دوستان نظرتتون در مورد ازدواج دختر بیست و پنج ساله با پسر 23 ساله چیه؟شدنیه؟چ مشکلاتی پیش رو داره؟میشه امید داشت موفق و عاشقانه بشه؟
دوستان نظرتتون در مورد ازدواج دختر بیست و پنج ساله با پسر 23 ساله چیه؟شدنیه؟چ مشکلاتی پیش رو داره؟میشه امید داشت موفق و عاشقانه بشه؟
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
سلام. بنظرم نمیشه پسر اگر به بلوغ فکری رسیده بود یک چیزی پسرا برای ازدواج 25 باشن تا بشه روشون برای زندگی حساب باز کرد الان توی دوران حساسی هستن و احساساتشون کاملا شکل نگرفته البته این نظر شخصی من .
منم موافق نیستم دختر بزگتر پسر باشه مخصوصا این رنج سنی
با حرف های ستاره موافقم پسر حداقل. کم کم 25 به بلوغ فکری میرسه میشه روش حساب باز کرد برای زندگی
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
حالا شما فرض کنید 25 ساله با 27 ساله....منظور این تفاوت سنی 1.5 تا دو سالست و اینکه خیلی هم بچه نیستن...ضمن اینکه پسر واقعا قصده ازدواج و شرایطشو داشته باشه...و فقط مشکله اختلاف سنیو در نظر بگیرین....
در این من مورد به نظر من پسر فقط یه حس علاقه داره وقتی به بلوغ فکری برسه ممکن این حس رو کنار بذاره
دختر و پسر اصلا قابل مقایسه باهم نیستن از نظر احساس
بازم نمیشه نتیجه 100درصدی داد ولی 70درصد به مشکل برخورد کردن
ولی برای اطمینان بهتره مشاوره قبل ازدواج حضوری برن
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
عرض سلام و احترام
در مورد سوالات کوتاه و جامعی که مطرح کردید. شدنیه ؟ به دلایل زیادی میتونه شدنی باشه و میتونه شدنی نباشه.بستگی به ویژگیها و شخصیت هر دو طرف داره.بلوغ جسمی و ذهنی و تواناییها
چه مشکلاتی پیش رو داره؟میتونه هیچ مشکلی نداشته باشه.و همینطور میتونه مشکلات زیادی داشته باشه.و دلایل اون مشکلات میتونه آماده نبودن هردوطرف یا یکی از طرفین باشه.اگر مرد از لحاظ
روحی و جسمی به پختگی لازم نرسیده باشه.اگر زن نرسیده باشه.اگر استقلال کافی نداشه باشن.اگر از لحاظ فیزیکی و جنسی پختگی لازم رو نداشته باشن در زندگی زناشویی به مشکل میخورن
و هزاران مشکل دیگه.در مورد سوال آخر:میشه امید داشت موفق و عاشقانه باشه؟موفق و عاشقانه بودن در زندگی مشترک و روابط زناشویی به هیچ عنوان ربطی به سن و سال نداره و فقط و فقط
مربوط به ویژگیها و روحیات شخص میشه.ما چیزی به اسم سن ازدواج نداریم.چیزی به عنوان پسران باید در این سن و دختران باید در این سن ازدواج کنن نداریم.درسته که شرایط جامعه سخت شده
اما بهیچ عنوان همچین مسائلی رو نباید جمع بست و قطعی در موردشون نظر داد.هر انسانی با انسان دیگه متفاوته.شما برفرض دوقلوهای افسانه ای رو هم پیدا کنین بازم اونها باهم تفاوتهایی دارن
این ویژگیها و تواناییها و تجربیات و میزان عقل و شعور و منطق یک انسان هست که اونرو شکل میده.اگر اون مردی که میگین کوچکتر هست از نظر سنی.به اندازه کافی به پختگی لازم در کار و زندگی و
روابط اجتماعی و خونوادگی رسیده و کاملا میشه بهش تکیه کرد و انسان خودساخته از لحاظ فکری و جسمی هست و شرایط لازم رو داره.هیچ مشکلی در این زمینه وجود نداره.اما اگر شرایط کافی
رو نداشت و نه تنها خودتون اینو در رفتارش دیدید بلکه چند نفر باتجربه تر هم این قضیه رو تشخیص دادن و تایید کردند اونوقت این ازدواج به صلاح نیست و توصیه نمیشه.بستگی به شرایط دوطرف داره
این رو هم از قلم نندازیم که نقش اون دختر هم در این راه بسیار مهم هست.شاید مرد مورد نظر دقیقا مرد زندگی باشه.اما دختری که به اصطلاح بزرگتر هم هست زن زندگی نباشه و طریقه درست
رفتار کردن در زندگی مشترک رو ندونه.پس همونطور که گفتم در نهایت این شخصیت انسانه که همه چیز رو مشخص میکنه نه سن و سال یا میزان تحصیلات یا اینکه فرزند چندم باشن و کجایی باشن و
هزاران دلیل دیگه.اینجور افکار رو از ذهن دور کنید و منطقی باشید.متاسفانه بعضی از عزیزان در جامعه بدون داشتن تجربه یا اطلاعات کافی و صرفا از روی غریزه و توجه به مادیات و ظواهر نظریات بسیار
قاطعانه در مورد این مسائل میگن که مثلا حتما ازدواج باید در این سن باشه و یا بلوغ فکری فقط در این سن و سال امکانپذیر هست که اینها کاملا اشتباه و ناآگاهانه هست و بلوغ فکری در هر انسانی
بسیار متفاوت با شخص دیگر هست و هرچقدر که شرایط اجتماع بد باشه نمیشه در این موارد با قاطعیت حکمی داد.پس این چیزها و نظریات اصلا درست نیست.کاملا یک مساله نسبیه و هر انسان
با یک شخص دیگه بسیار تفاوت داره.از شرایطی که توش بزرگ شده گرفته تا استعدادهای شکوفا شده و نشده و ویژگیها و خصوصیاتی که کسب کرده یا نکرده و میزان خودساختگیه فردی و نگرشش به
زندگی اجتماعی.و از همه مهتر نکته مهم در آشنایی و رابطه میان اون دو شخصی که ذکر کردید ( قدم گذاشتن در وادی عشق ) البته عشق واقعی و حقیقی که متاسفانه خیلی از عزیزان برداشت
اشتباهی ازش دارن و در دنیای امروز اسم هر احساس پوچ و بی ارزش و گذرایی رو عشق میزارن و در آخر هم میبینیم که بقول معروف سر کوچه عاشقن و ته کوچه فارغ.غافل از اینکه دنیای دیگریست
عشق واقعی و حقیقی نهایت کمال و عزّت انسان هست.امیدوارم با توجه به این توضیحات شرایط رو خوب و کاملا منطقی بررسی کنید و به نتیجه درستی برسید
سلامت و سربلند باشید.
ویرایش توسط YAshin.SAhAkiyAn : 03-11-2017 در ساعت 07:40 PM
سلام
یک قانون رو نمی شه برای همه گفت و به همه توصیه کرد ...خب بستگی به ایده دختر و پسر و عقاید و رفتارها و علایق و خواسته هاشون از ازدواج هم داره ... من دور و برم 3-4 زوج می شناسم که خانم از آقا بزرگتره اما خب طبیعتا زندگیشون یکمی با زوج هایی که آقایون بزرگتر از خانوم هستن فرق داره .
بعضی مواقع صحبت همدیگه رو اونطور که طرف مقابل انتظار داره درک نمی کنن مثلا یکی از همین خانوم های آشنا می گفتن من بهش می گم فلان جا چاه هست زندگیمونو ننداز توش کلی ضرر مالی و غیره باید پرداخت کنیم تا زندگیمون باز به مسیر اصلیش برگرده اما اکثر مواقع دقیقا میریم توی همون چاهی که من اخطار داده بودم ... بعضی اوقات خانوم آقا رو فردی غیر قابل تکیه احساس می کنه یا مثلا حواس پرت و گیج ... همین طور در آینده اثر گذار هست مثلا وقتی خانوم 40 ساله شد و احتمالا یک یا چند فرزند به دنیا آورد احتمالا چهره و بشاشی و اصلا خواسته ها و انتظاراتش از همسرش ممکنه خیلی فرق داشته باشه حالا شما تصور کنید مثلا یک آقای 37-38 ساله در این زمان همسرشون باشن با اینکه همین آقا توی سن 37-38 سالگیشون می تونستن یه همسر 30-33 حالا کمتر یا بیشتر داشته باشن .... عموما خانومها توی شرایط این مدل ازدواج باید توقعات رفتاری از همسرشون رو بیارن پایین و اکثر توقعات آقایون از ازدواج وقتی خانوم کوچکتر و جوان تر باشن برآورده میشه مثل اینکه خانومشون باورشون داشته باشه تجربه بیشترشون باعث مدیریت بهتر زندگی بشه و ...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)