هر زمان همه خلط ها زیاد گردد بوسیله فصد از هر خلطی مقداری کم می ! شود زیرا مرکب همه خلطها خون است بدین جهت گفته اند (فصد استفراغ کلی است)0 هرگاه همه اخلاط در بدن زیاد گردد هیچ استفراغی بهتر از فصد نیست و بهترین فضیلت است. رگ را گشوده، رنگ خون و قوت بیرون جستن و قوام او را می نگرند تا حالات را می شناسند
[replacer_img]
فصد چیست
فصد، باز کردن منفذی کوچک در دیواره رگ بوسیله نیشتر است که باعث خروج اخلاط فاسد بدن با خروج خون می شود.
فضیلت فصد:
فضیلت فصد آن است که هر گاه همه اخلاط(سودا، صفرا، بلغم و دم) به یکبار زیادت گردد، به فصد از هر خلطی چیزی کمتر شود از بهر آنکه مرکب همه اخلاط بدن خون است.
هر زمان همه خلط ها زیاد گردد بوسیله فصد از هر خلطی مقداری کم می ! شود زیرا مرکب همه خلطها خون است بدین جهت گفته اند (فصد استفراغ کلی است)0 هرگاه همه اخلاط در بدن زیاد گردد هیچ استفراغی بهتر از فصد نیست و بهترین فضیلت است. رگ را گشوده، رنگ خون و قوت بیرون جستن و قوام او را می نگرند تا حالات را می شناسند.
باب اول: در فضیلت و برتری فصد
هر زمان همه خلط ها زیاد گردد بوسیله فصد از هر خلطی مقداری کم می ! شود زیرا مرکب همه خلطها خون است بدین جهت گفته اند (فصد استفراغ کلی است)0 هرگاه همه اخلاط در بدن زیاد گردد هیچ استفراغی بهتر از فصد نیست و بهترین فضیلت است. رگ را گشوده، رنگ خون و قوت بیرون جستن و قوام او را می نگرند تا حالات را می شناسند.
باب دوم: در فضیلت خون
خون در بدن انسان شش فضیلت بزرگ دارد که هیچ خلطی دارای این منفعت نیست.
• غذای راستین، خون است که مدد پرورش تن و بازسازی بدن است که در صورت تحلیل .خون بوجود می آید
• بدن حرارت طبیعی خود را از خون می گیرد، این به جز حرارت غریزی است که از دل بر .می آید
• اگرچه قوام دل و حرارت غریزی از خون نیست ولی ترکیب حرارت غریزی و قوت و نیروی حیوانی از خون است که هرگاه خون بیرون ریخته زیاد باشد نبض ضعیف می شود و .سقوط نیرو باعث غش کردن می گردد
• دل معدن حرارت غریزی است و حرکت او پیوسته است و به سبب پیوستگی حرکت تحلیل وی زیاد است و به علت بسیاری تحلیل از سایر اندامها نیازمندتر است، به همین جهت رگی بزرگ از جگر (فوق کبدی) به آن پیوسته است و خون ترکیب نیروی حیوانی و دل، در شریانها روان می گردد و قوت حیوانی در صورت صحت آن به همه تن میرسد و هرگاه خون از همه .شریانها بیرون رود نیروی حیوانی تلف و حیوان هلاک می شود
• خون نیرو را به اندامها می رساند و گرما می دهد و آنها را تری و لطافت می بخشد تا همه .حرکات به آسانی انجام شود
• خون، پوست مردم را رنگین و تازه و با رونق نگاه می دارد گاهی پیشینیان به همین دلیل .خون گرفتن را به هیچ حال روا نمی داشتند که در این رای به خطا بودند
منفعت خون به دو شرط است، اول آنکه مقدار آن کافی باشد و دوم کیفیت خون استکه از لحاظ .غلظت و رقیق بودن است وباید متناسب بدن باشد در غیر این دو صورت سبب بیماری ها است برخی گفته اند با کمتر شدن یا گرفتن غذا نیروی صرف شده برای تغذیه کم می گردد و خون به اعتدال می رسد ولی این تدبیر و اندیشه کافی نیست به خاطر اینکه مدت زیادی لازم است تا این تدبیر انجام گیرد: در حالی که خون از طرق دیگر مانند خون دماغ و حیض واجب است خارج گردد.
خون را به این معنی جهت سه منظور می گیرند:
اول آنکه خون بد کمتر شود
دوم آنکه مقدار خون کم گردد
سوم آنکه جهت خون به طرفی دیگر میل کند
بیماریهائی چون عرق النسا (کمردرد یا سیاتالژی)، نقرس، درد مفاصل، سردرد، گلودرد خونی، درد چشم، التهاب احشاء، بواسیر و قطع زود هنگام قاعدگی را با زدن رگی که خون به آن میل .کرده است می توان درمان کرد
باب سوم: سبب هائی که تاخیر فصد را واجب می کند
در بیماریهای یاد شده اگر خون زیاد باشد پیش از حرکت فصد روا است اما هنگامی که پس از حرکت خون در اوایل گرفته شود خلطهای بد و خام درون بدن را به حرکت و جوشش در می آورد و این خلطها با خون در رگ ها مانده و جاری می شود و مضرات آن فراوان است.
در امتلاء با علامت خونی نباید در فصد شتاب کرد زیرا هر پری فصد را واجب نمی کند و چه بسا که امتلاء از خلط دیگر و هنوز خام است که در این صورت قوت را از بین می برد و بیماری طولانی و منجر به مرگ می شود در بیماریهای مزمن ابتدا اگر به شربت و تدبیر درمانی تسکین ممکن باشد باید اقدام کرد و اگر ممکن نبود باید فصد کرد ولی مقدار خونگیری .باید کم باشد تاقوت ضعیف نشود
همچنین اگر در زمستان نیاز به فصد گردد و تاخیر شود تکسری به وجود می آید که باید فصد کرد ولی خون اندکی باید خارج کرد. حایض و آبستن را نباید فصد کرد مگر ضرورتی بزرگ .(باشد که فصد واجب می گردد (اکلامپسی
اگر در بدن خلط صفراوی شدید باشد ابتدا با مسهل لطیف صفرا یا قی صفرا را کمتر باید کرد یا تسکین داد سپس فصد کرد و یا به تدبیرهای لطیف کننده در خلطهای غلیظ اقدام کرد، مانند .گرمابه، ریاضت(روزه داری) و سکنجبین که با زوفا پخته شده باشد
باب چهارم: در بیان اصولی که در حال فصد باید به آن توجه کرد
برای فصد به سالهای عمر، مزاج، فصل، حال و هوای شهر، چاقی و لاغری، قوت فم معده باید توجه داشت در این حال طبیب باید بگوید کدام رگ را باید زد چه مقدار و تا چه زمانی خون .گرفت زیرا فصد هم در صحت و سلامت نافع است و هم در علاج بیماری قوی است
ممکن است محل فصد درد کند و جراحت آن دیر بسته شود در بسیاری از مواقع سبب فصد طبع خشک است. در انواع قولنج ها به فصد حاجتی نیست (مگر در موارد التهاب و سرطان رود) در فصد به رنگ خون باید نگاه کرد اگر به سپیدی زد در همان لحظه باید رگ را بست و همیشه .باید کوشید که فصد سبب حرکت صفرا و غلیظی و خامی خلط نگردد
