نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: علاقه شوهر به بودن با خانواده اش

6658
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    19924
    نوشته ها
    71
    تشکـر
    4
    تشکر شده 24 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    9

    علاقه شوهر به بودن با خانواده اش

    سلام دوستان 2 ساله ازدواج کردم تک دخترم ی برادر 13 ساله دارم همسرم هم تک پسر و فرزند وسط.من 23 ساله همسرم 26 ساله.با هم تو یونی آشنا شدیم و ازدواج کردیم.خانوادش بیشتر از خانواده من اهل رفت وآمد و گشت و گذارن مثلا سالی4.5 بار برن سفر و هوا مساعد بودنی از قبل ظهر تا شب برن باغ و سفرهای یکی دو روزه.من زیاد خوشم نمیاد همش با خانواده اون باشیم هرجا رفتن بریم در کل دوس دارم حدود عروس بودنم مشخص باشه براشون و از طرفی هم خانواده من زیاد اهل سفر نیستن مثلا 2 سال یکبار اینا باغ اینا هم ب ندرت و ن دسته جمعی حالا بهم فشار میاد با خانواده شوهرم برم همش احساس میکنک کشیده شدم سمت خانواده شوهرم به همسرم هم میگم ایا نیازه هر بار بریم میگه چ اشکالی داره دستمون خالیه همسرم تا برج 11 سربازه فعلا .بعدشم میگه من هر جا تفریح باشه دوس دارم برم و تو هم اگر واقعا منو دوس داشته باشی به خوشی و لذت من احترام میذاری همینطور متقابلا منم.اما من به شخصه فقط هفته ای 10 روز یکبار میرم خونه مادربزرگم میگه منم به خواسته تو احترام میذارم میام اما دوستان مقایسه خونه مادربزرگ رفتن برا شام با هربار سفر و گردش با خانواده شوهر یکیه؟ناگفته نماند منم 2.3بار که سفر و باغ رفتن به شوهرگ گفتم دوس ندارم بریم و نرفتیم اما شوهرم اخم و تخم کرده امگار که منو با حضور پیش خانوادش دوس داره.راستی من ازش خواستمم بدون من دیدن خانوادش نره حالا شایدم از نظر شماها کار منفوریه اما اونم بخاطر من نمیره بشرطی که هر وقت دلش خواست بره ن نگم.راستی از طرفی هم گفتم من تک دخترم مادرم تا حدودی وابستست بهم و حس میکنم زیاد با طرف شوهرم سفر و گردش برم ناراحت بشه که همش با اونامودارم بخاطا این به هم ریختگی ذهنیم دیوانه میشم البته مامانم هم موقع ناراحتی ازم تیکه میندازه که آرا دیگه مهم اینه با خانواده شوهرت باشی و ازین چیزا کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    19924
    نوشته ها
    71
    تشکـر
    4
    تشکر شده 24 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه شوهر به بودن با خانواده اش

    راستی یادم رفت بگم به شوهرم میگم خب برنامه بذاریم سالییه بار با این طرف سفر بریم سالی یه بارم با اون طرف اما میگه ن من دوس دارم همیشه بریم حالا 10 بار رفتیم 1 بار نشد اشکال نداره.با این کارش منو از خانوادش زده کرده.مثلا دیروز داشتن میرفتن باغ من گفتم ن دوس ندارم شوهرم دروغکی بهشون گفت مت میخوام برم فلان جا کار دارم بهش میگم خب چرا نگفتی دوس نداریم گفت بخاطر تو.تا بد نشه برات پیششون که زنش دوس نداشت بیان.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    19924
    نوشته ها
    71
    تشکـر
    4
    تشکر شده 24 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه شوهر به بودن با خانواده اش

    از مامانشم سر یه چیزایی به شوهرم گله کنم منو اروم میکنه میگه ول کن اما به مامانش انتقال نمیده میگه اولا ادم سرچیزی گلاه میکنه که ارزش داره ثانیا برم چیزی بگم میگن واییییییییی چه پسرمونو پر کرده ازمون...
    ناگفته نماند خانوادش خوبنا کاری به اون صورت ندارن باهامون که دخالت اینا کنن اما من حساسم.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : علاقه شوهر به بودن با خانواده اش

    سلام
    من اگه جای شما بودم خودمو باش مچ میکردم
    خوبه که تفریح و سفر برید همیشه برای روحیه ی خودتونم خوبه
    به نظر من مشکلی نیست شما زیادی دارید حساسیت نشون میدید
    مادرتونم وقتی براش توضیح بدین همین حرفایی که به ما گفتینو بهشون بگید کم کم قبول میکنن دیگه به دل نمیگیرن
    من فکر کنم هیچوقت نتونید شوهرتونو عوض کنید درحالی که اونم راضی باش ازون وضع
    یعنی یا به همین روال ادامه میده یا به حرف شما گوش میده و دیگه خودش نیست...
    هر ادمی یه جوری زندگی رو میگذرونه شوهر شمام اینجوری ترجیح میده زندگی کنه
    به نظر من حساسیت نشون دادن نتیجه خوبی نداره
    شاید بهتره سعی کنی هرباری که میری تو خوشیش شریک شی و با هم تفریح کنی تا اونم فکر نکنه شما یه ادم حوصله سربر و بی حالی


  5. کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    19924
    نوشته ها
    71
    تشکـر
    4
    تشکر شده 24 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه شوهر به بودن با خانواده اش

    دوست عزیز مگه غیر از اینه که ادم تو زندگی مشترک باید طرف مقابلشم در نظر بگیره؟مثلا من شاید کلا دوس نداشته باشم با مادر شوهرم سفر برم اما بخاطر شوهرم سالی 1 بار موافقت میکنم برم متقابلا شوهرمم باید کوتاه بیاو و اصرار به همیشه رفتن نداشته باشه.خودش ک میگه هیچ وقت نمیای و هربار جوابتو که منفیه میدونم.1 بارم گفت فعلا سر کار اینا نمیریم بچه نداریم موقعیت داریم بریم وگرن شاید آینده همیشه نشه رفت اما 1 دفعی دیگه میگه ن آدم باید بره خوش باشه تو هم بخاطر خوشی من بیا.ذهنم مغشوشه

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34545
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : علاقه شوهر به بودن با خانواده اش

    منم دقیقا همین مشکلو دارم.با این تفاوت که شوهرم 45 سالشه و هنوز به خانوادش وابسته ست و چون پدرش در قید حیات نیست کلا دوس داره هرجا میره مادرشو ببره. ما حتی یه سفر بدون اون هم نداریم هرجا میریم اون هم همراهمونه و هر حرفی بزنیم اونم نظر میده و تصمیم میگیره.اگه فقط بعضی وقتا مسافرت با اونا میرین و بازم زمانی برای با هم بودن دارین و به خاطر مادر شوهرتون محل زندگیتون برخلاف میلتون نیست و خودتون انتخابش کردین بازم خدا رو شکر کنید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد