طلاق و رجوع همسر

[حسین علی پور]

باسلام
بعد از دوسال نامزدی و 2 سال زیر یک سقف زندگی کردن به خاطر دعوا وکتک کاریهای زیاد ودخالت بیش از اندازه مادر وبرادر همسرم طلاق توافقی گرفتیم حدود 3 ماه است با توجه به پذیرش اشکالات شخصیم با اصرار والتماس به همسرم متقاعدش کرم دوباره رجوع کنیم ولی الان چون درخواست از من بوده هیچ گونه همکاری نمیکنه ومیگه فقط منم که باید خواسته هاشو براورده کنم هیچ انعطافی نشون نمیده از طرفی از آینده پیش روی خودم واون میترسم ومشکلات مالی زیادی هم پیدا کردم اصلا نمیدونم ارزش داشت این کارو کردم وخواستم رجوع کنه انگار آیندش مهم نیست واسش خودش میگه نهایتا باید زن یه پیر مرد بشه یا یه زن مرده ولی حاضر به انعطاف برای برگشت هم نیست خیلی سطح فرهنگی خانوادشون پایینه و با برادرشم مشکل زیاد دارم الان شدیدا احساس یاس وناامیدی میکنم وهمش فکر میکنم اشتباه کردم بهش اصرار کردم رجوع کنه لطفا راهنمایی کنید

[خليلي]

سلام علی جان
علت رجوع رو توضیح بده و اینکه موضوع مهریه چی شد؟

[حسین علی پور]

سلام علی جان علت رجوع رو توضیح بده و اینکه موضوع مهریه چی شد؟

علت اینکه از تنهایی ودوری همسرم رنج میبرم وبهش علاقه دارم وازاینکه در آینده با کس دیگری ازدواج کنم فکر میکنم مشکلات بیشتر خواهد بود ودر مورد آینده همسرم هم نگرانم چون فکر نمیکنم آینده جالبی با وجود خانوادش داشته باشه

[خليلي]

علت اینکه از تنهایی ودوری همسرم رنج میبرم وبهش علاقه دارم وازاینکه در آینده با کس دیگری ازدواج کنم فکر میکنم مشکلات بیشتر خواهد بود ودر مورد آینده همسرم هم نگرانم چون فکر نمیکنم آینده جالبی با وجود خانوادش داشته باشه

من حس شمارو به برگشت به زندگي تا حدودي درك ميكنم ولي به نظر احساسي تصميم گرفتيد.فكر ميكنم قبلش حتما با يك مشاور بصورت حضوري مشاوره كنيد تا طبعات روحي اين موضوع رو بتونيد بررسي كنيد.يقينا نفس قضيه يعني برگشت به زندگي براي شما خوبه.ولي بايد ديد مشكلتون در چه موضوعي بوده و چقدر اهميت داره.اينكه از تنهايي رنج ميبرم دليل مناسب و كافي نيست.علت جداييتون چي بود؟

[حسین علی پور]

شما مشاور حاذق میتونید معرفی کنید ؟؟

[خليلي]

اجازه بده به دوستان مشاور اطلاع ميدم تا ببينيم چي صلاح ميدونن.منتظر راهنمايي اين عزيزان باشيد

[farokh]

باسلام
بعد از دوسال نامزدی و 2 سال زیر یک سقف زندگی کردن به خاطر دعوا وکتک کاریهای زیاد ودخالت بیش از اندازه مادر وبرادر همسرم طلاق توافقی گرفتیم حدود 3 ماه است با توجه به پذیرش اشکالات شخصیم با اصرار والتماس به همسرم متقاعدش کرم دوباره رجوع کنیم ولی الان چون درخواست از من بوده هیچ گونه همکاری نمیکنه ومیگه فقط منم که باید خواسته هاشو براورده کنم هیچ انعطافی نشون نمیده از طرفی از آینده پیش روی خودم واون میترسم ومشکلات مالی زیادی هم پیدا کردم اصلا نمیدونم ارزش داشت این کارو کردم وخواستم رجوع کنه انگار آیندش مهم نیست واسش خودش میگه نهایتا باید زن یه پیر مرد بشه یا یه زن مرده ولی حاضر به انعطاف برای برگشت هم نیست خیلی سطح فرهنگی خانوادشون پایینه و با برادرشم مشکل زیاد دارم الان شدیدا احساس یاس وناامیدی میکنم وهمش فکر میکنم اشتباه کردم بهش اصرار کردم رجوع کنه لطفا راهنمایی کنید

دوست عزیز در مقابل طلاق که مورد نکوهش قرار گرفته باید بدونید راهی هست که خداوند برای رهایی از فشار و سختی قرار داده

شما با همسرتون تفاهم نداشتید و متاسفانه به خاطر وابستگی زیاد دوباره رجوع کردید

نظر من اینه وقتی زندگی به مراحلی میرسه که پرده شرم و حیا پاره میشه ، دیگه نباید ازش انتظار معجزه ای داشت

ای کاش به جای این انعطاف به خرج دادن کمی منطقی فکر میشد و قاطع عمل میکردید

همین الان هم طلاق عاطفی بین شما حاکم شده هر چند در کنار هم مثلا" زندگی مشترکی دارید

بهتره کمی بایستید و موقعیت خودتون رو بسنجید تا بتونید از این بلاتکلیفی خودتون رو نجات بدید

[ghazal1365]

باسلام.منم دقیقا همین مشکل و دارم.از همسرم به دلیل تفاوت فرهنگی مسائل عاطفی دخالت خانواده هاو غربت توافقی جداشدم.اما بعد1ماه مراجعات همسرم شروع شدکه بچگی کردیم بیا برگردیم.خواسته هامون و قول و قرارامون و گذاشتیم وبزعد6ماه الان برگشتیم.اما هنوز عقد نکردیم الان3ماهه که به صورت ازدواج موقت باهمیم.اونم من نخواستم عقدکنیم.الانم دوباره اختلاف فرهنگی و غربت داره اذیتم میکنه نمیدونم چیکار کنم؟اینم بگم که توی این مدت فهمیدم منو همسرم اصلا تفاهم جنسی نداریم.ایشون فوق العاده آدم سردیه