باب پنجم: نشانه های فراوانی خون بدن
نشانه های فراوانی خون هفت نوع است
• سرخی رنگ صورت
• دمیدگی و پری (طول، عرض، ارتفاع) رگها
• غلیظی نبض
• حس سنگینی و ماندگی، درون تمام بدن و اندامها
• احساس حرارتی خوش درون تمام اعضاء
• سستی و دشواری حرکت
• آروزی میل به غذا با احساس گرسنگی
هرگاه از این نشانه ها داخل عضوی باشد نشانی که خاصه آن عضو است پدید می آید و خون بدان عضو میل می کند، چنانکه در سر حرکت شریان ها قوی و ضربان در سر پدید می آید .اگربه جانب کبد میل نماید باعث سوزش در جگر می شود
معده با احساس گرسنگی و تغییر مزاج و در طحال با تظاهرات اختصاصی و سوزش آن همراه است. علائم کلی دیگری شامل سرگیجه، خارش چشم وصورت، شیرینی طعم دهان و خنده های .بی سبب در غلبه خون وجود دارد
باب ششم: نشانه های تباه شدن خون در بدن
نشانه های فساد خون سه چیز است
آن که رنگ صورت بیمار تغییر کند:یکی
دوم: نبض قوی گردد؛
.سوم: حس درد و ناخوشایندی پدید آید
پس هرگاه خون فاسد شد، رنگ صورت بیشتر مواقع به سرخی متمایل میگردد و زمانی که بعلت بلغم باشد رنگ صورت به سپیدی و اگر سودا باشد به تیرگی و سیاهی می گراید و اگر از جهت تیزی حرارت صفرا باشد به زردی میگراید. اگر در خون فساد ایجاد شود. اگر دست به هر عضوی بزنند درد میکند، گاهی بعضی نواحی خاص مانند محل زخم درد می کند و اگر مدتی بگذرد و استفراغی نکند (فصد یا حجامت ننماید) به تب مبتلا می شود که جوشها و طاعون بد به وجود می آید و اگرنیرو تدارک نشودازبین میرود. بالاخره بخار فاسد کننده خون به .دل می رسد و بیمار را هلاک می نماید
باب هفتم: حالات خون پس از گرفتن
پس از گرفتن خون چهار موضوع را باید جستجو کرد
• رنگ
• قوام
• بوی آن
• آنکه خون را در ظرفی پوشش دار قرار داده و بعد از یکساعت به آن گاه می کنند. اگر خون .خوشبو دارای قوام معتدل و رنگ آن طبیعی باشد سالم است
خون صفراوی رقیق تر از معتدل و از سرخی به زردی مایل می شود و بسیار گرم و بوی آن .تیز و شدید است ودیر لخته می گردد و طعم تلخ دارد
خون بلغمی به محض خروج رقیق و کمتر گرم است. زود غلیظ و لخته می شود و بوی ضعیف دارد اما اگر عفونی باشد، بوی بد و ناخوشی می دهد و بعد از یکساعت آبی رقیق بر روی آن ظاهر می شود. خون سودائی غلیظ و سیاه و بوی بد دارد و بوی ترشی می دهد و زود لخته می شود. اگر مقداری آب در آن بریزند و تکان بدهند رشته رشته می شود (چون لیف) و از آن آبی کبود جدا می شود. هرگاه این سه نوع خون سوخته شود قوام یافته و غلیظ می گردد و بوی .ناخوشایند می دهد
باب هشتم: عوامل فساد خون
بر سه نوعند
• . تدبیرهای بد در غذاهای گرم و چیزهای تند و تیز و شراب کهنه و آنچه مانند آن است
• .گرمی مزاج دل و جگر به خصوص در سال های جوانی وفصل تابستان
• . فساد به علت تغییر نظام فصل های سال و بادها و باران ها و غبارهای فراوان
باب نهم: خون در هر مزاج و سال عمر
مزاج سودائی و خشک خون آن تیره و مزاج های مرطوب و سرد و ترسرخی خون آنها کمتر است. رطوبت خون را غلیظ می کند. مزاج صفراوی رقیق تر است. اما در کودکان خون رقیق و ضعیف و در جوانان غلیظ و سرخ و خون میان سالان به سیاهی می گراید و غلیظ می باشد و .خون پیران رقیق و ضعیف (کمرنگ) است
باب دهم: موارد فصد
کسی که رگ های او فراخ تر و آشکارتر و رنگ بدن او به سرخی یا سیاهی می . گراید و گوشت فراوان و ماهیچه قوی داشته باشد می تواند فصد کند، مخصوصاً در سال های جوانی و میان سالی و کسانیکه شیرینی و شراب بیشتر می خورند و جوش و کورک در بدن دارند می .توانند فصد کنند، اما کودک تا چهارده سالگی به خاطر گرمی و تری اندام ها نمی تواند فصد کند
حال عمومی و هیات چهارده سالگی راباید نگریست اگر صفراوی و لاغر وبسیار مرطوب باشد فصد نباید کرد و پیران (بالاتر از هفتادسال) را نیز نباید فصد کرد ولی عده ای از پیشینیان پس .از هفتادسالگی را هم فصد نموده اند که نیرو پیدا کرده اند و این عمل هر ساله انجام شده است
کسانی که معده و جگر ضعیف دارندو طعام را به دشواری هضم می کنند و دارای طبع ظریف و قوت کم و خطر بیمارهای سر دارند فصد در آن مضر است و در آنانکه رگ های مرطوب و .نرم دارند باید احتیاط کامل نمود
باب یازدهم: علل لازم برای فصد و میزان خون گرفتن تا حدی که غش کند
در برخی از بیماریها که اجازه نمی دهد مانند خناق (گلودرد موجب خفگی) و خون دماغ شدید و برخی از انواع جنون و در تب های سوزنده و دردهای سخت که غلبه خون وجود دارد واجب است.در خون بیرون کردن تا آنجا که غش پدید آید در ا بایدبه قوت اطمینان داشت، اگر نیرو .ضعیف باشد غش منجر به مرگ می شود
باب دوازدهم: چگونه در زمان فصد باید قدرت بیمار را حفظ کرد و خون چه مقدار باید گرفته شود
.باید اعتماد به حال، دل و نیروی بیمار داشت که حال هر یک را می توان از نبض درک نمود در زمان فصد طبیب نبض را می گیرد و هرگاه اثر ضعف در آن دید رگ را می بندد و رنگ .آن به روشنی رسید و قدرت (جهیدن) کاهش یافت گرفتن خون را قطع می کنند
اگر دلیل فصد فاسد شدن خون باشد به رنگ و قوام آن نگاه نمی شود بلکه به نبض توجه می گردد و هرگاه نبض ضعیف شود باید در آن زمان رگ بسته شود گرچه به مقدار نیاز خون .بیرون نیامده باشد
هنگامی که سبب فصد فراوانی خون باشد تا با قوت بیرون آمدن خون نباید آن را بست مگر آنکه
در نبض ضعف پدید آید. جالینوس می گوید: اگر سبب آماس باشد و رگ مربوطه به آن عضو :باشد بهتر است خون فصدتاروشنی ادامه یابد زیرا باقی ماندن خون غیرطبیعی است. بقراط گوید در بیماری خون رگ با سلیق را تا روشن شدن خون سوخته تخلیه می کنند و به دو علت آن را .می بندند یکی به واسطه ضعف و دیگری به علت آماس که خون دیر به رنگ اصلی برمیگردد
