نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: عشق رویایی من

1663
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19270
    نوشته ها
    802
    تشکـر
    817
    تشکر شده 1,156 بار در 552 پست
    میزان امتیاز
    10

    عشق رویایی من

    سلام دوستای گلم
    منو یادتون هست ؟ همونکه می خواستین یه فس بزنینم
    دوستان گفتند خبر بدم که چیشد منم امدم که خبر بدم

    کل خانوادرو جمع کردم و باهاشون صحبت کردم گفتمکه ک قصد دارم دباره با رویا ازدواج کنم رنگ از رخ مادرو پدر پرید و خواهر صحنه رو ترک کرد از عصبانیت!
    ولی کوتاه نیومدم و گفتم که تصمیمم رو گرفتم که الان که حدود 4 سال شایدم بیشتر گذشته از اینکه من عاشق رویا شدم عشقم کم نشده بلکه زیادم شده
    شروع کردن خط و نشون کشیدن اما قبول نکردم و مودبانه گفتم که بدو اون نمیتونم زندگی کنم...
    (در زمان نامزدی من با رویا خونه ای خریداری کرده بودم اما با مادرو پدرم زندگی میکنم) حتی پدرم گفت اگر دوباره اسمشو بیاری باید بری خونه خودت زندگی کنی!

    من دست برنداشتم و گفتم مگه چه بدی به شما کردن!
    پدر در کمال بی رحمی گفت
    بدیش این بوده که می خواسته اصالت توو عوض کنه ( منطورش لباس پوشیدنم بوده !!!!! )
    بدیش این بوده که سرخورد بوده توی هرچیزی نطر میداده حتی تعداد سکه مهریه اش !!!! تعداد سکه شد 333 بنده خدا رویا گفت من عدد هفت رو دوست دارم یا بزارین 307 یا 377 !!!!!
    بدیش این بوده که بجا اینکه ما تاریخ تایین کنیم واس مراسم پدرش گفت این تاریخ چطوره!!!در صورتی که ما باید تایین میکردیم!!!
    بدیش این بوده که امل بوده!!!!!!و می خواسته جشن جدا باشه!!!!
    و هزارو یک دللیل مسخره دیگه که هر بچه ای رو می اوردین باز حقی به پدر نمیداد!
    خلاصه من زیر بار نرفتم
    مادرم اسرار داره با دختر خوهارش عروسی کنم ... حتی خانوادگی منزل ما اومدند با دستگل و شیرینی !!!! دختری به خاستگاری من اومد در واقع!!
    اما من کلافه شدم و خونه رو ترک کردم الان منزل خودمم
    چند روز پیش یه جلسه مشاوره رفتم
    ایشون گفت که کارخوبی کردم اومدم اینجا و اینکه گفتند دوتا راه دارم یا اینکه پدرمو بیارم اینجا
    یا اینکه با رویا صحبت کنمو قید خانواده بزنم و بعد ازدواج باهاشون اشتی کنم
    راه اول به هیچ عنوان نشد
    راه دوم رو انتخاب کردم
    به زحمت با یکی از فامیلاشون صحبت کردمو فهمیدم دانشگاه میره(قربونش برم رشته هنر قبول شد همونی که می خواست)
    خلاصه ساعت تایم کلاسش رفتم نزدیکی دانشگاه و دیدمش که داره میاد بیرون
    از ماشین پیاده شدم و سر راهش ایستادم
    تا منو دید وایساد...
    جفتمون مسخ شدیم
    نمیدونم چقدر زمان گذشت اما تا منو دید همونجوری مات موند و بعد چن لحطه برگشت و دویید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    دویید و رفت داخل مترو!!!

    دیگه پیداش نکردم حتی باز رفتم اما دانشگاه نرفته بود!
    خیلی سخته جا نزدم اما موندم چکار کنم
    شماره موبایلشم به هیچ عنوان بهم نداد فامیلشون

  2. 3 کاربران زیر از آراد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : عشق رویایی من

    خب خوب پیش رفتی

    یه دل و جرعتی نشون دادی. .


    تو الان برگ برنده ای که داری همون فامیلشون باید ازش استفاده کنی ..اونو برا همکاری بفرستی جلو
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  4. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق رویایی من

    آفرین فوق العاده بود کارت

    اصلا لازم نیست با خانوادت قهر کنی

    چون اینجوری بیشتر جبهه میگیرن درباره رویا...که مثلا دوباره این دختر اومد و پسرمون رو گرفت و از این حرفای خاله زنکی

    با مهربونی و صبوری اول دل مادرتون رو نرم کنید دیگه مادرا خودشون میدونن چطور پدرا رو نرم کنن

    خیلی خوشحالم که داره اتفاقات خوبی براتون میفته

    شاید رویا اولش کمی بداخلاقی کنی یا به قول شما دور بشه ازتون

    اما بهش حق بدید ازتون دلخوره که رفتین و تنهاش گذاشتین

    جسور باشید در عشقتون و کوتاه نیاید

    براتون دعا میکنم که این عشق رویاییتون زودتر به واقعیت تبدیل بشه..

  6. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : عشق رویایی من

    آفرین آراد ، خوشحالم برات که تونستی حرف دلتو بزنی .یه پیشنهاد دارم ، اگه رویا رو نتونستی ببینی یا نخواست باهات حرف بزنه ، (که البته حق هم داره ، چون دلش شکسته وقتی دیده تنهاش گذاشتین. ) میتونی یه نامه واسش بنویسیو تماااااااااااااام حرفایی که میخوایو بهش بگی ، اینکه متوجه اشتباهاتت شدی ، تک تکشونو بگو ، بگو که پشیمونی ، دیگه اجازه ی دخالت به هیچکسو نمیدی ، بهش بگو که نتونستم فراموشت کنم ، بهش بگو که چقدر دوسش داریو تمام تلاشتو میکنی که با منطق و پختگی جلو برید. بعد شمارتو بزارو بهش بگو بیصبرانه منتظر دیدنش هستی ، که اگه نظرش عوض شد بتونه باهات تماس بگیره .بعد این نامه رو بده به فامیلشون ، بهش بگو که بده به رویا ، طوری هم نامه رو ببند که فامیلشون نتونه بخونتش ، یا اگه بازش کرد رویا متوجه بشه. بهش بگو اینو فقط به رویا بده.شاید رویا با خوندن این نامه نرم بشه و از حالت دفاعی خارج بشه.

  8. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عشق رویایی من

    سلام
    وای چه تند برخورد کردن!
    ولی خب خیلی خوبه واس قدم اول
    خب عکس العملش اگه اینجوری بده حتما هنوز دوستون داره وگرنه بی تفاوت رد میشد
    پریماه راس میگه برگ برندتون فامیلشونه
    میتونین با اون هماهنگ کنین که با رویا جایی قرار بزاره و با شما بره که بنونین صحبت کنین باهاش
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  10. 2 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : عشق رویایی من



    ببین اقا اراد اینایی هم که میگفتن نرو دنبالش و دیگه دست از سر رویا بردار الان دارن میگن کارت خیلی خوب بود


    واقعا هم کارت تشویق داره اگه یکبار تونستی جلوشون وایسی بازم میتونی نشون بده یه پسر36ساله هستی و یه فرد عاقل که میتونه برا زندگی خودش تصمیم بگیره


    خانوادت دو سه بار دیگه رو تصمیمت. جلوت وایسن وقتی تو جلوشان وایسی و کوتاه نیایی مجبوورن که کوتاه بیان. و دست از لج بازی بردارن

    آراد. تو باید به خانوادت بفهمونی که دلیایلشون برای بهم زدن رابطه تو رویا واقعا مسخره و خنده داره و حتما ازشون بخواه پیش مشاور برن ...( حداقلش این که تو دیگه عذاب وجدان نداری. و همه کارای لازم کردی حالا یا خانوادت درکت میکنن یا نه ولی یه روز از این رفتارشون پشیمون میشن)
    آراد تو پسر قوی هستی فقط کافی به خودت و ارادت مطمعن باشی و سرت و بالا بگیری

    واقعا برات خوشحالم

    به زودی خبرگی خوش تری هم میفهمیمم

    دانلود آهنگ جدید حسین تهی رویا

    این لینک رو قبلا برات گذاشتم نمیدونم دیدیش یا نه ولی بازم گوشش کن

  12. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19270
    نوشته ها
    802
    تشکـر
    817
    تشکر شده 1,156 بار در 552 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق رویایی من

