با عرض سلام و ادب دوستان عزیز، توجه داشته باشید این داستان ساختگی است.
فرض کنید خانمی به نام ساناز یک دوست پسر به نام سعید دارد که بسیار همدیگر را دوست دارند. ساناز خود دختری بسیار دوست داشتنی نزد همه افراد و دوستانش نیز بوده است و هست. سعید هم تک فرزند خانواده اش هست که یک دوست به نام رسول دارد که مانند برادرش است و ساناز هم اورا دیده است. روزی فرا می رسد که ساناز از سعید می پرسد که دوست دختر رسول زیبا هست؟ در این حال، سعید عکس دوست دختر رسول را می فرستد که لباس جشن ساده تن کرده و سرلختی نیز می باشد. به نظر شما ساناز حق دارد درباره ی سعید چه فکری نماید؟
1- سعید و رسول با آن دختر س ک س دارند.
2- (با اینکه سعید میداند که ساناز دوست ندارد عکس حتی سرلختی اش را رسول ببیند)سعید عکس سرلختی ساناز را امکان دارد نشان رسول داده باشد
3- رسول فقط بخاطر س ک س با آن دختر است و این طبیعی است که عکس دوست دخترش را برای سعید فرستاده است، با اینکه سعید بارها عنوان کرده بود که" ساناز تو ناموس منی و من هیچ وجه عکس تو نشون کسی نمیدم.اگه بخوام نشون بدم عکس کاملا پوشیده تو اونم فقط به رسول نشون میدم
4- ساناز با خود فکر می کنه که"وقتی سعید عکس سرلختی دوست دختر دوستش را دارد، پس یعنی عکس سر لختی منم را، برای رسول فرستاده است"
5- هیچکدام
6- اگر موردی به ذهنتان می آید یا آمده است ذکر کنید!