جالینوس در پایان گوید: مقدار گرفتن و خارج کردن خون را در هیچ بیماری نمی توان (دقیقاً) .معین کرد و آن با مشاهده طبیب در حال فصد صورت میگیرد
باب سیزدهم: نیروی مردم ضعیف را چگونه می توان حفظ کرد تا غش نکنند
در چهار دسته ضعف بسیار رخ می دهد
• . افراد با طبع بسیار گرم و لاغر که در معده ی آنها صفرا تولید می شود
• .آنان که دارای گوشت لطیف و مسام (منافذ) گشاده هستند
• .آن ها که حس دهانه معده ایشان قوی است
• کسانی که دهانه ی معده ایشان ضعیف است که در حال خون دادن کمتر غش رخ می دهد و .معمولاً بعد از اتمام فصد رخ می دهد
قی کردن پیش از فصد از غش جلوگیری می کند و در حال غش هم سودمند است و آن را برطرف می کند. بهمین دلیل در حال فصد از مشک و پرمرغ یا چیزی که به وسیله آن بتوان تهوع ایجاد کرد باید حاضر نمود و هر کس را بخواهند از غش نگهدارند از شراب انار ترش .شربتی می دهند
باب چهاردهم: در بیان مواردی که فصد نباید کرد
علت هائی که مانع از فصد می شود بیست و یک است
1- تب 2- رقیق بودن خون و مزاج گرمائی شدید و خشک
3- لرزش در اثر سرمای شدید 4- مزاج خیلی سرد
5- شهرهای سردسیر 6- دردهای شدید
7- حمام 8- بعداز مقاربت
9- کودکی و نارسیدگی 10- پیری
11- لاغری مفرط 12- چاقی مفرط
13- نازکی گوشت و گشاده بودن منافذ و مجاری پوست
14- سفیدی پوست بدن و گوشت بسیار نرم داشتن
15- زردی صورت و گونه و کم خونی
16- بیماری طولانی
17- گرسنگی و خالی بودن معده
18- آروغ و نفخ و پری معده از طعام
19- حساس بودن زیاد دهانه ی معده
20- ضعیف بودن دهانه معده
21- تولید صفرا در داخل معده
.در مورد تب ملایم و ابتدای آن این مطالب صادق نیست
فصد را در سه مورد بهیچ وجه نمی توان انجام داد
1-آنکه بهنگام فصد بیمار در حال تب باشد و اخلاط در حرکت باشد که شوریده و با فصد .حرکت آن بیشتر و در نتیجه ضررهای آن زیادتر می گردد
2- آکمی رطوبت، سبب قوت صفرا می شود که با فصد آن مقدار رطوبت از بین رفته صفرا .قوی تر می گردد
.مقدار خون که مایه قوت است با فصد کاملاً خارج شود و نیرو تحلیل رود
تب یا از غیر عفونت است و یا ازعفونت که آن نیز بر دو نوع است یا سبب زردی و فرورفتگی صورت می گردد که فصد نباید کرد یا سبب قوام و رنگی سرخ است و نبض هم بزرگ و .صورت بیمار عادی است که در این صورت فصد جایز میباشد
اما سبب بازداشتن لرزش به دو دلیل است یکی به خاطر سرما که خلطی خام و بلغمی می باشد و خون در بدن نیاز است که با سرما مقابله کند و دوم به خاطر صفرا است که خون در بدن .سرد کمتر تولید می شود و در نتیجه به خون داخل خودش نیازمند است
دلیل فصد نکردن در شهرهای سرد به خاطر این است که خون باید در بدن باقی باشد تا اندام ها .گرم نگهداشته شود
دلیل گرما برای آن است که حمام اخلاط را می گذارد و منافذ و مجاری را باز می کند و به خاطر بازشدن آن ها عرق، بسیار می شود وبدن تحلیل می رود و فصد خطا است ولی اگر فصل .زمستان باشد قبل از فصد داخل گرما رفته و قبل از آنکه عرق کنند فصد نیکو است
علت منع فصد در پیری به خاطر آن است که در پیری خون کمتر تولید می . شود و رطوبت .جدید بیشتر تولید می گردد و به همین خاطر فصد زیان دارد
در مردم لاغر به خاطر اینکه حرارتشان بیشتر گرم و صفراوی است با غلبه صفرا خون را با احتیاط باید خارج کرد. در مردم خیلی چاق به خاطر اینکه مزاجشان به سردی گرایش دارد و رطوبت زیاد است وهمچنین سفیدی پوست و در کسانی که حساسیت و ضعف زیاد معده دارند .فصد در این حالت ها سبب غش می گردد
علامت حساسیت معده ناراحتی در هنگام خوردن تندی ها است و علامت ضعف دهانه معده .اشتهای کم و درد می باشد. علامت صفرا در معده تلخی دهان است
باب پانزدهم: فایده دو یا چندبار فصد کردن
هدف از فصد دو کاراست
• مقداری خون از تمام بدن یا از عضوی میکاهد بعلت آنکه خون تنها یا با ماده ای به سمت عضوی تمایل پیدا کرده که با فصد به جانب مخالف هدایت می شود. زمانی که خون مرکب همه خلط ها بیرون آمد طبیب می . تواند بعد از بستن یکساعت صبر کند تا بدن کوشش لازم خود را در باقی خلط به جای آورد و آن ها را از موضع خود جدا کند و در موضع فصد جمع کند تا خلط زودتر و بیشتر دفع شود و خون پاکیزهتر گردد و با روشن تر گشتن آن بدن پاک . تر می .گردد
جالینوس گوید هرگاه مقصود از فصد بازگردانیدن خلطی از جانبی به سوئی دیگر باشد هرچند .خون را به دفعات بیشتر بیرون می کنند هدف کامل . تری حاصل می شود
• . آنکه نیرو در مکان خود باقی می ماند و ضعف تولید نمی کند
در مقدار خارج کردن خون، جالینوس می گوید: اگر در دفعه اول بیشتر و بار دوم کمتر خون بگیرند سبب غش نمی گرددو فاصله ی آن دو در افراد قوی یک ساعت و گرنه مقدار ضعف .مدت را بیشتر می نمایند و میان آن ها شربت نوشیده شود
اگر منظور از فصد بازگرداندن ماده باشد کمترین مدت و زمان فاصله یک روز باید باشد در صورتی که فصد در همان روز باشد رگ زدن مایل انجام میگیرد اگر یک ساعت یا زودتر باید عرضی بزنند و اگر در روز بعد نیاز به فصد باشد از طول انجام می گیرد.چون سر رگ زودتر بسته می شود با روغن زیتون و کمی نمک آغشته نمود و بهتر این است که سر تیغ را آغشته به .روغن نمایند تا رگ دیرتر بسته شود و درد کمتر باشد
نباید در میان دو فصد خوابید زیرا خواب سبب بازگشت ماده به داخل میگردد و منفعت فصد دوم باطل می گردد. هر گاه خون به فاصله متعدد گرفته میشود و رگ قوی است سر رگ را باید .گشاد باز کرد
« اگر سر رگ ملتهب است باید بهتر بزنند. رگ باسلیق ( Basilic) اگر باد کند آن را دفعه دوم نمی توان باز کرد و باید آن را با گلاب و اندکی سرکه تر کرد و بست و رگ دیگری را از جانب دیگر باید زد.»
