی پیدا کردم و موهای خودمو می کنم،نمی تونم با کسی از اعضای خانواده هم عنوان کنم، چون باز تهمت میشه! باید چطور برخورد کنم ممنون میشم راهنماببم کند.