فقر نتيجه تفکر فقيرانه است اگر ثروت ميخواهيد نوع تفکر خود را عوض کنيد. تصور کنيد يکي ازدوستانتان هميشه مقروض است و معتقد است که تا ابد براي پرداخت بدهيهاي خود در تنگنا خواهدبود. او احتمالا فقط داوطلب انجام کارهايي است که حقوق و مزاياي بسيار کمي دارند زيرا او اين جايگاهرا براي خودش پذيرفته است. به احتمال زياد او فقط با کساني ميتواند ارتباط نزديک داشته باشد که همطبقه خودش باشند زيرا تنها در مصاحبت با اين نوع آدمها احساس راحتي ميکند. او به خودش تلقينکرده است که زندگي دشوار و طاقت فرساست و با دوستاني که انتخاب کرده ديگر کوچکترين انگيزهايبراي تغيير اين عقيده ندارد. در زندگي چيزي را به دست ميآوريم که انتظارش را داريم و بنابراين فرديکه انتظار تنگدستي دارد همان نصيبش ميشود زيرا در مغز خود برنامهاي دارد که به او ميگويد: «هي، توهيچ وقت پولدار نميشوي». احتمالا خود او به اين نکته پي برده است که هر وقت پول غيرمنتظرهاي بهدستش ميرسد بلافاصله بيرون ميرود و خرجش ميکند چون فکر ميکند که حالت عجيبي دارد و بهتراست به وضعيت عادي يعني بيپولي برگردد. او ممکن است با خودش فکر کند: من هيچوقت پولدارنخواهم شد زيرا تحصيلات خوبي نداشتهام. اگر تحصيلات عالي شرط ثروتمند شدن است بايد تماماساتيد دانشگاه ميليونر باشند.
و اما بسياري از تحصيلکردهها هم هستند که هميشه جيبشان خالي است و بالعکس مردم کم سواديکه ثروتهاي افسانهاي داشتهاند. شايد او فکر کند که براي ثروتمند شدن شغل مناسبي انتخاب نکردهاست خوب خيليها براي شروع يک شغل مکمل هم پيدا ميکنند و يا کار خود را عوض ميکنند. ممکناست دوست شما فکر کند که زمان کليد حل اين شکل باشد. او فکر ميکند که وقت کافي براي ثروتمندشدن ندارد در اين صورت بايد گفت که همه ما همين زمان را در اختيار داريم بيست و چهار ساعت درشبانه روز! نه بيشتر و نه کمتر. اما واقعا بايد چکار کنيم؟
در قدم اول بايد بدانيد که:
براي کسب ثروت نياز به تصميمگيري وجود دارد بايد خود را متعهد به انجام تلاشهاي لازم دراين زمينه کنيد. گرچه تلاش از اهميت فوق العادهاي برخوردار است اما اين تلاش بايد با ديدگاه مناسبو صحيح همراه باشد.
اول پس انداز کنيد، بعد خرج کنيد. فقرا برعکس عمل ميکنند آنها اول خرج ميکنند و بعد نقشهپس اندازههاي آينده را ميکشند. براي رسيدن به ثروت بايد برنامهاي داشت و آن را اجرا کرد.
به بررسي زندگي افراد ثروتمند بپردازيد. مدتي از وقت خود را با ثروتمندان بگذرانيد و ببينيد کهچه فرقهايي با شما دارند و نکات جالب و مثبت آنها را جذب کنيد و واقع بين باشيد.
از ديگران کمک بخواهيد. وقتي مردم ببينند که شما براي کمک به خود مصمم هستيد آنها نيزبراي کمک به شما بسيار مستعد ميشوند. بايد بدانيم که چگونه از ديگران کمک بگيريم.
مرتبا براي خود خاطرنشان کنيد که شايسته ثروت و قدرت هستيد.
گاهي اوقات براي خود پول خرج کنيد. بخشي از روند رسيدن به استقلال مالي فهميدن اين نکتهاست که شما استطاعت پول خرج کردن براي خودتان را داريد و از پولي که داريد لذت ميبريد و اينانگيزهاي بيشتر براي پولسازي خواهد بود.
نقشه بريزيد و هدفهاي خود را مشخص کنيد.
به سه دليل زير هميشه مقداري پول همراه خود داشته باشيد:
الف) احساس ثروت بيشتر ميکنيد.
ب) به پول داشتن عادت ميکنيد.
ج) اعتماد به نفس بيشتر پيدا ميکنيد. همچنين به اين ترتيب ترس خرج کردن پول را از دستميدهيد.
بعضيها ميگويند: من نميتوانم پول با خودم حمل کنم زيرا بلافاصله خرجش ميکنم. خوب اگروقتي پول در جيب شماست و به خود اطمينان نداريد چطور ميتوانيد انتظار ثروتمند شدن را داشتهباشيد؟
به هر مبارزهاي با شور و شوق و تعهد يورش ببريد.
ثروتمندان ميدانند که پولسازي واقعي تنها وقتي شروع ميشود که کار کردن به خاطر پول کنارگذاشته شود.
فقر يک بيماري رواني است که مانند بسياري از بيماريهاي ديگر براي کساني که معتقد بهدرمان پذيري آن هستند قابل علاج است و مانند هر بيماري ديگر براي درمان آن نياز به تلاش، ابتکار وشهامت وجود دارد.
خيلي جالب است اگر بدانيد که تقريبا تمام آدمهاي شاد و ثروتمند زماني در زندگي خود اين بيماريرا شکست دادهاند، پس شما هم ميتوانيد.
تك محفل