    مرسی دوستان از انرژی های مثبتتون
    دوست عزیز love نامه فکر خووووبیه اما بعد ازینکه رفتم جلو دانشگاه رویا فامیلشون ( پسر داییش) دیگه جوابم رو نمیده!!!می خوام براش ایمیل بفرستم...اگر بلاکم نکرده باشه!
    سمیراه جان اصلا پسر داییش جواب نمیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    رز مریم جان مرسی از دعاهای خوبت
    ممنون بهاره جان
    مرسی ابجی گلم پریماه جان اره میگن بزرگترین لذت اینه که بقیه بگن کاری رو انجام نده و نمیتتونی اما تو انجامش بدی ... ای جان ممنونم داره دانلود میشه

    .................................................. .................................................. .................................................. ...........

  14. 2 کاربران زیر از آراد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : عشق رویایی من

    سلام اقای آراد بهتون تبریک میگم .با پدر ومادرتون قهر نباشید .هر چند وقت یکبار بهشون سربزنید .ان شاالله که نظرشون برمیگرده البته با احترام گذاشتن به اون ها .
    اگه ان شاالله مشکلتون با خود رویا هم حل شد لازم نیست اجبار کنی ایشون رو هم ببری .هر حرفی هم که خانوادت در مورد رویا زدن لازم نیست به اطلاع رویا وخانوادش برسونی .باعث دلچرکینی میشه .هیچ وقت رویا رو به خاطر قطع رابطه با خانوادت سرزنش نکن .چون ایشون ازت نخواست که خانوادت رو ترک کنی .
    خوش بخت باشی منتظر خبرهای خوبت هستیم .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : عشق رویایی من

    خونشونو اگه بلدی برو دم در خونشون با پدرو مادرش صحبت کن ، مردونگیه خودتو ثابت کن ، بهشون ثابت کن که واسه ی عشقت هرکاری میکنی ، اونا که نمیتونن بیرونت کنن یا راهت ندن ، بعد اونجا حرفاتو با رویا بزن ، یا اگه فرصت نشد نامه ای از قبل بنویسو بهش بده بخونه.

  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19270
    نوشته ها
    802
    تشکـر
    817
    تشکر شده 1,156 بار در 552 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق رویایی من

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    سلام اقای آراد بهتون تبریک میگم .با پدر ومادرتون قهر نباشید .هر چند وقت یکبار بهشون سربزنید .ان شاالله که نظرشون برمیگرده البته با احترام گذاشتن به اون ها .
    اگه ان شاالله مشکلتون با خود رویا هم حل شد لازم نیست اجبار کنی ایشون رو هم ببری .هر حرفی هم که خانوادت در مورد رویا زدن لازم نیست به اطلاع رویا وخانوادش برسونی .باعث دلچرکینی میشه .هیچ وقت رویا رو به خاطر قطع رابطه با خانوادت سرزنش نکن .چون ایشون ازت نخواست که خانوادت رو ترک کنی .
    خوش بخت باشی منتظر خبرهای خوبت هستیم .
    ممنونم نه قهر نیستم میرم سر میزنم اما فعلا منزل خودم زندگی میکنم
    گفتم تنها باشند کمی و تصمیم بگیرند
    چشم حتما همین کارا رو خواهم کرد
    امضای ایشان
    دل بردی
    از
    من
    به یغما
    ای ترک غارتگره من

  18. کاربران زیر از آراد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19270
    نوشته ها
    802
    تشکـر
    817
    تشکر شده 1,156 بار در 552 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق رویایی من

    نقل قول نوشته اصلی توسط love نمایش پست ها
    خونشونو اگه بلدی برو دم در خونشون با پدرو مادرش صحبت کن ، مردونگیه خودتو ثابت کن ، بهشون ثابت کن که واسه ی عشقت هرکاری میکنی ، اونا که نمیتونن بیرونت کنن یا راهت ندن ، بعد اونجا حرفاتو با رویا بزن ، یا اگه فرصت نشد نامه ای از قبل بنویسو بهش بده بخونه.
    اخه نمیشه که بی خبر رفت درست نیست
    باید اول با خودش صحبت کنم
    امضای ایشان
    دل بردی
    از
    من
    به یغما
    ای ترک غارتگره من

  20. کاربران زیر از آراد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : عشق رویایی من

    البته اینو بدون که بی خبر هم بری بد نیست ، هم اینکه بهت حق میدن آخه امکان خبردادن نبوده بهشون هم اینکه میفهمم که از سر ناچاری رفتی ، میتونی همون اول بهشون بگی شرمندم از اینکه سرزده خدمت رسیدم ولی چاره ای نداشتم باید باهاتون صحبت میکردم. هیچ راه ارتباطی هم باهاتون نداشتم که خبر بدم .

    اگه هم بازم صلاح نمیدونی که سرزده بری همون نامه یا ایمیل خوبه.

  22. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عشق رویایی من

    دوست عزیز
    اول برای این عزمتون جهت به دست آوردن روحیه ی بالغانه و مستقل تبریک میگم اما
    نمیخوام دلسرتون کنم
    اما فکر نمیکنید اختلاف سنیتون یه مقداری زیاد هستش؟
    این خانوم تازه تو سن 18 سالگیه و تازه دانشگاه قبول شده البته من نمیدونم ترم تابستونی گرفته و چجوری دم دانشگاه دیدینش اما این قضیه دیدن شما و پا به فرار گذاشتن ... یا نشونه ی وجود روحیه کودکانه ایشونه یا اینکه به هرحال روند زندگیشو از سر گرفته و شاید با فردی مناسب تر از شما(از نظر سنی و طرز فکر و خانواده و مذهب و ...) آشنا شده باشه شاید یه همکلاسی یا کسی که بیشتر بتونه پا به پاش زیبایی های زندگی رو کشف کنه نه شما که توی نیمه ی دوم دهه چهارم زندگیتون هستین و قبلا خیلی مسائل رو خودتون کشف کردین و براتون تازگی نداره
    امضای ایشان
    ... من ندیدم بیدی
    سایه اش را بفروشد به زمین
    رایگان می بخشد
    نارون، شاخه ی خود را به کلاغ ...

  24. کاربران زیر از yalda_arezou بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : عشق رویایی من

    نقل قول نوشته اصلی توسط yalda_arezou نمایش پست ها
    دوست عزیز
    اول برای این عزمتون جهت به دست آوردن روحیه ی بالغانه و مستقل تبریک میگم اما
    نمیخوام دلسرتون کنم
    اما فکر نمیکنید اختلاف سنیتون یه مقداری زیاد هستش؟
    این خانوم تازه تو سن 18 سالگیه و تازه دانشگاه قبول شده البته من نمیدونم ترم تابستونی گرفته و چجوری دم دانشگاه دیدینش اما این قضیه دیدن شما و پا به فرار گذاشتن ... یا نشونه ی وجود روحیه کودکانه ایشونه یا اینکه به هرحال روند زندگیشو از سر گرفته و شاید با فردی مناسب تر از شما(از نظر سنی و طرز فکر و خانواده و مذهب و ...) آشنا شده باشه شاید یه همکلاسی یا کسی که بیشتر بتونه پا به پاش زیبایی های زندگی رو کشف کنه نه شما که توی نیمه ی دوم دهه چهارم زندگیتون هستین و قبلا خیلی مسائل رو خودتون کشف کردین و براتون تازگی نداره


    این خانم الان 24 سالشون
    نه 18سال
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  26. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16510
    نوشته ها
    225
    تشکـر
    76
    تشکر شده 143 بار در 94 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عشق رویایی من

    من تازه این تاپیک رو خوندم و خوشحال شدم از اینکه به دیدارش رفتی. دوست عزیز با پدر و مادرت بیشتر صحبت کن که خدایی نکرده با رفتار سردشون تو ذوق رویا نزنن

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk

  28. 2 کاربران زیر از helenbahar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22924
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق رویایی من

    نقل قول نوشته اصلی توسط آراد نمایش پست ها
    سلام دوستای گلم
    منو یادتون هست ؟ همونکه می خواستین یه فس بزنینم
    دوستان گفتند خبر بدم که چیشد منم امدم که خبر بدم

