سلام... تو خونه وقتی با کسی حرفم میشه..وقتی ناراحتم...کسی رو جز خدا ندارم که باهاش حرف بزنم...دوست دارم حرف بزنه کسی باهام...راهنماییم کنه...مثل بعضی افراد که دلشون گرفته با مادر یا پدرشون حرف می زنن یا دوست صمیمی یا یک نفر از فامیلشون...من کسی رو واسه حرف زدن ندارم...نمی دونم باید چی کار کنم... هیچ جایی واسه تنهایی خودمم ندارم...اغلب زخم زبون میشنوم...اغلب گریم میگیره ازین وضع...وقتی با کسی تو خونه پدری هم احساس نزدیکی و راحتی ندارم...یه وقتا به سرم میزنه با کسی دوست از جنس مخالف داشته باشم...اما عذاب وجدان میگیرم...
من چی کار کنم؟