باب شانزدهم: هرگاه خون به جانبی میل کرد چگونه می توان آن را برگرداند
هرگاه بخواهند خون را از جانبی که به آن میل پیدا کرده به جانب مخالف هدایت کنند به دو :طریق ممکن است
• آن را به سمتی هدایت کنند که برابر آن سمت باشد یا عضوی برابر آن عضو باشد، مثلاً: اگر خون به جانب پس سر میل کند رگ پیشانی را بزنند و اگر به جلو سر میل کند پشت سر و گردن را حجامت کنند و اگر به دست راست میل کند دست چپ را فصد کنند و به عضوی هدایت کنند که فراسوی آن در بالا پایین تر باشد. مانند خونریزی از بینی که حجامت سر کنند و در .تفریط حیض (متروراژی و منوراژی) پایین پستان ها را حجامت کنند
در راستای عضو نیز چنان است مثلاً: اگر خون از بینی راست بیاید حجامت را در جانب راست می کنند و اگر چشم راست درد کند یا گلو درد (آنژین یا دیفتری) در سمت راست باشد بادکش در پهلوی راست گذارند و اگر رگ بزنند از دست راست انجام دهند. به خاطر بیماریهای جگر باسلیق راست را فصد کنند (شکل 1) و به خاطر بیماری طحال اسیلم چپ را زنند (شکل2) و هرگاه خون به تمام جهت میل کرد و مستقر شد باید رگی را بزنند که نزدیک به آن عضو باشد و منسوب به آن باشد و خون بیشتری از آن بیاید و ماده هم اگر به سمتی میل کرد باید از همان .سمت و عضو برابر درد را تسکین داد و سپس مشغول بازگرداندن ماده شد
باب هفدهم: در اندیشه تدابیر اصلاحی برای رگ زدن
در طبع گرمایی باید تابستان را انتخاب کرد و در روزی که هوا مناسب باشد
در ساعات دومین و نخستین با آرامش قبل و پس از رگ زدن فصد باید صورت گیرد
در روز قبل و بعد از فصد باید طعام کمتر و سبک تر میل شود و چیزی بخورند که صفرا فروکش نماید. مانند: سوپ، مرغ و یا تخم مرغ برشته (بعد از حجامت و فصد
پس از قی کردن و اسهال و مقاربت و بی خوابی و رنج و ناگواری و ضمن خونریزی و .(هرکاری که بدن را گرم کند و سبب آن تحلیل بدن باشد فصد نباید کرد
پس از فصد یک ساعت به پشت استراحت کنند ولی نباید زیاد بخوابند که خوابیدن زیاد سبب .شکستن و سستی اندام ها است. در خوردن شراب باید احتیاط نماید
زخم جراحت رگ را نیکو باید بست و زمان خواب نیز کسی متوجه او باشد
در افراد مست خون باز شود و ضعف و ترس هلاک شدن وجود دارد
هرگاه کسی بعد از فصد به غش و ضعف افتد باید از آبگوشت و نوشیدن خوش بوی صاف شده .استفاده نماید و به وسیله ی عطرهای خوش و مرغ بریان پذیرایی کنند تا بوی آن به مشام رسد
گروهی گفته اند بوی بنفشه در حال ضعف و غش زیان آور است. (این موضع مورد تامل است). افراد مرطوب را بهتر است قبل از فصد یکی دوساعت ورزش داد تا حرارت آن ها .افزوده و اخلاط ور طوبات افزایش گردد
باب هجدهم: در بیان شناخت رگ ها که در چه بیماری ها و زمانی باید زده شود
جالینوس گوید در فصد اعتماد به روز بیماری ها نباید کرد چون عده ای می گویند دورترین .زمان روز سوم است برخی می گویند روز چهارم و برخی شدت بیماری را در نظر می گیرند .ولی بیشترین نظریه ها به قطع تب و قوت در آخر بیماری اشاره کرده اند
در موارد منعی نیز که قبلاً کفتیم نمی توان فصد کرد مگر آنکه بر طبیب مسلم شود که تاخیر جایز نیست. مانند تنگ نفس شدید، طپش قلب و گلودرد چرکی که رگ ها برجسته می شود و سکته که رنگ صورت سرخ و سیاه میگردد یا خونریزی شدیداست و زمانی که مهلتی وجود .ندارد
.ساعت دوم و سوم ایام سلطنت خون است و بهترین ساعت فصد می باشد
پس از خوردن صبحانه و آن گاه که میل به عضوی می نماید و از نظر فصل بهار نیکوترین است، مخصوصاً کسانی که دچار بیماری های خونی بسیاری می شوند، که در اول بهار و میان فصل خزان فصد کردن واجب می باشد، به خاطر آن که ضمانت تندرستی را می کند (قصد پیشگیری) بنابراین رگ زدن و فصد نمودن شخص دارای مزاج مرطوب در آخر بهار و در معتدل میان بهار و اشخاص گرمایی در آغاز بهار و در عرق النساء (کمردرد یا سیاتالژی) در .حزیران زمانی که خورشید در برج سرطان است
باب نوزدهم: در بیان ضررهای حاصل از دفع زیاد خون
اختلال مزاج در اثر دفع خون از قبیل شهوت طعام و استسقاء (ادم) و همچنین پیری زود رس ایجاد میگردد معده و جگر تضعیف می شود و قوت ها تحلیل می رود که نخست نیروی حیوانی و بعد قوت طبیعی ضعیف می گردد و سپس موجب تولید خلط های بد و رطوبت خام در بدن می گردد. به علاوه ترس، لرزش، سکته و فلج می باشد که برای جبران ضعف نیروها از آبگوشت .می توان استفاده کرد و مشک و عطر تجویز میگردد
هرگاه خون سودائی شود به فصد کردن نیاز است که در اثر فصد آسایش و آرامش زیاد پیدا می .شود. ولی اگر در حال بیماری باشد خطر بیماریهای دیگر بسیار سخت است
زمانی که فصد سبب حرکت خلطهای بدن شود نیاز به فصدهای متواتر است و باید توجه نمود که .در بدن کدام خلط بیشتر است در این صورت بدن را به مسهل آن خلط پاک باید کرد
باب بیستم: در بیان ضررهای حاصل از خارج نکردن خون هنگام نیاز
در صورت، تولید جوش و کورک و زخم های بزرگ، تب های مداوم، سردرد شدید (جلوی (سر)، مننژیت و در اعضا دیگر (آبله) طاعون، سرسام، سکته و هموپتزی(بالا آوردن خون
.جذام( سرطان )مرگ است
باب بیستو یکم: در بیان شناخت رگها و شریانها که باید بگشایند و ببرند و داغ کنند
سیاهرگها و شریانهایی که باید بزنند چهل و هشت تا است. دوازده رگ در دو دست میباشد که اصل آن دو رگ است یکی قیفال (سفالیک)،دیگری باسلیق(بازیلیک) شکل و ده رگ دیگر مرکب از شاخههای این دو رگ اصلی است. که از کبد آمدهاند. قیفال از قلب دورتر و باسلیق در وسطتر و از جگر میآید و قبل از دست به دو رگ تقسیم میشود و شاخهی بزرگتر آن به دست و کوچکتر آن به سر میرود و به مغز رفته و چون میآید در کتف و سینه پراکنده میشود و به همین خاطر فصد باسلیق علتهای جگر و طحال (سپرز) و شش و علت حجاب (پریتوان جداری) مانند ذات الجنب و ترشح مایع در آن و همه دردهای لگن و زانو و ساق و قدم (پا) را .استفاده میدهد
باسلیق به این خاطر گفته میشود که در لغت یونانی به پادشاه بزرگ گویند چون رگ بزرگی است که به اندامهای شریف وابستگی دارد. در دست باسلیق ابطی (شکل2) نزدیک به بغل (ابط به .تازی یعنی بغل) و باسیلق مادیان (شکل2) رگ دیگر آن است
رگ قیفال از جگر به سوی بالا آمده است تا به چنبر گردن و از آنجا به دو بخش و باز هر بخش به دو قسمت دیگر تقسیم میگردد که یکی کوچکتر و دیگری بزرگتر ند و هر کدام به جانبی از گردن و به سر و لب و به مغز میرود که مانند باسلیق چون فرش در حجابهای مغز پراکنده میشود. سپس پایین آمده و در برخی مخفیتر است که به خاطر پوشیده شدن در زیر .عضله است
خونگیری از محل وریدها که محل ورود گازکربنیک ( Co2 ) و محل ریخته شدن اصلی مجاری لنفاتیک میباشد، به طور مکرر بر حسب بیماری مختلف عنوان شده است و چه نیکو است که مراکز خون بر حسب سابقهی بیماری یا بیماری فعلی این نکته را رعایت نمایند که از .وریدهای خاصی برای تامین خون، فصد انجام شود
مثلاً: ورید وداج ( Jugular)(شکل) دردهای قفسه سینه، تنگی نفس، گرفتگی صدا، ذات الریه، بیماریهای طحال- مراحل اولیه جذام، بیماریهای پوستی، مثلاً: اگزما، لک و پیس و سرطان را .درمان مینماید
وریدهای زیر زبان( Ranin Vein) برای آفتهای دهان و اطراف لوزهها، های .زبان کوچک و دهان، سنگینی زبان، گلودرد، لنفادنوپاتی گردن موثر میباشد
فصد وریدهای گوشه داخل چشم ( Angular Vein) برای دردهای چشم، التهاب، بیماریهای صورت، هیرسوتیسم، بلفاریت، شبکوری، سردرد و موی داخل چشم استفاده میشود
خونگیری از ورید زیر عنفقه یا زیر لب ( Inf.Lab) برای بوی بد دهان موثر است
خونگیری از ورید بازیلیک (باسلیق) در بیماریهای زیر حلق و گردن و نواحی سینه و شکم مثل .کبد، طحال، ریه، پلور، پنومونی و همه دردهای سرین، زانو، ساق پا و کف موثر است
خونگیری از سفالیک (قیفال) در بیماریهای سر، چشم،بینی و کام، بیماریهای دهان، دندان و لب .موثر است
ورید اکحل ( Median Cubital) که خون را از اندام فوقانی و تحتانی میکشد، تورم این نواحی .(را کاهش میدهد و خون فاسد تمام بدن را تخلیه میکند
ورید متاکارپال دورسال (اسیلم) پنومونی پلوریت درد مقعد و بواسیر را .کاهش میدهد
در دست راست بیشتر برای بیماریهای کبدی و در دست چپ برای طحال و کچلی و خارش سود .دارد
ورید (حبل الذارع)( Accesory cephalik) برای بیماریهای سر، چشم، کام، دهان، دندان و لب (.موثر است
خون دادن از وریدهای اندام تحتانی صافن
در بیماریهای اندام تحتانی و پایین تنه مثل: دردهای رحمی، بند آمدن عادت ماهیانه، (آمنوره) بیماریهای کلیه، خارش دستگاه تناسلی مردانه، زخمهای مزمن ران و ساق موثر است.
ورید ( int. sapf) مابض در درد احشاء و پشت، عقب افتادن عادت ماهانه، دردهای رحمی،مقعد و در بواسیر، بیماریها و دردهای کلیه، التهاب مزمن کلیه و مثانه موثر است رگ عرقالنساء در سیاتالژی و کشاله ران موثر است.
از نظر پزشکی جدید عبارتست از باز کردن مصنوعی یکی از سیاهرگها به منظور گرفتن خون تجویز فصد در مواردی مانند: ادم ریوی، پولی سیتمی ورا، اورمیهای تهدید کننده، اکلامپسی، فلج ناگهانی حاصله از خونریزی مغزی (ناآرامیهای شدید و تحریکپذیری، سردردهای شدید، اختلالات گفتاری، تشدید رفلکسها)، همچنین در پلتورا Plethora(غلبهی مزاج، پرخونی و .چاقی مفرط) و آسم قلبی توصیه میشود
در مواردی که ضرورت انجام خون گیری تایید شده باشد، میتوان با توجه به موقعیت شخص .بیمار، به مقدار 500 تا 1000 سانتیمتر مکعب، خون از شخص مورد نظر گرفت
در طب سنتی، خون گرفتن، یکی از پایههای درمانی بسیاری از بیماریها بوده و دربارهی موارد استفاده از این کار، ممنوعیت، تدابیر و احتیاطات، بطور پراکنده مطالبی بیان شده که نظر ابنسینا در این مورد بسیار جالب و ارزنده است و از همینرو چکیدهای از سخنان او را در :اینجا نقل میکنیم
1- اندیکاسیونهای رگ زدن: ( مواردی که رگ زدن بیمار سودمند است)
الف: برای کاهش مقدار خون افرادی که دچار پرخونی هستند
ب: برای کاهش کیفیت خون بیمارانی که خون آنها غیرطبیعی است و درمانی بجز خونروی .ندارند، مانند: ابتلاء نقرس خونی که باید از نزدیکترین رگ به عضو مبتلا خون گرفته شود
ج: برای جمع شدن هر دو علت فوق در یک بیمار
کنترا اندیکاسیونهای رگ زدن: (مواردی که رگ زدن ممنوع است)
الف: دوران حاملگی و عادت ماهیانه
ب: دورهی پیشرفت بیماریها، برای اینکه قدرت بیمار در مقابله با دوران بحرانی بیماری محفوظ بماند، همچنین در اغلب بیماریهای تبدار که همراه یا بدون تشنج هستند و در بیمارانی .که از دردهای بسیار شدید رنج میبرند
د: طبیب بایستی در تمام مدت خونروی، مراقب نبض بیمار باشد و به مجرد آنکه نبض ضعیف .شد یا بیمار دچار رنگ پریدگی و یا خمیازه شد، رگ را ببندد و خونروی را متوقف کند
هـ: مقدار خونروی برای همهی افراد یکسان نیست و به وضع بدنی شخص بستگی دارد
و: نباید به دنبال خونروی مبادرت به ورزش و فعالیتهای سنگین بدنی کرد بلکه باید مدتی در .بستر استراحت نمود
ز: افرادی که مدتی دچار بیماری بودهاند و ناچار به رگ زدن آنها هستیم، در اولین وهلهی خونروی باید دقت کنیم اگر خون رقیق خارج شد فوراً رگ را ببندیم ولی اگر خون غلیظ و کدر .مایل به سیاه رنگ و گرم خارج شد، میتوان خرنروی را ادامه داد
ح: در مواردی که کیفیت خون غیرطبیعی باشد و ناچار به رگ زدن هستیم باید مقدار اندکی خون از بیمار گرفته سپس رژیم غذایی بسیار خوبی برای وی به کارگیریم و پس از مدتی مجدداً کمی از خون وی را خارج کنیم. بدین ترتیب خون غیر طبیعی را به تدریج خارج نمودهایم و .خون خوب و تازه ناشی از تغذیهی خوب را جایگزین خون بد خارج شده نمودهایم
ط: رگ زدن بیمارانی که دچار وسواس یا دیوانگی هستند باید در هنگام شب و موقع خوابیدن .آنان انجام گیرد و باید رگ مختصر زده شود تا خونریزی زیاد نباشد
ی: برای نیشتر زدن، رگ قیفال ( Cephlic Vein) سالمتر از سایر رگهاست
ک: سیاهرگهای دست خون گرفتن (فصد) از آنها توصیه میگردد عبارتند از
• (سیاهرگ قیفال (سیاهرگ راسی= Cephlic Vein
• سیاهرگ اکحل (سیاهرگ زنداسفلی میانی « سیاهرگ چهار اندام» = Median cubitalVein.
• سیاهرگ باسلیق )سیاهرگ موسوم به Basilic Vein)
• سیاهرگ حبل الذراعی) سیاهرگ راسی فرعی Accessaiy cephalic Vein)
• سیاهرگ اسیلم )سیاهرگهای پش دستی Dorsal metacarpal Vein)
• سیاهرگ زیر بغلی ( Axillary Vein)
• صافن (سیاهرگ) -( Great saphenous). وریدی است که از پشت تا زیر رباط مغبنی امتداد داشته و به ورید رانی میریزد.
ج: افراد زیر 12 ساله و افراد مسن، البته اگر در یک شخص مسن از زیادی خون و گشادی و پر بودن رگها مطمئن باشیم و چهرهی آنها گلگلون باشد، میتوان اندکی خون گرفت ولی باید .در نظر داشت که یکی از عوارض خونروی در افراد مسن، سکته است
د: افرادی که دچار لاغری شدید یا چاقی مفرط هستند، چون افرادی که در مناطق سردسیر .زندگی میکنند
ه: بلافاصله پس از فعالیتهایی که مقداری از قدرت بدن را مصرف نمودهاند از قبیل: پرخوری، .نزدیکی و استحمام
عوارض رگزدن
الف: خشکی زبان که برای برطرف کردن آن باید از (ماء الشعیر بدون الکل) و آب شکر استفاده .کرد
ب:جذب مواد نامطلوب و این هنگامی اتفاق میافتد که شخص پس از پرخوری مبادرت به رگ .زدن کند، در اینجا برای جبران خون نامطلوب از دست رفته جذب بدن وی میشوند
ج:بیهوشی بخصوص در کسانی که سابقهی رگ زدن نداشته و این عمل به صورت ناگهانی در .آنها انجام میگیرد
د: مرگ در افراد مسن و یا در کسانی که خون آنها زیاد نیست و به علت اشتباه طبیب خونروی .از آن ها صورت میگیرد
باید دانست نقاطی از بدن که دچار تورم هستند پر خون میشوند زیرا محل متورم باعث جذب .خون به سوی خود میشود
نکاتی را که باید هنگام رگ زدن رعایت کرد
الف: رگ زدن را میتوان از ورید تا شریان انجام داد
ب: خونروی اندک در دفعات متوالی، بهتر از خونروی زیاد در یک دفعه است
ج: شخصی که از وی خون گرفته میشود باید در حالت دراز کش باشد تا دچار غش .نشود(Coma)
در فصد اندام تحتانی، باید بیمار ابتدا ایستاده و بر پای مبتلا تکیه کند
بیماریهای شایع مراکز درمانی طب اسلامی
عرق النساء « درد کمر» Low Back Pain
تعریف
بیماری یا آسیبی که بصورت حاد یا مزمن در ناحیه کمریـ خاصرهای ( L.S) با دردی که .ممکنست از لگن تا پا کشیده شود
علت
علل حاد آن بیشتر در جوانهای 40 تا 30 ساله اکثراً بدون انتشار میباشد و بیشتر با انقباض .عضلات متصل کنندهی خارهای مهرهای (پشت و کمر) همراه است که با سرفه شدیدتر میشود
تغییر ترکیب مایع مفصلی و خشکی لیگامانها که قابل تطبیق با سودا و صفرای افزایش یافته در مزاج است یکی از علل مهم این بیماری است. بلغم یا افزایش رطوبت نیز یکی از عارضههای .دیسک است
از نظر ساختمانی، تغییر شکل بصورت مهرهی کمری اضافی و اسپینا بیفیدا میباشد که با شکاف کانال نخاعی همراه است. آسیب مهرهای بصورت اسپوندیلوزیس، جلو کشیدن جسم مهره همراه با اختلال اینترآرتیکولر بین مفصلی و خارها و شکستن عناصر خلفی، ممکن است باشد. در .اسپوندیلولیستزیس مهره و خار مهرهای کاملاًبه جلو کشیده میشوند
اختلال مادرزادی فاست متصل کنندهی زائدهی مهرهها یا در اثر دیسک یا ایسکمی همراه با طولانی شدن و در بیماریهای استئومالاسی (نرمی استخوان)، بیماری پازت، آ************دروپلازی و .استئوژنز سبب دردهای کمر میشود
اختلالات عملی بدون ضایعه تشریحی مشخص در قوز کردن (اسکولیوز)، انقباضات ران و زانو در حالت خم شدن، بلند قدی نامتقارن اندامها، کار کردن در بلندیها و حاملگی ممکن است سبب این بیماری شود. عفونتها و التهابات در تب مالت، بیماریهای چرکی (پیوژنیک)، سل، اسپوندیلیت، میوزیت، فیبروز و آرتربت که التهاب عضله و مفاصل را در بر دارند و بالاخره .فیبروز، با همان مکانیسم غلبه صفرا و بالاخره سودا، بیماری را تشدید میکند
بیماریهای متابولیک یا منشاء تغذیه یا محیطی یا غددی و عضوی مثل استئوپروز(پوکی استخوان)، استئودیسترونی کلیوی و هیپرپاراتیروئیدیسم، پاژه و استئوآرتروپاتی ریوی میتواند .سبب دردهای گوناگون از جمله کمر درد شوند
اما سیاتیک بعنوان یک مجموعهی علامت (سندروم) با درد شعاعی بواسطهی فشار عصب محیطی در اثر عللی مثل دیسک، تومور (هر عدد یا سده یا مرت السوداء و مرت الصفراء)، هماتوم و یا .آبسه میتواند از علل این بیماری باشد
موارد نادرتر بیماریهای دژنراتیو ذکر شدهاند که در گزارشات پاراکلینیک بصورت تنگی کانال، استئوآرتریت دیسک و سیفوزنسبی و بیماریهای نئوپلازیک مثل: هیلوم مولتیپل، تومور ژآنت سل (سلول بزرگ)، گرانولوم ائوزینوفیلی و متاستاز استخوانی و بالاخره نوروپاتی دیابتی، الکل، .مسمومیت با سرب، آرسنیک، سیفلیس، هرپس(تبخال)، بیماریهای کلاژن و اسکولر هستند
معاینات بالینی
وضعیت حرکت و ترس از تغییر، علائم پوستی و تومورهای زیرجلد، از بین رفتن لوردوز کمری با اسپاسم، یافته اختصاصی شایع در ضعف جدار قدامی شکم میباشد. در لمس L 4 و L 5 سطح واقعی اجسام مهرهای را به بالا پیگیری میکنیم و زائد خاری کوچکتر درد به ساق و کمر تیر میکشد و وجود فضای خالی بین ساکروم یا کمری دلیل اسپینابیفید است. یک فرو رفتگی پله مانند بعلت جلو رفتن مهره (اسپوندیلولیستزیس) اغلب در L 5 یا S 1 است
در سنین نوجوانی که عناصر خلفی ستون فقرات نقص دارند (اسپوندیلوزیس) گاهی با درد تیر کشنده یا هرنی دیسکال است. لمس استخوان دنبالچه از طریق رکتال امکانپذیر است تروکانترها، برجستگی ایسکیوم و نمای قدامی اجسام مهرهها از خلف و فشار از جلوی شکم در سطح قابل L 4 – L 3 لمس قابل لمس ( در دو شاخه شدن آئورت ) هستند. برجستهترین محل اتصال S 1 – L 5 قسمت نمای فدامی ستون فقرات با افزودن فشار به خط وسط قابل لمس میشود. بیشتری محل دیسک، نقطهای است که هسته مرکزی و غلاف فیبروی آن بیشترین فشار را تحمل میکند و حرکت بیشتری دارد. لیگامان بین خاری کوتاه و محکم است چنانچه لیگامانهای فوق خاری یا بین خاری پاره شوند، آن ناحیه دردناک و حساس بوده و ممکن است یک فضای خالی بین زوائد خاری قابل لمس باشد. اسپاسم عضلات پاراسپینال یک یا دو طرفه سبب لوردوز یا خمیدگی میشود گاهی یک لیپوم یا اسپینابیفیدا روی طناب نخاعی فشار میآورد. در زیر کرت ایلیاک نیز نروما یا ندولهای چربی یا فیبری احساس درد میکند. خار خلفی ایلیاک محل چسبندگی .لیگامانهای ساکروتوبرو اسپینوس میباشند
برای لمس عصب سیاتیک، بیمار باید رانش را خم کند و نقطه وسط توبروزیته ایسکیوم و تروکانتر بزرگ را باید لمس کرد. معمولاً با فشار، عصب بوضوح قابل لمس است و اثر یک فتق دیسک یا یک ضایعه فضاگیر بر روی ریشههای مربوطه موجب حساسیت عصب بهنگام لمس .میشود
اما همانطور که در آمار موجود است اکثر علائم بیماران مبتلا به سیاتالژی بر مبنای غلبه .مزاجها بیشتر با مزاج سودائی و سپس خون و صفرا و بندرت بلغم ممکن است مراجعه نمایند .برخی از حالات ترکیبی از مزاجها هستند
عموماً علائم شامل: ریزش مو، سردی اندام، واریس یا خونریزهای زیرجلدی با غلبه سودای اندام تحتاتی، حساسیت و خیالات زیاد، سبکی سر، گاهی سوزش ادرار، سرفه خشک و بالاخره علایم کبودی رنگ، وسواس، مالیخولیا، سرطان، جذام، سکته و فلج کامل میباشد که با درمان .علت، آنرا عموماً میتوان درمان کرد
از نظر موضعی گاهی شدت بیماری بحدی است که کشیدن ملحفه از روی پای بیمار، درد شدیدی برای او ایجاد میکند و دهها روز کار بیمار را کاملاً مختل میکند. رادیوگرافی مایل مهرههای .کمری و معاینات عصبی، اطلاعات منطقه مبتلا را نشان میدهد
مهمترین علائم هر نیاسیون هستهی ژلاتینوز خلفی و بیرون زدن آن از ناحیه خلفی لترال، در اثر دژنره شدن یا پارگی غلاف فیبروی دیسک است که در سن جوانی اتفاق میافتد. در سنین .پیری اشکالی از آرتروز و استئوفیت و تغییر شکل ستون فقرات دیده میشود
درد عضلات هامسترینگ، فقط ناحیه خلف ران، را میگیرد ولی درد سیاتیک که با بالا بردن تمام پا تا 80 درجه و خم کردن پا بصورت دورسی فلکسیون است که محلهای مختلف عصب .درگیر مشخص میشود
درمان
در موارد مشخص دیسک هم حتی 90- 80 درصد درمان کمردرد و سیاتالژی، نگهدارنده است، اکثراً معتقدند کمر درد با 3-2 روز در وضعیت خم بودن زانو Semi Flexureخوب میشود و ادامهی آن را با ورزشهای ایزومتریک شکم، تزریق کیموپاپائین یا کلاژناز در دیسک در موارد شدید، قدم زدن و شنا و دوچرخه با استراحت قلبی عروقی و مصرف پمادها به اشکال مختلف را .پیشنهاد میکنند
در کودکان مبتلا به اسپوندیلوز پیشرفته با تغییر مکان 25 – 5% نیاز به فیوژن دارند که با اکستریون عناصر خلفی همراه است. در مورد دردها بخصوص درد شانه و سیاتیک، متاسفانه با .تدابیر مختلف جراحی، حداقل عود، 30% شایع است
در طب اسلامی، معالجه درد مفاصل و عرقالنساء از حضرت رسول در کتاب الرحمه آمده که انس بن مالک از قول حضرت رسول بیان داشته است که هزار وسیصد بیمار را با درمان سه روز گوشت گوسفندی قوی (مصرف خوراکی راسته ران ماهیچه) که به درمان دنبه و عسل و .روغن اضافه میشود، درمان کرده است
از عبدا… و حسینابن بسطام گفتهاند احمد بن ریاح متطبب خدمت امام صادق علیهالسلام رسید و درباره درد سیاتیک سئوال و بحث نمود، حضرت فرمودند: محل بند انگشتی را که درد میکند رگش را میگیری که در رفع درد روشی ساده است به اذن پروردگار درد رفع میشود و اگر درد شدید بود و ضربان داشت و به ران و پا و لگن تیر میکشید در حالیکه شخص بایست که به همان پا ایستاده، از رگ سیاتیک خون سیاهش را میگیری و سپس با نمک و زیتون، محل آنرا .روغن میمالی که به امر پروردگار عزوجل خوب میشود
از نظر علل عمدهی سودا در بدن، استرسها میباشند که گاهی با کاهش حرکت که عامل گرم کننده اعضاء میباشد، شدت مییابد به قول بوعلی یک نکته از حکمت نظری یعنی « معرفة .الربوبیة » جزء اصول درمان میتواند باشد
در این میان، ما برای بیماران سه سئوال اساسی، هدف از زندگی، مقایسه اهداف کاذب و وسایل رسیدن به هدف را مشخص میکنیم و زمینه را ضمن تحلیل این مسائل براساس حکمت عملی مدینه که مصالح بقاء نوع انسان و ابدان است، درمان را با چند جلسه ادامه میدهیم. در این روش بیمار خودش جواب سؤالات را مینویسد و طبیب و حکیم او را از اضطراب و گرایش به اهداف کاذب رنج دهندهی زندگی، خلاص میکند و او را به سیر و مطالعه براساس متون قرآن، .احادیث، تفکر و نتیجهگیری (تعقل) و نظر اجماع علماء سوق میدهد
از آنجا که غلظت خون با افزایش سودا و آهن خون، یکی از علل بیماری میباشد و عموماً با افزایش درد در اندام تحتانی همراه میشود، مسأله رقیق نمودن آن و دفع مواد زائد از یک سیستم مدار بسته جریان خون بایستی مورد توجه قرار گیرد. این تحلیل همراه با گرم نمودن بدن، تقریباً .آخرین راه اصلاح را تکمیل میکند
در بخش رقیق نمودن خون ما از دارویی بنام سناء مکی، که یکی از عمدهترین داروهای طب اسلامی و مسهل صفراء، سودا و بلغم است و کمترین ارزش آن همان روایت گرانقدر معصومین .است که فرمودند: اگر یک مثقال آنرا با دو مثقال طلا هم معاوضه کنید باز ارزش آن بیشتر است البته گل سرخ بعنوان مصلح و همچنین افزایش اثرات مفید آن و برای جلوگیری از تحریک معدی با کمی روغن بادام شیرین تجویز مینمائیم. این دارو خیلی کم مثل: چای، روزی یک یا دو نوبت میتواند همراه روغن بادام مصرف شود. تغذیه مزاج سوداوی از نخود (با آب یا پخته)، گوشت مرغ یا گوسفند، تخم مرغ روز در میان (زرده)،گندم، لوبیا، بادام شیرین، کشمش،انجیر، شکر، کره، خربزه، فلفل، کنگر، آلو شیرین، فندق، شلغم، ترب، شیره نارگیل، موز، کم خوردن غذا بعد .از عصر میباشد
یک روش هم یک سیر مصطکی+ یک چارک عسل است، که با اضافه نمودن آب ولرم هم میتواند مصرف شود. بهتر است بدانیم مجموعه طب اسلامی، از حجامت، فصد، گیاه درمانی، حمام و ورزش و حتی نظافت بدن و تغذیه باید با تدابیری ضمن رعایت تقدم و تاخر، مورد نظر طبیب و .حکیم باشد
ما برای آمادگی از همان روش حجامت در سه مرحله و در نهایت از فصد استفاده میکنیم فواصل حجامت بستگی به شدت درد و زمان در اختیار داشتن بهترین اوقات آن است که در سه .موضع کتف، کمر و ماهیچه پا انجام میشود
و اما فصد در سیاتالژی بیشتر در مسیر رگ صافن شاخه پاروا (کوچک) و در خارج قدم در اطراف قوزک (خارجی) بیشتر در پشت آن و یک محل آسانتر بین دو انگشت چهارمین و پنجمین .که حاوی بیشترین مقدار سودا است انجام میشود
طبیعی است که بیماری که با چند مرحله تغذیه، تقویت، ماساژ و رقیق کردن خون آماده شده است، بهترین جواب ار از فصد میبرد. امام علیهالسلام روش فصد را نیز که تکیه بر پای حاوی درد است و یا با بستن گارو در بیماران باصلاح بد رگ، انجام میگیرد در زیر نور کافی و بیحس کردن محل با حدود یک سانتیمتر مکعب گزیلوکائین از طریق سرنگ انسولین در کنار .رگ مربوطه و با نمایان نمودن رگ، صورت میگیرد
در قدیم و گاهی فعلاً این عمل با نیشتر مخصوص، گاهی با یکبار یا دو بار یا احیاناً چند بار .امتحان بالاخره صورت میگیرد و پا از پائین تا بالا بانداژ میشود
ولیکن برای آسایش بیمار، بخصوص در نزد افراد مبتدی، فصد بدون بیحسی فعلاً امکانپذیر .نیست و بخصوص تأکید داریم که فصد کورکورانه برای اعضاء بسیار خطرناک است
ما در زدن ورید چندان وسواس نداریم لکن اگر بتوان با انسزیون مایل یا طولی، خون لازم را تا حد روش شدن دریافت کرد برای بیمار ایدهآل است. ما البته سعی داریم بیمار را روی تخت در .وضعیت راحت قرار داده و با پای آویزان و نور کافی بعد از استریل نمودن موضع، فصد نمائیم
ضمن و بعد از عمل فصد که گاهی چندین بار بعد از استریل و دوباره خشک شدن با پنبه و یا گاز، خونریزی ادامه دارد، از مصرف مایعات بخصوص شربت عسل و آب انار شیرین استفاده
.مینمائیم. برای غیر از محلولهای ضدعفونی، از روغن زیتون و بنفشه میتوان استفاده کرد
نتیجه
در بین صدها بیمار، ما تنها تعداد انگشتشماری با وجود گزارشات MRIو اسکن مبنی بر دیسک از جا درآمده ( Protrude) بدون درمان جراحی دیسک، نتیجهی مثبت گرفتهایم و بیمار کاملاً بحالت عادی برگشته است. البته چند مورد بدون درمان هم که نمیخواستند کلیه دستورات را .پیگیری نمایند، دیده شد
خشکی مفاصل را با تکرار ماساژها (روغن زیتون داخل حمام، روغن سیاهدانه و گل بنفشه بعد و قبل از حمام)، بخصوص حجامتها برحسب سن و یا در صورت لزوم از 3 نقطه مستحب کتف، سر و کمر میتوان اصلاح نمود. بطور کلی از مسکن و خوابآورهایی که حرکتهای .مفصلی را کند میکند نباید زیاد استفاده کرد
همانطور که از آغاز شرح دادیم، سلامت روحی نیز از ارکان موفقیت ما است که در کنار تطهیر خونی باید با ورزش و کارهای عقیدتی و تربیتی کامل گردد. در این زمینه ترک سیگار، هم از طریق روان درمانی و حجامت انجام میشود که به بحث ترک اعتیاد در طب اسلامی نیز .باید توجه نمود
تجويز فصد در مواردي مانند: ادم ريوي، پولي سيتمي ورا، اورميهاي تهديد كننده، اكلامپسي، فلج ناگهاني حاصله از خونريزي مغزي (ناآراميهاي شديد و تحريكپذيري، سردردهاي شديد، اختلالات گفتاري، تشديد رفلكسها)، همچنين در پلتورا Plethora (غلبهي مزاج، پرخوني و چاقي مفرط) و آسم قلبي توصيه ميشود.
در طب سنتي، خون گرفتن، يكي از پايههاي درماني بسياري از بيماريها بوده و دربارهي موارد استفاده از اين كار، ممنوعيت، تدابير و احتياطات، بطور پراكنده مطالبي بيان شده كه نظر ابنسينا در اين مورد بسيار جالب و ارزنده است و از همينرو چكيدهاي از سخنان او را در اينجا نقل ميكنيم:
1- انديكاسيونهاي رگ زدن: ( مواردي كه رگ زدن بيمار سودمند است).
الف: براي كاهش مقدار خون افرادي كه دچار پرخوني هستند.
ب: براي كاهش كيفيت خون بيماراني كه خون آنها غيرطبيعي است و درماني بجز خونروي ندارند، مانند: ابتلاء نقرس خوني كه بايد از نزديكترين رگ به عضو مبتلا خون گرفته شود.
ج: براي جمع شدن هر دو علت فوق در يك بيمار.
2_ كنترا انديكاسيونهاي رگ زدن: (مواردي كه رگ زدن ممنوع است)
الف: دوران حاملگي و عادت ماهيانه.
ب: دورهي پيشرفت بيماريها، براي اينكه قدرت بيمار در مقابله با دوران بحراني بيماري محفوظ بماند، همچنين در اغلب بيماريهاي تبدار كه همراه يا بدون تشنج هستند و در بيماراني كه از دردهاي بسيار شديد رنج ميبرند.
د: طبيب بايستي در تمام مدت خونروي، مراقب نبض بيمار باشد و به مجرد آنكه نبض ضعيف شد يا بيمار دچار رنگ پريدگي و يا خميازه شد، رگ را ببندد و خونروي را متوقف كند.
هـ: مقدار خونروي براي همهي افراد يكسان نيست و به وضع بدني شخص بستگي دارد.
و: نبايد به دنبال خونروي مبادرت به ورزش و فعاليتهاي سنگين بدني كرد بلكه بايد مدتي در بستر استراحت نمود.
ز: افرادي كه مدتي دچار بيماري بودهاند و ناچار به رگ زدن آنها هستيم، در اولين وهلهي خونروي بايد دقت كنيم اگر خون رقيق خارج شد فوراً رگ را ببنديم ولي اگر خون غليظ و كدر مايل به سياه رنگ و گرم خارج شد، ميتوان خرنروي را ادامه داد.
ح: در مواردي كه كيفيت خون غيرطبيعي باشد و ناچار به رگ زدن هستيم بايد مقدار اندكي خون از بيمار گرفته سپس رژيم غذايي بسيار خوبي براي وي به كارگيريم و پس از مدتي مجدداً كمي از خون وي را خارج كنيم. بدين ترتيب خون غير طبيعي را به تدريج خارج نمودهايم و خون خوب و تازه ناشي از تغذيهي خوب را جايگزين خون بد خارج شده نمودهايم.
ط: رگ زدن بيماراني كه دچار وسواس يا ديوانگي هستند بايد در هنگام شب و موقع خوابيدن آنان انجام گيرد و بايد رگ مختصر زده شود تا خونريزي زياد نباشد.
ي: براي نيشتر زدن، رگ قيفال (Cephlic Vein) سالمتر از ساير رگهاست.
ج: افراد زير 12 ساله و افراد مسن، البته اگر در يك شخص مسن از زيادي خون و گشادي و پر بودن رگها مطمئن باشيم و چهرهي آنها گلگلون باشد، ميتوان اندكي خون گرفت ولي بايد در نظر داشت كه يكي از عوارض خونروي در افراد مسن، سكته است.
د: افرادي كه دچار لاغري شديد يا چاقي مفرط هستند، چون افرادي كه در مناطق سردسير زندگي ميكنند.
ه : بلافاصله پس از فعاليتهايي كه مقداري از قدرت بدن را مصرف نمودهاند از قبيل: پرخوري، نزديكي و استحمام.
احادیث در رابطه با فصد (رگ زدن):
مكارم الأخلاق :
كسى نزد امام كاظم عليهالسلام ، از فراوانى گَرى اى كه بدان مبتلا بود ، اظهار ناراحتى كرد . فرمود : “گَرى ، از بخارِ جگر است . برو و پاى راست خود را رگ بزن و بر استفاده كردن از دو درهم روغن بادام شيرين ، همراه با آب كشك جو ، ملازمت كن و از [خوردن] ماهى و سركه نيز حذر كن” .
آن مرد ، اين كار را انجام داد و به اذن خداوند عز و جل ، بهبود يافت .
مكارم الأخلاق ، جلد 1 ، صفحه 176 ، حديث 527 ، بحار الأنوار ، جلد 62 ، صفحه 128 ، حديث 90 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 516
امام رضا عليهالسلام :
هر كس مى خواهد سودا او را نسوزاند ، بر او باد قى كردن ، رگ زدن و نوره كشيدن .
طبّ الإمام الرضا عليهالسلام ، صفحه 42 ، بحار الأنوار ، جلد 62 ، صفحه 325 وفيه “ومداومة النورة” ، دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 464 سودا ،
يكى از اخلاط چهارگانه است كه به عقيده قدما جسم انسان بر پايه آنها استوار شده و صلاح و فساد بدن نيز به آنها بستگى داشت.در بحار الأنوار ، عبارت چنين آمده است : “هر كس مى خواهد سودا را بسوزاند . . . و مدوامت بر نوره كشيدن كند” .