نوشته اصلی توسط
ali.hs
با عرض سلام
من پسری هستم 19 ساله که از همان روز های اول ترم اول دانشگام به دختری که همکلاسیم بود علاقمند شدم
ولی نمیتونستم بهش بگم تا اینکه بعد 6ماه به پیشنهاد دوستم از او جزوه گرفتم و... تا شماره ایشون رو به دست آوردم
بارها به طرق مختلف و غیر مستقیم به ایشون ابراز علاقه کردم تا اینکه یه شب دلم رو زدم به دریا و بهش گفتم
او هم از من خوشش میومد ولی گفت که یه سال پشت کنکور بوده از من حدود 1سال و 9ماه بزرگتره
منم چون بهش علاقه دارم گفتم برام مهم نیس..ایشونم گفت که براش مهم نیس و از مخالفت خانواده ها میترسه
الان حدود 4الی5 ماه است که به طور جدی دوست هستیم
تازگی ها دوتا خواستگار پیدا کرده..یکی پسرداییش که دوسال ازش بزرگتره و یکی دیگ هم هست که 4سال وخورده ای بزرگتره..میگه باورکن تو این اینا بیشتر میفهمی و خیلی دوس دارم بهت برسم ولی انتخابو به عهده پدرش گذاشته که صلاحشو میدونه
من این موضوع رو با خواهرمم مطرح کردم و مخالفت نکرد ولی گفت ممکنه در آینده اختلاف نظر پیدا کنیم.
شاید بگین الان خیلی زوده که ازدواج کنم..بله درسته شرایطشو ندارم ولی من حدوده 7الی 8 ماهه دارم کار میکنم و حاظریم که چن ساله دیگ ازدواج کنیم
باور کنین من خیلی بهش علاقه دارم و اونم همینطور
افکارمون نسبت به سنمون بهم میخوره..نمیدونم چیکار کنم..لطفا تو رو خدا لطفا کمکم کنید