سلام....من خیلی استرسیم از همه چی میترسم مثلاهمش فک میکنم بلایی میخاد سرم بیاد مثلا زلزله بیاد یا تصادف کنم یا مش ترس دارم برا نزدیکانم اتفاقی بیافته شبا هنش با استرس چهار پنج بار از خاب میپرم بنظرتون چیکار کنم خیلی خسته شدم
سلام....من خیلی استرسیم از همه چی میترسم مثلاهمش فک میکنم بلایی میخاد سرم بیاد مثلا زلزله بیاد یا تصادف کنم یا مش ترس دارم برا نزدیکانم اتفاقی بیافته شبا هنش با استرس چهار پنج بار از خاب میپرم بنظرتون چیکار کنم خیلی خسته شدم
سلام عزیزم
یکی از راههای مفید در این زمینه شناسایی افکار تهدید کننده و نوشتن آنها و سپس "چالش" با آنهاست
لازم است بدانید که اضطراب امری طبیعی است و آسیبی به شما نخواهد رساند- بدترین حالت آن احساس ناخوشایندی است که به شما دست می دهد. هر بار که با موقعیتی ترس آور روبرو می شوید آن را فرصتی برای غلبه بر اضطراب قلمداد کنید نه عاملی برای وحشت. وقتی اضطراب کاملا از میان رفت به خود یادآوری کنید که نجات یافته اید؛ دیوانه نشده اید؛ کنترل خود را از دست نداده اید یا نمرده اید!
فکارمنطقی افکار ترس آور این هواپیما سقوط خواهد کرد.بارها با هواپیما سفر کرده ام؛ تا کنون اتفاقی نیافتاده است؛ این امن ترین روش برای سفر است. از خود درمقابل دیگران یک احمق خواهم ساخت.این کار را قبلا انجام داده و توانسته ام با آن مقابله کنم؛ دلیلی ندارد که این بار نتوانم. سقوط خواهم کرد و خواهم مردقبلا نیز چنین احساسی داشته ام و برایم فاجعه ای روی نداده است؛ این تنها یک اضطراب است و به من آسیبی نخواهد رساند.
اگر ترس شما از احساس حماقت در مقابل دیگران و قضاوت منفی از سوی آنهاست، ویژگی های مثبتی را که دارید؛ موقعیت های مشابهی را که در گذشته از پس آنها برآمده اید یا اظهارات مثبت دیگران را برای خود یادآوری کنید. شاید نسبت به ناتوانی های خود که گمانی بیش نیست در مقایسه با ناتوانی های دیگران منتقدانه تر عمل کنید. بهر حال توجه به این نکته نیز ضروری است که تایید شدن از سوی تمام افراد امری بعید است.
پس عزیزم همین الان یه کاغذو قلم بردارو مثل این مثال افکار ترس اورت رو بنویس و جلوش افکار منطقیت رو
ولی اگر با تمرین و نوشتن حل نشد باید حتما به پزشک مراجعه کنی و اگر شدید باشه و جلوی کارهای روزمره و وجود عادیت رو توی اجتماع بگیره برات قرص احتمالا تجویز میکنن
یا من نمیدنم چند سالته اگر سن پایینی داشته باشی جای نگرانی نیست و با همین تمرین ساده حل میشه
پس یه قلم و کاغذ همیشه همراهت باشه و هرموقع ترسی افتاد تو وجودت جلوش منطقیشو بنویس و بنویس قبلا که توی این موقعیت بودی چطور بوده
موفق باشی
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
سلام
من این مدلی بودم ...رفتم پیش دکتر ...مشاور ...یکم باهام صحبت کرد یکمم دارو داد...الان مشکلم بر طرف شده اما در حدی بودم که گاهی یه دفه از استرس می زدم زیر گریه .... برو پیش دکتر خیلی خوبه به آرامش میرسی ایشالا ...می گم برو پیش دکتر اما خیلی هم مشکل خاصی نیست هول نکن اینا یکمش به خاطر امواج مختلف و بخشیش هم به خاطر گرفتاریهای خاص این زمونه است ...موفق باشی عزیزم
ممنو رزیتا جون اره منم از استرس زیاد خیلی وقتا گریه میکنم این چند وقته خیلی هم بیشتر شده شبا چند بار میپرم از خاب
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)