سلام من یک سال هست عروسی کردم تو دوران نامزدی متوجه شدم شوهر من ساده ست و هر حرفی رو سریع به همه انتقال میده مخصوصامادرش گفتم عروسی کنیم و از مامانش جدا بشیم این رفتارش خوب میشه اما خوب ک نشد هیچ بدترم شد منو به هر بهانه ای ک شده میبره خونه مامانش یه هفته ی هفته نگه میداده بعضی وقتها کنترل اوضاع زندگیم از دستم در میری کمکم کنید خیلی سخته مرد زندگی آدم نمونه حریم زندگیش حفظ کنه هرچیزی ک به ذهنش میاد رو سریع میگه حد و مرز زندگیمونو از هم پاشونده .. مرسی