    کل خانوادرو جمع کردم و باهاشون صحبت کردم گفتمکه ک قصد دارم دباره با رویا ازدواج کنم رنگ از رخ مادرو پدر پرید و خواهر صحنه رو ترک کرد از عصبانیت!
    ولی کوتاه نیومدم و گفتم که تصمیمم رو گرفتم که الان که حدود 4 سال شایدم بیشتر گذشته از اینکه من عاشق رویا شدم عشقم کم نشده بلکه زیادم شده
    شروع کردن خط و نشون کشیدن اما قبول نکردم و مودبانه گفتم که بدو اون نمیتونم زندگی کنم...
    (در زمان نامزدی من با رویا خونه ای خریداری کرده بودم اما با مادرو پدرم زندگی میکنم) حتی پدرم گفت اگر دوباره اسمشو بیاری باید بری خونه خودت زندگی کنی!

    من دست برنداشتم و گفتم مگه چه بدی به شما کردن!
    پدر در کمال بی رحمی گفت
    بدیش این بوده که می خواسته اصالت توو عوض کنه ( منطورش لباس پوشیدنم بوده !!!!! )
    بدیش این بوده که سرخورد بوده توی هرچیزی نطر میداده حتی تعداد سکه مهریه اش !!!! تعداد سکه شد 333 بنده خدا رویا گفت من عدد هفت رو دوست دارم یا بزارین 307 یا 377 !!!!!
    بدیش این بوده که بجا اینکه ما تاریخ تایین کنیم واس مراسم پدرش گفت این تاریخ چطوره!!!در صورتی که ما باید تایین میکردیم!!!
    بدیش این بوده که امل بوده!!!!!!و می خواسته جشن جدا باشه!!!!
    و هزارو یک دللیل مسخره دیگه که هر بچه ای رو می اوردین باز حقی به پدر نمیداد!
    خلاصه من زیر بار نرفتم
    مادرم اسرار داره با دختر خوهارش عروسی کنم ... حتی خانوادگی منزل ما اومدند با دستگل و شیرینی !!!! دختری به خاستگاری من اومد در واقع!!
    اما من کلافه شدم و خونه رو ترک کردم الان منزل خودمم
    چند روز پیش یه جلسه مشاوره رفتم
    ایشون گفت که کارخوبی کردم اومدم اینجا و اینکه گفتند دوتا راه دارم یا اینکه پدرمو بیارم اینجا
    یا اینکه با رویا صحبت کنمو قید خانواده بزنم و بعد ازدواج باهاشون اشتی کنم
    راه اول به هیچ عنوان نشد
    راه دوم رو انتخاب کردم
    به زحمت با یکی از فامیلاشون صحبت کردمو فهمیدم دانشگاه میره(قربونش برم رشته هنر قبول شد همونی که می خواست)
    خلاصه ساعت تایم کلاسش رفتم نزدیکی دانشگاه و دیدمش که داره میاد بیرون
    از ماشین پیاده شدم و سر راهش ایستادم
    تا منو دید وایساد...
    جفتمون مسخ شدیم
    نمیدونم چقدر زمان گذشت اما تا منو دید همونجوری مات موند و بعد چن لحطه برگشت و دویید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    دویید و رفت داخل مترو!!!

    دیگه پیداش نکردم حتی باز رفتم اما دانشگاه نرفته بود!
    خیلی سخته جا نزدم اما موندم چکار کنم
    شماره موبایلشم به هیچ عنوان بهم نداد فامیلشون


    آراد بهت تبریک میگم آفرین ایشالا به نتیجه برسی به خونوادتم احترام بذار تا نرم شن تلاشتم بکن. برا منم دعا کن عشقم برگرده

  30. کاربران زیر از ساحل بی کران بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قدم در جاده های رویایی (+تصاویر)
    توسط saeed021 در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-03-2015, 11:12 PM
  2. ویرایش وساخت قاب عکسهای رویایی
    توسط Dr . Security در انجمن موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-10-2015, 06:52 PM
  3. با نکات طلایی چاق شدن آشنا شوید
    توسط Dr . Security در انجمن موبایل
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 04-21-2015, 12:13 PM
  4. 25 نکته طلایی برای رسیدن به وزن رویایی
    توسط mahsa42 در انجمن نکات تغذیه ای
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 03-27-2015, 10:26 AM
  5. تصاویری زیبا از یک هتل بسیار رویایی
    توسط R e z a در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-13-2013, 02:39 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد