نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: عذاب وجدان بخاطر سلامت يه نفر

694
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19774
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy عذاب وجدان بخاطر سلامت يه نفر

    سلام، من يه پسر فوق العاده حساس و وسواسي تو نگران بقيه شدنم... اين بحث مربوط به دنياي مجازيه.ميخواستم بدونم كسي كه عكسشو، اسمشو ، تحصيلاتشو كلا هويتشو به من دروغ بگه . و منو وابسته و عاشق كنه بعد آخر كار بگه من بابام نميذاره با تو ازدواج كنم و همه دروغاشو بگه، هويت اصليشو بگه ، بعد خودش خيلي عاشقم باشه و حساس باشه ازونا كه زودي بستري ميشن ، درسته من نگرانش باشم؟ واقعا از نگراني دارم ميميرم، جوابمو نميده، خالشم قبلا تهديدم كرد كه اگر اذيتش كني به باباش ميگم بيچارت كنه و كلي هم عكس فيك ازش فرستاد گفت نگاه كن اين دختر خيلي زيباست حق نداري اذيتش كني ، من همه چيزو بهش صادقانه گفتم از اول، همه چيز منو ميدونه . ولي اون همه چيزو با يه هويت ديگه گفت و حسابي هم باور كردم ولي اخلاق واقعيش همون بود، همشم منو گناهكار جلوه ميداد ميگفت الهي بميري كاش نميومدي ، از نظر رفتاري واقعا عجيب بود تعادل نداشت، با اينكه من جز حرف خوب هيچي نمي گفتم حتي دعوا نميكردم ولي يهو اين حرفا از دهنش ميومد بيرون تا ناراحت ميشد و زودي دست پاش يخ ميكرد و بيهوش ميشد ، من عذاب وجدان دارم، يكي منو توجيح كنه من كار بدي كردم؟ من گناهكارم؟ خيليييي نگرانم نكنه واسم مشكل درست كنن يا واسه اون مشكل پيش بياد، هرچي فكر مي كنم نامردي نكردم، بد ذاتي نكردم، صادق بودم، اين اآخر كه همه چيزو اقرار كرد من يكم تند شدم اما باز خيلي خوب حرف زدم و گفتم مهم نيست، تو زندگيتو بكن سعي كن خوش باشي، ازين حرفا زدم باز شروع كرد ازت متنفرم از اخلاقت متنفرم لهممم كردي....
    چرا همچين آدم عجيب و حساسي بايد بياد تو زندگيم كه نه راه پس داشته باشم نه راه پيش، هر كاري كنم از نظر اون بدهكار باشم. اصلا ضربه روحي خودم مهم نيست، اون سالم باشه بخاطر من چيزيش نشه بسه. يكي حداقل منو از نظر ذهني حمايت كنه دارم ديوونه ميشم...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عذاب وجدان بخاطر سلامت يه نفر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hasar نمایش پست ها
    سلام، من يه پسر فوق العاده حساس و وسواسي تو نگران بقيه شدنم... اين بحث مربوط به دنياي مجازيه.ميخواستم بدونم كسي كه عكسشو، اسمشو ، تحصيلاتشو كلا هويتشو به من دروغ بگه . و منو وابسته و عاشق كنه بعد آخر كار بگه من بابام نميذاره با تو ازدواج كنم و همه دروغاشو بگه، هويت اصليشو بگه ، بعد خودش خيلي عاشقم باشه و حساس باشه ازونا كه زودي بستري ميشن ، درسته من نگرانش باشم؟ واقعا از نگراني دارم ميميرم، جوابمو نميده، خالشم قبلا تهديدم كرد كه اگر اذيتش كني به باباش ميگم بيچارت كنه و كلي هم عكس فيك ازش فرستاد گفت نگاه كن اين دختر خيلي زيباست حق نداري اذيتش كني ، من همه چيزو بهش صادقانه گفتم از اول، همه چيز منو ميدونه . ولي اون همه چيزو با يه هويت ديگه گفت و حسابي هم باور كردم ولي اخلاق واقعيش همون بود، همشم منو گناهكار جلوه ميداد ميگفت الهي بميري كاش نميومدي ، از نظر رفتاري واقعا عجيب بود تعادل نداشت، با اينكه من جز حرف خوب هيچي نمي گفتم حتي دعوا نميكردم ولي يهو اين حرفا از دهنش ميومد بيرون تا ناراحت ميشد و زودي دست پاش يخ ميكرد و بيهوش ميشد ، من عذاب وجدان دارم، يكي منو توجيح كنه من كار بدي كردم؟ من گناهكارم؟ خيليييي نگرانم نكنه واسم مشكل درست كنن يا واسه اون مشكل پيش بياد، هرچي فكر مي كنم نامردي نكردم، بد ذاتي نكردم، صادق بودم، اين اآخر كه همه چيزو اقرار كرد من يكم تند شدم اما باز خيلي خوب حرف زدم و گفتم مهم نيست، تو زندگيتو بكن سعي كن خوش باشي، ازين حرفا زدم باز شروع كرد ازت متنفرم از اخلاقت متنفرم لهممم كردي....
    چرا همچين آدم عجيب و حساسي بايد بياد تو زندگيم كه نه راه پس داشته باشم نه راه پيش، هر كاري كنم از نظر اون بدهكار باشم. اصلا ضربه روحي خودم مهم نيست، اون سالم باشه بخاطر من چيزيش نشه بسه. يكي حداقل منو از نظر ذهني حمايت كنه دارم ديوونه ميشم...
    اشتباه که زیاد کردی... خودت این آدمو نشناخته راه دادی تو زندگیت و گذاشتی وابسته بشه، به زور که نیومده درسته؟

    اما همینقدر بهت بگم به احتمال خیلی زیاد به اون شدت که فکر میکنی و میگه حالش بده نیست، نگرانی تو هم براش هیچ فایده نداره

    راه پس نداری اما راه پیش داری: کاری را که باید در نهایت انجام بدی همین الان انجام بده ، یعنی زودتر تمومش کن، کات کن ، کامل هم کات کن

    اگه میتونی شمارتو عوض کن، پروفایلتو ببند ، هر ارتباطی هست قطعش کن، دیگه هم سراغشو نگیر، تموم

    چون اینطور که معلومه بعد از رو شدن دروغاش دیگه مثل قبل دوسش نداری و بابای اونم که اجازه ازدواج نمیده، پس ارتباطتون به هیچ جا نمیرسه...

    نظر من اینه : هرچی بیشتر پیش بره برا جفتتون فقط ضرره و اعصاب خوردی

    اونم هرچی زودتر بتونه با خودش کنار بیاد که دیگه باهاش نیستی براش بهتره
    امضای ایشان



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد